Pages

۱۳۹۱ مرداد ۶, جمعه

تأملی بر «اختلاف چند گانه در مورد جزایر سه گانه»

ساوالان پورت : (مقاله ایکه در زیر میخوانید، توضیحی بر نوشته آقای سعید محمودی که بتاریخ 13.7.2012 در سایت بی بی سی فارسی بچاپ رسید میباشد، متأسفانه سایت بی بی سی فارسی بخاطر بعضی ملاحظات سیاسی از چاپ این مقاله طفره رفت و آزادی بیان و اصول بیطرفی ژورنالیستی را زیر پا گذاشت!)

برای خواندن مقاله استاد محترم آقای سعید محمودی میتوانید به لینک زیر مراجعه نمایید.



بنام خدا


مقاله ذیل توضیحی مختصر بر نوشته استاد محترم آقای سعید محمودی در موضوع «اختلاف چند گانه در مورد جزایر سه گانه» میباشد.


استاد محترم آقای سعید محمودی موضوع مناقشه بر سر مالکیت سه جزیره توسط ایران و امارات را در دو مقطع زمانی قبل و بعد از سال ۱۹۰۳بررسی و ارائه فرموده اند. توضیحات ایشان در مقطع زمانی بعد از سال ۱۹۰۳ بسیار مفید و قابل استناد میباشند ولی متأسفانه در مقطع زمانی قبل از سال ۱۹۰۳ نکات مبهمی در مقاله ایشان بچشم میخورند.

استاد محترم آقای سعید محمودی در قسمتی از مقاله میفرمایند: "اسناد تاریخی متعدد حاکی از این است که هر سه جزیره مزبور تا پیش از سال ۱۹۰۳ میلادی به طور نا منظم و در مقاطع زمانی متفاوت به نحوی مستقیم یا غیر مستقیم تحت حاکمیت ایران بوده اند". در مورد این پاراگراف آقای سعید محمودی چند نکته قابل ذکر است.

اولاً، حاکمیت با مالکیت تفاوت دارد. مالکیت به صاحب بودن اطلاق میشود، در حالکیه حاکمیت به نفوذ نظامی یا سیاسی اطلاق میشود که حتی میتواند بطور غیر قانونی توسط زور اعمال شود.

ثانیاً، جناب آقای محمودی قادر نبوده اند حتی اشاره ای مختصر به آن اسناد تاریخی بنمایند که با استناد به آنها حاکمیت ایران بر جزایر سه گانه قبل از سال ۱۹۰۳ اثبات میشود. پر واضح است که ارائه سند، معتبرتر از ادعای شفاهی میباشد.

ثالثاً، استاد محترم آقای محمودی تا حدودی دچار سفسطه بازی شده میفرمایند: "در مقاطع زمانی متفاوت به نحوی مستقیم یا غیر مستقیم (آن سه جزیره) تحت حاکمیت ایران بوده اند". «حاکمیت مستقیم یا غیر مستقیم» از نظر حقوقی فاقد معناست و بیشتر به چانه زنی شباهت دارد. درحاکمیت غیر مستقیم بیشتر به «استعمار» میتوان اندیشید تا یکنوع حکومت دموکراتیک. در هر صورت منظور آقای محمودی غیر واضح است. با مقایسه جمعیت و توان نظامی ایران و امارات عربی، براحتی میتوان فهمید که ارتش ایران همیشه بمراتب قویتر از امارت بوده و هست. اگر ایران قدرتمند، حتی در مقطعی از زمان بر آن جزایر مالکیت داشته بود، هیچگونه توجیه منطقی وجود نخواهد داشت تا مدعی شویم که امارات عربی ضعیف از نظر نظامی، توانسته باشد در مقاطعی از زمان مالکیت یا حاکمیت آن جزایر را از ایران پس بگیرد. اگر آن جزایر در گذشته متعلق به ایران قدرتمند بود، پس چطور امارات عربی ضعیف از نظر نظامی، توانسته بطور آلترناتیو در مقاطع زمانی متفاوت، حاکمیت ایران بر آن جزایر را دفع نماید؟!

با توجه به عربی بودن اسامی هر سه جزیره و نداشتن مترادف فارسی بر طبق اسناد تاریخی و همینطور عرب زبان بودن ساکنان بومی جزیره ابوموسی، میتوان مالکیت امارات عربی بر آن سه جزیره مخصوصاً ابوموسی را براحتی پذیرفت. اما آقای محمودی بی توجه به حق مالکیت، بیشتر به حق حاکمیت تأکید می ورزند! در دموکراسی مدرن قرن معاصر حق مالکیت مهم تر و اولی تر از حق حاکمیت است.

استاد محترم آقای سعید محمودی میفرمایند: "در سال ۱۹۰۳ دولت بریتانیا برای مقابله با نفوذ روسیه در منطقه تصمیم به اشغال جزایر ابوموسی ، تنب بزرگ و سیری نمود". ایکاش آقای سعید محمودی توضیح میفرمودند که اشغال چند جزیره کوچک و غالباً غیر مسکونی ایرانی توسط بریتانیا چه ارتباطی با نفوذ روسیه در منطقه میتوانسته داشته باشد؟ آنهم در زمانیکه ایران تحت نفوذ حاکمیت بریتانیا بود.

استاد محترم آقای سعید محمودی میفرمایند: "بر اساس تفاهم نامه، قسمت جنوبی جزیره (ابوموسی) که محل زندگی اعراب مزبور است، تحت کنترل شارجه قرار می گیرد و نیروهای ایران در قسمت شمالی جزیره مستقر می شوند". آقای سعید محمودی کنترل شارجه بر قسمت جنوبی و مسکونی جزیره ابوموسی را بطور صحیح توضیح میدهند، اما نه تنها به استقرار نیروهای ایران در قسمت شمالی و غیر مسکونی جزیره هیچ توضیح یا توجیهی ارائه نمیدهند، بلکه حتی از اشغال جنوبی جزیره ابوموسی توسط سپاه پاسداران ایران حمایت میکنند و چنین مینویسند: "بردن قضیه به دادگاه یا داوری بین المللی به صلاح ایران نیست. در مورد ابوموسی پذیرفتن سندی که صریحاً استقرار ایران در جزیره را «اشغال» قلمداد می کند و بر «ادامه» صلاحیت شارجه تاکید دارد مسلما ایران را در موضع دفاعی قرار خواهد داد". آقای سعید محمودی با علم بر آنکه رژیم ایران در حال پاکسازی قومی و تغییر بافت زبانی جزیره از عربی به فارسی است، محتاطانه از عملکرد غیر قانونی دولت ایران از اشغال بخش جنوبی ابوموسی حمایت میکنند. استاد محترم آقای محمودی خودشان نیز اذعان میدارند که "سیاست دولت ایران در طول دو دهه اخیر افزایش تدریجی نفوذ خود در ابوموسی بوده است. در این راستا، ایران به ایجاد تاسیسات اداری و نظامی گسترده در سراسر جزیره پرداخته است. تعداد ایرانیان مستقر در جزیره به حدود ۳۰۰۰ نفر رسیده است که اکثرا کارمندان دولت هستند در حالی که تعداد اهالی عرب بومی جزیره از ۱۹۷۱ تاکنون در همان حدود ۵۰۰ نفر باقی مانده است".

چنین استنباط میشود که مذاکرات منطقی بین ایران و امارات عربی بخاطر تعصبات بعضی از سیاستمداران ایرانی، بجایی نخواهد رسید و به انزوای بیش از پیش ایران در عرصه جهانی منجر خواهد شد.

آتابای همدانی، تحلیل گر و نویسنده معاصر

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر