Pages

۱۳۹۱ اردیبهشت ۱۶, شنبه

هویت اتنیکی دولت ایران و حقوق نابرابر ملیتها - یونس شاملی

ساوالان پورت : نقدی برگفتارآقای اکبرگنجی


آقای گنجی مینویسد:  "چیزی به نام "هویت فارس" وجود ندارد. یعنی هویت "تکواره" وجود خارجی ندارد و همه "هویت ها"، چند پارچه و ترکیبی اند . در دنیای ذهن می توان یک هویت تکواره به نام "هویت فارس" درست کرد، اما در عالم خارج وجود ندارد. همه ی هویت ها چنین حکمی دارند."

 

یک: آیا واقعا هویت فارسی وجود ندارد؟  دراین صورت هویت اتنیکی کسانیکه  زبانشان فارسی است، شیعه هم هستند وتاریخ مشترکی دارند که ظاهرا نهایت اش به کورش هخامنشی میرسد وامروز در منطقه ایی به نام فارس(فارس، اصفهان، یزد وکرمان...) زندگی میکنند، چیست؟



دو: اگر مقصود انکار آگاهانه هویت اتنیکی فارس در ایران است، غرض تنها و تنها استمرار حیات دولت ننگین استعماری (شیعی/فارسی) درایران است. انکار هویت اتنیکی فارسی و جایگزین کردن جغرافیای سیاسی (ایران) به جای هویت اتنیکی (فارس) چیزی جز عوامفریبی و تحمیق ملیتهای غیرفارس برای استمرار سیطره یک دولت تک اتنیکی (فارسی) در ایران نیست.



سه: آقای گنجی اصطلاح "هویت تکواره" را در نوشته خود ذکر میکنند اما درباره مقصودشان از طرح این مفهوم سخنی به میان نمی آورند و"واره" های دیگر هویتی یک انسان را هرگز توضیح نمیدهند.



آقای گنجی مینویسد: "زمامداران 33 اخیر، به نام "اسلام" بر کشور حکومت کرده و "به نام " اسلام شیعه و سنی، ترک و کرد و فارس و عرب و بلوچ و غیره را سرکوب کرده اند. همه ی کارها به نام اسلام صورت می گیرد، نه قوم یا خلق یا زبان فارسی. به همه ی مردم ایران ستم شده و همه را از حقوق خود محروم کرده اند."



چهار: آقای گنجی در جملات قبلی پدیدهء "تکواره ایی" را مردود شمرده است. اما وقتی به تحلیل ماهیت نظام جمهوری اسلامی میرسد، از آن یک درک "تکواره" عرضه میکنند و مینویسند که "زمامداران33سال اخیر به نام اسلام بر کشورحکومت کرده اند". آیا واقعا آقای اکبر گنجی نمیداند که ماهیت ایدئولوژیک  نظام ایران دینی است. آیا ماهیت دینی جمهوری اسلامی، ماهیت طبقاطی جمهوری اسلامی را به حاشیه میراند؟ آیا با برجسته کردن ماهیت دینی جمهوری اسلامی میتوان ماهیت اتنیکی آن را که فارسی است نفی و یا انکار کرد؟ اگر چنین است، چرا تنها زبان فارسی در کشور رسمی است؟ چرا فقط حق تحصیل به زبان فارسی درایران وجود دارد؟ چرا حق تحصیل به زبانهای دیگر در کشور و از آن جمله زبان ترکی که متکلمین اش بیشتر از متکلمین زبان فارسی است، وجود ندارد؟ چرا ایران بودجه کتابهای درسی فارسی یا دری در افغانستان را تامین میکند؟ چرا فیلم های سینمایی فقط به زبان فارسی تولید میشود؟ چرا رادیو وتلویزیون به زبان فارسی است؟ چرا وقتی ازادبیات ایران سخن به میان می آید تنها زبان وادبیات فارسی مقصود نظر است؟ چرا کنفرانس سه کشور فارسی، تحت دقیقا همین نام هر ساله از سوی ایران، افغانستان وتاجیکستان برگزار میگردد؟ چرا ترکها وعربها وکردها وبلوچها  ولرها و... دراین کشورمورد تحقیر و توهین و تبعیض هستند؟ چرا سیاست آسیمیلاسیون وازخود بیگانگی نه علیه ملیت فارس، بلکه علیه ملیتهای غیرفارس بکارگرفته میشود؟ چرا جمهوری اسلامی شیعه در جنگ میان ارمنستان مسیحی با آذربایجان شیعه جانب ارمنستان مسیحی را میگیرد؟ آیا این سیاست نیز از ماهیت اسلامی رژیم حاکم ریشه میگیرد یا ازماهیت اتنیکی آن؟؟ این پرسشها بیشمار است ویافتن صورناپیدای جدال وانکار ملیتهای غیرفارس درایران به مسئله ایی بسیار بغرنج تبدیل شده است. با این احوال آقای گنجی میگوید که جمهوری اسلامی تنها برمبنای اسلام عمل میکند ونه مجموعه ماهیتی آن!



بنابراین ماهیت سیاسی جمهوری اسلامی استبدادی واستعماری، ماهیت ایدئولوژیک آن دینی و شیعی، ماهیت اتنیکی آن فارسی، ماهیت طبقاتی آن سرمایه داری، ماهیت جنسیتی آن ضد زن است.



آری، ماهیت استبدادی جمهوری اسلامی ملیت فارس و ماهیت استعماری آن ملیتهای غیرفارس در ایران را به محاق میبرد. ماهیت ایدئولوژیک این دولت را به سراشیبی رفتار دولت دینی میکشاند. ماهیت اتنیکی آن فارسی است وتمامی ساختار جامعه برپاشنه زبان فارسی (که سی درصد جمعیت ایران را تشکیل میدهند) میچرخد و تمامی بودجه فرهنگی کشور تنها وتنها صرف توسعه زبان فارسی میشود. در مورد ماهیت طبقاتی ویا ماهیت ضد زن رژیم دیگر لزوم به توضیح اضافه نیست.



آیا این نشانه ها برای نشان دادن ماهیت "چندواره"مورد نظر آقای گنجی در خصوص ماهیت نظام جمهوراسلامی ایران کافی نیست؟ بازهم آقای گنجی این سخن خود را تکرار خواهند کرد که؛ "زمامداران 33 اخیر، به نام "اسلام" بر کشور حکومت کرده اند"؟

20120501

Yunes.shameli@gmail.com

منبع:

http://www.facebook.com/AkbarGanji

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر