Pages

۱۳۹۱ تیر ۲۷, سه‌شنبه

سخن سردبیر اورموایشچیلری – پاسخ به شبهات مربوط به خبر پشت پرده حمایت برخی جریان ها وسیاسیون غربی از مجاهدین خلق

ساوالان پورت : آقا یا خانم مارالانی که من شخصاً تاکنون افتخار آشنایی با ایشان را نداشته و از قلم شیوای ایشان محضوظ نشده بودم در مورد خبر " پشت پرده حمایت برخی جریان ها وسیاسیون غربی از مجاهدین خلق  " که از طرف خبرگزاری اورمو ایشچیلری منتشر شده بود.


 مطالبی با عنوان "ما در هیچ زمینه ای با رژیم راسیستی وجهه اشتراک نداریم !" مرقوم فرموده و در آن به طور ضمنی ما را به سبب استفاده ازعبارت "فرقه رجوی "در ارتباط با سازمان مجاهدین خلق ، وابسته به اطلاعات ایران و رژیم سرکوب گر آن دانسته اند.

 باید بگویم نوعاً استنتاج و نتیجه گیری ایشان هیچ پایه درست ومنطقی ندارد. این خبر که منبع آن نیز با لینک مربوطه تقدیم خوانندگان شده بود ترجمه یک خبر و متضمن رشوه دهی این سازمان به برخی شخصیت های غربی برای دفاع از این سازمان و پشتیبانی ازخروج نام این سازمان از لیست سازمان های تروریستی وزارت خارجه آمریکا بود. به روش مرسوم خبرگزاری اورموایشچیلری ابتدا ئا یک مقدمه کوچک بابت روشن شدن اذهان عمومی در ارتباط با این سازمان قید شده بود که گویا باعث دلخوری آقا یا خانم مارالانی شده است . لذا در جواب ایشان یک مقدمه و سپس یک توضیح در خصوص بندهای انتقادی ایشان تقدیم می گردد. در ضمن در انتهای این مرقومه کلیه لینک ها در ارتباط با این مطلب تقدیم خوانندگان و شخص آقا یا خانم مارالانی خواهد شد تا دوستان با جمع بندی موارد خود به قضاوت بنشینند.

مقدمه : سازمان مجاهدین خلق ایران در سال 1344 توسط سه تن از روشنفکران جوان مسلمان، با هدف سرنگونی رژیم راسیستی و دیکتاتوری پهلوی تأسیس شد. این سازمان نیز همچون اغلب گروه هایی که در دهه 1340 مشی قهرآمیز را در مبارزه برگزیدند، تحت تأثیر حال و هوای سیاسی آن روزگار، در جریان تدوین استراتژی به «مبارزه مسلحانه» رسید و به تدریج با بهره گیری از تئوری ها و تجارب جریان های چپ و مارکسیست آمریکای لاتین، شیوه «جنگ چریکی شهری» را در تاکتیک اتخاذ کرد . از همان سال های ابتدایی مشی و نحوه عمل این سازمان انعطاف ناپذیر و خشن بود به طوری که در اثر قبول مارکسیسم توسط برخی اعضای این سازمان نسبت به ترور و حذف فیزیکی اعضاء اقدام های خونینی انجام گرفت . از مهمترین اعضایی که به قتل رسیدند  مجید شریف واقفی بود که در سال 54 اعدام انقلابی (ترور) شد. در سال 57بدنبال اعدام کادر رهبری این سازمان توسط رژیم پهلوی تنها کسی که از مرگ نجات یافت مسعود رجوی بود.( که اکنون شبهات بسیاری در مورد همکاری وی با ساواک و راز نجات وی از اعدام بر سر زبان ها است .) بعد از پیروزی انقلاب در بهمن 57 این سازمان با رهبری وی ( به همراه سازمان های مسلح چپ گرا) همکاری تنگاتنگی با رژیم جدید به وجود آورده و نقش موثری در کشف کودتای نوژه و بعد ها سرکوب جنبش خلق مسلمان در آزربایجان داشت . بتدریج با کنار گذاشته شدن این گروه از قدرت و موانعی که در برابر راه یافتن این سازمان به مجلس و ریاست جمهوری ایجاد شد و پس از کش و قوس و درگیریهای متعدد ( در خرداد سال 60 ) این سازمان راه خود را از رژیم جدید کاملاً جدا و اعلام جنگ مسلحانه بر علیه رژیم آقای خمینی کرد. اعلام این جنگ سر فصل جدیدی از تاریخ خشونت و ترور در تاریخ معاصر را گشود ودر تمام شهر های کشور ، هزاران نفر از طرفین در اثر جنگ های خیابانی و ترور های کور توسط مجاهدین و نیز شکنجه و اعدام در زندان ها توسط رژیم ایران از بین رفتند. به دنبال پناهندگی سران مجاهدین از فرانسه به عراق و تشکیل ارتش آزادیبخش ملی ، سرفصل جدیدی از کشت و کشتارهای بی پایان که فجیع ترین آن اعدام هزاران نفر ازاعضای این سازمان در زندان ها پس از پذیرش قطعنامه سازمان ملل توسط ایران و حمله واحد های نظامی ارتش آزادیبخش به واحدهای نظامی ایران (عمدتاً در استان های کرمانشاه و ایلام )در سال 67 به راه افتاد. اقدامات خشونت بار و مسلحانه این سازمان بهانه مقتضی را به رژیم سرکوب گر ایران داد تا با استقرار نظام پادگانی در کل کشور به سرکوب همه اندیشمندان  از همه طیف ها و نحله های فکری و نیروهای مخالف بپردازد و هزاران نفر از اعضای سایر سازمان های مخالف دیگر که نوعاً اختلاف بسیار بزرگی هم با این سازمان داشتند با این دستاویز به بدترین وجه سرکوب ، شکنجه و اعدام شدند. سازمان مجاهدین خلق ایران در زمان استقرار در عراق کاملاً تبدیل به یک فرقه مرید و مرادی بسته و دوگم اندیش شد که به طور بسیار وحشیانه به سرکوب ، شکنجه و اعدام مجاهدین منتقد دست زد. هزاران صفحه مقاله ، نوشته ، مصاحبه و خاطرات اعضای جدا شده از این سازمان مخوف و مافیایی در میان صفحات کتاب ها و اینترنت قابل دستیابی است . حتی برخی از اعضای به بهانه "تورکی " صحبت کردن زندانی شده و آزار ها ی بی شمار دیدند. محبوس کردن جدا شدگان از سازمان در بشکه به مدت چندین روز ، شکنجه و کتک زدن ، تصادف های ساختگی و قتل های سازمان یافته به شیوه قتل های زنجیره ای وزارت اطلاعات ایران و تسلیم مجاهدین ناراضی به رژیم صدام و زندانی و شکنجه نمودن آنان در زندان ابوغریب چیزی نیست که به توان سرپوش بر روی آن کشید . در ضمن این سازمان به عنوان نیروی کمکی رژیم صدام به سرکوب شیعه های جنوب عراق و کرد ها و تورکمان ها در شمال عراق پرداخت و صدها بلکه هزاران عراقی را کشت و زنده به گور کرد . عکس زیر توسط مقامات اقلیم کردستان عراق منتشر شد و مربوط به قتل عام اهالی کرکوک توسط سازمان مجاهدین خلق است.


 در عکس یک خواهر مجاهد دست و پای یک کودک را گرفته و در نهایت بی رحمی به چاله ای برای زنده به گور کردن می اندازد. بی رحمی و سبوعیتی که حتی فراتر از رژیم ایران و سیستم سرکوب گر آن می تواند باشد.
اما در ارتباط با حرکت ملی آزربایجان و تحرکات سایر ملل در ایران سازمان مذکور حتی پا را فراتر از گروههای سلطنت طلب و پان ایرانیست گذاشته و به کلی منکر آپارتاید ملی در ایران بوده و با بی شرمی سعی در مصادره کردن تظاهرات و حرکت های اعتراضی ملت ترک آزربایجان دارد که اوج آن در قیام شهریور 90 انجام شد و خبرگزاری اورمو ایشچیلری تحت یک بیانیه با عنوان " هشدار اورمو ایشچیلری به به سازمان مجاهدین خلق ایران در رابطه با سوء استفاده آن سازمان از اعتراضات آزربایجان " به این سازمان اعتراض کرد. (لینک زمیمه در انتهای نوشته ).روش های خشونت بار و تروریستی این سازمان و استفاده ابزاری از اعتراضات جنبش سبز در مناطق فارس نشین نیز دستاویز خوبی برای سرکوب بیشتر مردم و توجیه نیروهای انتظامی و بسیجی برای کشتار و سرکوب مردم ایجاد کرد و تعدادی نیز با همین دست آویز یعنی منافق بودن (اصطلاحی که برای نامیدن اعضای این سازمان توسط رژیم ایران به کار می رود) اعدام شدند.

در ضمن از نظر تئوریک اینجانب معتقد هستم این سازمان جزئی از جنبش شعوبیه بوده و روش های خشونت بار خود را از حسن صباح و سازمان مخوف تروریستی وی گرفته است .همچنین اسنادی از همکاری این سازمان با القاعده منتشر شده که از طریق اینترنت قابل دسترسی است و در صورت اثبات می تواند ابعاد بیشتری به فعالیت های تروریستی این سازمان اضافه کند. متاسفانه این مقال بیش از این جای توضیح در این زمینه را نداشته و بسط آن را موکول به مقالات آتی می کند.
با توجه به این مقدمه که نتوانستم بیشتر از این به کوتاه نمودن آن برای جلوگیری از تصدیع حوصله و وقت خوانندگان محترم بپردازم اجازه می خواهم به توضیح و رفع شبهه های مطروحه بپردازم .
آقا یا خانم مارالانی در نوشته خود چنین مرقوم فرموده اند :
در زیر ابتدا به شیوه نگارش و طرزتفکر  سایت اشاره و سپس به چرائی چنین شکی در این نوشته می پردازم ،
حال دوستان خود دانند!؟
ابتدا 6 محور شک بر انگیز :
1-      به جای سازمان مجاهدین ، استفاده از واژه  فرقه مسعود رجوی!؟
2-       استفاده ازمارک  سازمان تروریستی و ارتباط  تاریخی اش با حسن صباح!؟
3-      اعلان مجاهدین بعنوان جدی ترین دشمن ملل ساکن در ایران!؟
4-      محکومیت، فعالیت مجاهدین جهت برون رفت از لیست سازمانهای تروریستی امریکا!؟
5-      محکومیت ،حمایت برخی چهره های سیاسی از مجاهدین !؟
6-      حمایت برخی سیاسیون از مجاهدین در ازاء  دریافت پول!؟

ابتدا لازم به توضیح میدانم که هم فدائیان  و هم مجاهدین عمده اعضای تشکیل دهنده اش آذربایجانی بوده و اتفاقا با الهام از مجاهدان مشروطه و فدائیان نهضت 21 آذر پای به میدان مبارزه با رژیم ستم شاهی و بنیانگذار سیستم راسیستی و تفکرات پان ایرانیستی گذاردند، و این نه تنها نقطه ضعف این قهرمانان نیست بلکه حس مسئولیت و انسان دوستی آنان را میرساند، نکند میبایستی با رژیم نژادپرست پهلوی و جمهوری اسلامی  کنار آمده و منتظر سقوط شوروی و شکل گیری حرکتهای ملی باقی میماندند تا یک شبه مبارزو انقلابی و وطن پرست می شدند.و ننگ نزدیک به 84  سال تسلیم و واخوردگی را با حمله به مبارزان آزادی سرپوش می نهادند.!؟
به نظر من انتقاد از عملکرد این احزاب و سازمانها  صرفا میتواند از زمانی آغاز گردد که حرکت ملی آذربایجان پای به عرصه وجود نهاده و این احزاب و سازمانها نتوانستند و یا نخواستند واقعیت جامعه چند ملییتی ایران را درک کرده و همسو با خواست ملل ساکن در سرزمینی بنام ایران  حرکت نمایند.

آقا یا خانم مارالانی :
در مورد بند های 1 و 2 مرقومه حضرت عالی فکر می کنم مقدمه این مقال متضمن توضیح وافی بوده و دیگر نیازی به توضیح اضافی نیست . اما در مورد بند سوم با توجه به مقدمه و در نظر گرفتن امکانات مالی بسیار زیاد و قدرت تبلیغاتی گسترده این سازمان و سابقه وحشتناک ایشان در ایجاد ترور و آژیتاسیون  ، بله متاسفانه ایشان بزرگ ترین دشمن ملت های غیر فارس در ایران هستند.
در مورد بند 4 و 5 بایستی اضافه کنم خبر مزبور صرفاً یک ترجمه بوده و به افشای پشت پرده فعالیت این سازمان برای بیرون آمدن از لیست مورد بحث در بالا اشاره داشته و کسی را محکوم یا تشویق نکرده و استنتاج شما به کلی غلط بوده و پایه درست ندارد. پیشنهاد می کنیم بدون تعصب یک بار دیگر متن مورد نظر را بخوانید .
در مورد بند 6نیز باید توضیح دهم به نظر من و شاید خیلی ها این نوع پشتیبانی از یک سازمان بد نام و تروریست یعنی دریافت پول در ازاء تبلیغات نادرست دقیقا شارلاتانیسم ، تزویر و فریب افکار عمومی است . البته باز هم بگوییم که ما خبر مزبور را فقط منتشر کردیم و در این مورد هم اظهار عقیده نکرده بودیم .درضمن آزربایجانی یا غیر آزربایجانی بودن اعضای یک سازمان دلیل بر درستی یا کژی اعمال آن نمی تواند باشد و پایه منطقی صحیحی برای استنتاج نتیجه نیست.
اما در مورد توضیحات بعدی شما ، نوشته اید :

اما توضیحی کوتاه به اتهامات سایت اورمو ایشچیلری!

1-راستی از کی این دوستان همانند رژیم جنایتکار و راسیستی جمهوری اسلامی به مخالفان رژیم القابی را که آنها  جهت خرد کردن و تحقیر سازمانهای مخالف بکار میبرد  میدهند !؟.آیا بهتر و  برازند ه حرکت مدنی آذربایجان نمی باشد  که به جای فرقه رجوی از  نام آن سازمان استفاده  و سپس از  عملکرد راسیستی و همسوئی آنها با رژیم در نفی ملل غیر فارس انتقاد شود!؟


2-راستی اگر در فردای حرکت ملی آذربایجان ، مانیز مجبور شدیم جهت حفظ و حراست از آرمان و مردممان  به سلاح متوسل شویم  ، ما نیز جریانی تروریستی خواهیم بود!" و راستی ملاک شما در معرفی مجاهدین به عنوان سازمانی تروریستی ؟ و تفاوت دیدگاهتان با رژیم در تروریست نامیدن آنها در چیست ؟.

3-مجاهدین را جدی ترین دشمن ملل ساکن در ایران لقب دادید ؟ راستی میزان شما جهت چنین حکمی  چه بوده و چرا سلطنت طلبان، جبهه ملی ها ، حکمتیسها و... نتوانستند به چنین جایگاهی در نزدتان مفتخر گردند.!؟

4-اگر در آینده با رشد حرکت ملی منافع ما با برخی قدرتهای تاثیر گذار در عرصه  بین المللی در تعارض قرار گرفته و آنها ما را به چنین القابی مفتخر ساخته و ما نیزجهت بر طرف کردن  چنین اشتباهی به لوبی گری بپردازیم ، کار اشتباهی مرتکب شده ایم یا نه برعکس میبایستی حقانیت اهداف و آرمانهایمان را  در مبارزه با رژیم راسیستی حاکم  به اثبات برسانیم.؟


5- مگر حرکت ملی به دنبال حمایتهای بین المللی از نهضت آذربایجان نیست و ما کمبود چنین حمایتهائی را حس نمی کنیم .و براستی اگر فردا چنین حمایتهائی از ما بعمل بیاید قبول نکرده و منتظر حمایت  چاوز  و جرج حبش و می نشینیم ؟، نکند این نوع همکاری فقط خاص برخی جریانات بوده و برای بقیه حرام!! میباشد.؟

6-راستی اگر فردا چند تن از سیاسیون غربی در جلسات و تظاهرات ما شرکت کنند ، ما نیز به آنها چنین پولهائی داده ایم  یا اینکه  حامیان ما فرق کرده و مجانی شرکت میکنند!؟

دوستان این نوشته اگر در کیهان، بازتاب ،فارس نیوز و.... چاپ میشد قابل فهم بود ، اما ما چرا بلندگوی تبلیغات مسموم رژیم شده ایم ، بهتر نیست به جای همسوئی خطی با رژیم به افشای عملکرد و مشابهت  سیاستهای ضد ملی این احزاب بپردازیم.
و نیز راههائی را بیابیم که آذربایجانیهائی که متاسفانه هنوز در صفوف آنها بر ضد منافع ملیشان حرکت میکنند را جذب نمایئم .
مسئولان سایت اورمو ایشچیلری ، امیدوارم ، با پاسخ گوئی به این نوشته ،قضیه صرفا یک سوء تفاهم باشد و بس!!

با تشکر  مارالانلی

آقا یا خانم مارالانی :
بند 1 و 3 توضیح داده شد و نیازی به تکرار نیست اما در مورد بند 2 : حرکت ملی آزربایجان به طور اعم و خبرگزاری اورمو ایشچیلری به عنوان جزئی از این حرکت به طور اخص به هیچ عنوان استفاده از زور ، اسلحه و تروریسم در مبارزه را جایز ندانسته و طرح و تشویق به این امر را عوام فریبی و استثمار عواطف مبارزین و مردم دانسته و این امر را محکوم می کند . چراکه حتی طرح این موارد می تواند دستاویز محکمی برای سرکوب خون بار حرکت ملی آزربایجان بوجود بیاورد و به سرکوب کامل آن بیانجامد . اقدامات نسنجیده احزاب و گروههای مسلح در کردستان ، ترکمن صحرا ، عربستان و بلوچستان بهانه و مشروعیت لازم را برای اعدام ده ها و صد ها فعال مدنی ایجاد نموده است . ما نه می توانیم و نه می خواهیم شرمنده و سر افکنده در مقابل تاریخ ، مسبب قتل جوانان وطن شویم . همین چند روز قبل 3 نفر در اهواز به بهانه واهی اعدام کردند و 5 نفر دیگر هم در انتظار این سرنوشت هستند. ما فعالین مدنی هستیم نه چریک ! ابزار ما فکر ، قلم و اعتراضات مدنی است . ما فریفته نام و ننگ نیستم . ما را با خون بی گناهان کاری نیست . لطفا این نغمه های شوم را در جای دیگری زمزمه کنید.

در مورد بند 4: متاسفانه این بند از مرقومه شما بافتن آسمان به ریسمان بوده و لاجرم نیاز به توضیح ندارد.
در مورد بند  6 و5: حرکت ملی آزربایجان بر پایه شفافیت و حقیقت بنا شده و نیازی به حمایت شارلاتان ها و رشوه گیر ها ندارد . ما به تدریج و با گسترش دامنه فعالیت های خود در داخل و خارج مطمئنا به حمایت بین المللی که شما به درستی به آن اشاره کرده اید دست خواهیم یافت . در این مورد زمان قطعاً به نفع ما خواهد بود ، لطفا ً شما زیاد نگران این موضوع نباشید.

اما چند سطر پایانی مرقومه شما چیزی جز سوء تفاهم و بد فهمی نیست که امیدواریم با توضیحات ما رفع شده باشد . لطفاً توجه کنید :دشمن  دشمن ما ، لزوماً دوست ما نیست .

لینک های زمیمه :

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر