Pages

۱۳۹۱ خرداد ۲۴, چهارشنبه

آسیب های فعالیتهای فردی و لزوم سازماندهی در حرکت ملی آزربایجان - بابک چلبیانلی

ساولان پورت : آسیب های فعالیتهای فردی و لزوم سازماندهی در حرکت ملی آزربایجان - بابک چلبیانلی

چرا اغلب فعالین ملی بصورت فردی فعالیت می کنند؟

 - کم هزینه بودن این نوع رفتار سیاسی یکی از دلایل برای وجود چنین تمایلی است. در حکومت های فردی و غیررقابتی حساسیت نسبت به فعالیت های سازمان دهی شده و تشکیلاتی بالاست. 

بنابر این هر نوع فعالیت سازمان دهی شده سیاسی و حتی فرهنگی و صنفی تحت کنترل شدید قرار گرفته و اغلب متلاشی می شوند. برخورد با احزاب و گروه های سیاسی مخالف در سال های اولیه پیروزی انقلاب و حذف آن ها از جمله "حزب خلق مسلمان آزربایجان"و سرکوب ترکمنها در جریان ترکمن صحرا و... از فضای سیاسی کشور و همین طور کنترل گروه های سیاسی منتقد و مدارا پیشه مثل نهضت آزادی و...و همین طور مخالفت با راه اندازی انجمن ها و کانون های مستقل فرهنگی سندیکای اتوبوس رانی، کانون معلمان و انجمن های اسلامی دانشجویی از آن جمله است.صدور احکام سنگین برای 30 فعال دستگیر شده در قوم تپه تبریز در جریان اعتراضات شهریور سال 90  و ...
آسیب پذیری حکومت های فردی از طریق فعالیت های جمعی و سازمانی مسالمت امیز موجب افزایش ریسک هر نوع فعالیت متشکل می شود. بنابراین، این مساله موجب می شود که فعالان سیاسی، منتقدان و روشنفکران در ا ی ر ان ترجیح دهند به صورت فردی فعالیت نمایند. اگر چه این طیف از مخالفان و منتقدان اغلب دلیل این نوع فعالیت را عدم علاقه به فعالیت تشکیلاتی و گروهی عنوان می کنند .

 - مبارزه سیاسی مسالمت آمیز و مدنی به صورت فردی و در رژیم های غیردموکراتیک می تواند تنها راه ممکن باشد، اما این روش فعالیت نمی تواند آسیبی جدی را حداقل در کوتاه مدت متوجه رژیم حاکم کند. فعالیت های سیاسی غیرسازمانی و البته هیجانی در اوج خود نیز می تواند به التهاب ها و یا بحران های   سیاسی زودگذر منجر شود که قدرت پلیسی حکومت آن را کنترل می کند.
 - یکی از دلایل فعالیت غیرمتشکل و سازمان نیافته در حرکت ملی آزربایجان ناشی از حس خود بزرگ بینی، مطلق اندیشی و همین طور تلاش برای تبدیل شدن به یک چهره برتر و یا یک قهرمان سیاسی  است. اگر چه فعالیت سیاسی به منظور کسب شهرت و برای قهرمان شدن را نمی توان مورد نکوهش قرار داد، اما به عنوان مثال نمی توان با مقایسه آن با قهرمانان ورزشی به توجیه این رفتار سیاسی پرداخت. هزینه پیروزی یا شکست این دو نوع قهرمانی برای جامعه یکسان نیست، همان طور که پیامدهای آن ها با هم  متفاوت است .

 -فعالیت های فردی سیاسی در حال تبدیل شدن به عرف و هنجار سیاسی است. بنابر این فعالانی که به خارج از کشور مهاجرت می کنند ترجیح می دهند هم چنان به صورت فردی درفضاهای مجازی صفحات فیس بوک و...و یا دسته های چند نفری به فعالیت سیاسی خود ادامه دهند، در صورتی که تهدید های امنیتی به حداقل کاهش یافته  و خطر زندان و شکنجه برطرف شده است .
 -یک اشتباه فعالان ملی در داخل و خارج مقایسه کار خود با روزنامه نگاران، نویسندگان و... است که به صورت فردی و یا در قالب گروهی اندک امکان فعالیت دارند. بنابراین تفکیک کار سیاسی که موفقیت در آن مستلزم سازماندهی حداقلی است با نویسندگی، روزنامه نگاری و ... که ممکن است با کار سیاسی همپوشانی نیز داشته باشند باید متفاوت شود. البته برخی فعالان سیاسی نیز که از انجام حداقل کار جمعی و تشکیلاتی   شانه خالی می کنند ظاهرا همه این توانایی ها را در خود به یک جا دارند! بنابر این، این افراد رفتاری شبیه مد گراها از خود بروز می دهند. هرگاه فعالیت سیاسی مد روز شود، ان ها پیشقدم تر از بقیه هستند، هرگاه حقوق بشر مد روز شود باز هم پیشقدم هستند و همین طور پیشگامی آن ها در روزنامه نگاری و یا فیلسوفی کردن و یا ...   و البته ناگفته آشکار است که اظهار نظر و یا نوشتن پیرامون همه   یا برخی از این موضوعات با رفتارهای مدگرایانه متفاوت است .

 -فراز و فرودهای زود هنگام و مستمر نبودن دوره این روش فعالیت نسبت به روش های سازمان یافته   و تشکیلاتی می تواند موجب غرور و هیجانی کوتاه و شاید ایجاد نوعی سرخوردگی و ناامیدی سیاسی در خود و جامعه شود. هم چنین ایجاد گسست و دوره فترت در فعالیت های سیاسی اجتماعی و عدم انتقال تجربیات از نسلی به نسل دیگر پیامد بعدی است که اولین و مهم ترین نتیجه این رفتار سیاسی عدم دسترسی به خواسته سیاسی آزربایجانیان در یک صد سال اخیر علیرغم پیشگام بودن آنان در تحولات سیاسی ایران است .

ضروروت سازماندهی در حرکت ملی آزربایجان

در شرایط امروز سازماندهی در حرکت ملی نه یک انتخاب بلکه ایجاب  و ضروروت شرایط زمانی و مکانی  آن است حرکت ملی جهت تحقق اهداف خود لاجرم بایستی تن به سازماندهی  و اتحاد مابین تشکلهای سیاسی  داخل حرکت ملی و ایجاد جبهه واحد در زیر چتر "حرکت ملی آزربایجان" بدهد.

 تحولات  سیاسی و اجتماعی یک سال و اندی اخیر در منطقه و گسترش بهار عربی در خاورمیانه و پیروزیهای پی در پی مردم بر رژیمهای دیکتاتور خواسته ناخواسته بر کل  منطقه تاثیر گذار بوده است مبارزات خونین  مردم سوریه بر علیه رژیم اسد و حمایتهای آشکار و پنهان لجستیکی و اطلاعاتی ایران و مخالفت کشورهای چین و روسیه با اقدامات نظامی مجامع بین المللی بر علیه رژیم نیز توان نگهداری تخت دیکتاتوری بشار اسد را نخواهد داشت رژیم بشار اسد در پنج شش ماه آینده به حتم سقوط خواهد کرد،بعد از فروپاشی نزدیکترین متفق ایران یعنی رژیم بعث اسد در چنین شرایطی با توجه به وضعیت اقتصادی نابسامان،گرانیهای افسار گریخته و افزایش بیکاری ، نزدیکی انتخابات ریاست جمهوری در ایران و همچنین ایجاد انگیزه در مردم از پیروزی مردمان منطقه بر دیکتاتورها و... آغاز اعتراضات مردمی در ایران نیز محتمل خواهد بود.
 نیروهای مرکزگرای مخالف جمهوری اسلامی اعم از اپوزسیون جنبش سبز ،گروهک مجاهدین خلق، سلطنت طلبها و در راس  آنها رضا پهلوی با درک شرایط منطقه و اوضاع نابسامان داخل،نارضایتی  قابل توجه مردم  از ماهها پیش در تدارک سازماندهی و ایجاد جبهه های سیاسی بر علیه رژیم هستند از جمله برگزاری کنفرانس آلمان،عدم تخلیه کمپ اشرف، خارج کردن مجاهدین از لیست گروهای تروریستی از سوی غرب انجام مصاحبه رسانه های بین المللی  فارس زبان با پسر شاه ، کمک صد دلاری  خاندان پهلوی ! به پناهندگان جنبش سبز و مرکزگرا ساکن ترکیه وسایر کشورها  برای جذب آنان و...
اگر می خواهیم در شرایطی که رژیم به سوی چندپارگی و درگیری های درونی خود و عدم توانایی در کنترل گرانی و افزایش بیکاری و...  پیش می رود . از طرفی مخالفان  رژیم نیز خود را برای جایگزینی مهیا می نمایند به قدرتی سرنوشت سازی دست پیدا کنیم و سرنوشت خود را خودمان تعیین بکنیم راه آن مشخص است: همکاری با یکدیگر، نزدیک شدن به هم و افزایش همیاری از طریق  نشستها سیاسی و برقراری دیالوگ مابین تشکیلاتها ، گروه های سیاسی داخل حرکت ملی ، فعالین ملی ، روشنفکران و ...  .
هیچ مبارزه ای در هیچ کجای دنیا بدون حداقل «سازماندهی» نیروهای مبارز نه توانسته ادامه یابد و نه به پیروزی برسد. ما نیز در حرکت ملی از این قانونمندی گریزی نداریم.

  سازماندهی بطور اردای،هدفمند و برنامه ریزی شده فعالین را  ازسرگردانی، آشفتگی دور و نسبت به آینده ی مبارزات امیدوار و انگیزه آنان را برای ادامه راه مسمم خواهد کرد.بدون سازماندهی حرکت سرنوشت خود را به قضا و قدر وشانس خواهد سپرد .

موانع واشکال سازماندهی در حرکت ملی آزربایجان

ضرورت سازماندهی  در سالهای اخیر علی الخصوص بعد از قیام خرداد سال 85 بر همگان آشکار شده است  فقدان سازماندهی و نداشتن پلاتفرم مورد پذیرش عمومی در حرکت، از دست رفتن فرصت هایی گرانبهاء را درپی داشت. درک این ضرورت فعالین حرکت ملی را بسوی بحثهایی سوق داده که موضوع بحث آن یافتن شیوه های سازماندهی و تدوین پلاتفرمی متناسب با خواست و وزن نیروهای حاضر در عرصه مبارزه می باشد. راهکارهایی از قبیل تشکیل حزبی فراگیر، جبهه ی دمکراتیک و راه اندازی فورم سیاسی از جمله موضاعات این بحث ها را تشکیل میدهد. بطور منطقی هر ابزاری کارکردی دارد، و در این مورد خاص نیز نمی توان پیش از مشخص نمودن خواست و هدف خود ابزاری را برای آن تعریف و بدتر از آن انتخاب نمود. هر یک از موارد فوق کاربری هایی دارد، و انتخاب آنها نیز به همان استدلال تابع تعریف ما از خواست و هدفی خواهد بود که برای حرکت ملی متصور هستیم.


اینکه پاره ای از فعالین ملی با تأکید بر غیر متمرکز و شبکه ای بودن حرکت، داشتن ارتباطات زنجیره ای و انعطاف پذیر حرکت ملی، عدم نیاز به رهبری متمرکز و استقلال مؤلفه های تشکیل دهنده و خود سازمان یابی، بهره گیری از امکانات اینترنتی و انطباق با توانایی های دنیای مجازی و ترکیب بالای جوانان برای استفاده از چنین امکاناتی، امکانات بالقوه حرکت برای پوشش هم زمان احزاب و جبهه های سیاسی ، تشکلهای حقوق بشری و فعالین سیاسی، پایین بودن آسیب پذیری و بالا بودن ظرفیت آن برای تداوم حیات و غیره میخواهند مناسب بودن وضعیت فعلی را در مقایسه با ساختار متمرکز و هرمی شکل اثبات کنند، و حتی غیر ممکن بودن ومصلحت نبودن روشهای دیگر را نتیجه بگیرند، خود جای سؤال دارد.

تمامی صغرا و کبری چیدن این دوستان فقط برای طفره رفتن از زیر بار مسؤلیتی است که امروز نیروهای سیاسی برعهده دارند. واقعیت های جامعه ما بغیر از این خیمه شب بازی هاست. نیروهای سیاسی برای کسب خواست های خود بایستی هزینه پرداخت کنند. آنها که فکر میکنند جمهوری اسلامی با این ادا و اطوارها جا خالی خواهد نمود سخت در اشتباه اند. سرنوشت حرکت نه فقط در جشنهای عروسی،شبهای شعر نه در اتاق های پالتاک، و نه با صدور اطلاعیه ها، بلکه در برنامه ریزی هوشمند وبلند مدت و با افزایش آگاهی و بیداری ملی در سطح جامعه و تربیت کادرهای مجرب  که آنهم مستتلزم سازماندهی منظم و با قدرت است رقم خواهد خورد.

 با توجه به گستردگی و تنوع نیروهای حاضر در حرکت ملی حزب  ظرف محدودی برای این امر بشمار میآید. حزب تشکلی سیاسی برای کسب قدرت سیاسی توسط جمعی مشخص با اهداف و برنامه معین میباشد.

 تشکیل یک جبهه ملی با پلاتفرم مورد توافق تمامی نیروهای سیاسی، فعالین ملی ، مدنی  و شخصیتهای سیاسی – فرهنگی با محوریت آزربایجان مبتنی بر مام میهن"آزربایجان" و هویت "تورک" با حداقل هایی که خواستهای اساسی حرکت ملی  یعنی "کسب حق تعیین سرنوشت" را منعکس نماید، می تواند ساختار مناسب و ظرف مورد نظر جنبش ملی آزربایجان قلمداد گردد. احزاب و تشکیلاتهای  سیاسی خود منعکس کننده خواست بخش های مهمی از طیف های جامعه می باشند، از طرفی دیگر حضور جنبش ملی در درون جبهه سیاسی علیرغم جهت گیری های مدنی آنها هیچگونه منافاتی با اهداف و برنامه های جنبش ملی  مزبور نداشته و خود به ارتباط متقابل آنان با نیروهای سیاسی آزربایجان جنوبی کمک مینماید. اگر عده ای عامدانه رغبتی به تشکیل جبهه سیاسی نشان نمی دهند ویا فعالین را به عقلانیت دعوت میکنند!، به موضوع رهبری آن برمیگردد.

آنها این موضوع را که در رهبری و هدایت جبهه، بغیر از جناحهای خودی(بخوانید دوستان هم محله) نیروهای دیگری هم بایستی حضور داشته باشند را یا باید بپذیرند و یا از ادعای میلتچی بودن سربازان بابک و جان فداییان آزربایجان  بودن دست بردارند. پاردوکسی که میخواهند با حذف صورت مسئله حل کنند. آنها با کنار گذاشتن جبهه سیاسی بر تشکل فراگیری تأکید میکنند حرکت ملی خودش حزب  است ما نیازی به حزب و تشکیلات  سیاسی نداریم !که عامدانه ترکیب و چگونگی انتخاب ارگان هماهنگ کننده – رهبری – آن را به فراموشی میسپارند. اگر حسن نیتی وجود دارد نخست باید این نکته کلیدی مشخص گردد که ارگان هماهنگ کننده حرکت ملی  چگونه و با چه ترکیبی انتخاب خواهد شد؟ آنچه که اتفاقاً فراموش شده، کم چیزی نیست. در شرایط حاضر ما خود به رهبری جمعی و دمکراتیک اعتقاد راسخ داریم. و مبارزه در هر قالبی را اگر برای حذف خواست های بنیادین حرکت ملی؛ مبارزه علیه ذهنیت شوونیزم فارس و "بدست آوردن حق تعیین سرنوشت" نبوده باشد، نفی نمی نمائیم

بابک چلبیانلی، مسئول روبط عمومی تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر