۱۳۹۲ اردیبهشت ۳۱, سه‌شنبه

مصاحبه بابک چلبیانلی با خبرگزاری رووداو اربیل کردستان عراق


تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان در29 اسفند سال 1384 همزمان با شب عید سال نو اعلام موجودیت کرده است. همانگونه که در مرامنامه تشکیلاتی ما ذکر شده است منافع و مصالح "مام میهن آزربایجان" و "ملیت ترک" دو رکن اصلی افکار ما بوده و تئوری “ملت سازی، دولت سازی و اتحاد اراضی ملی" راستای اصلی مجادلات ما می باشد. به اعتقاد ما ملت ترک در آزربایجان جنوبی محق می باشد که سرنوشت ملی خود را تعیین کند.

خبرگزاری رووداو اربیل کردستان عراق در مورد روابط ملت دو تورک و کورد در جغرافیای ایران و مسئله اتینکی در غرب آزربایجان جنوبی و ... با مسئول روابط عمومی تشکیلات مقاومت ملی 

آزربایجان مصاحبه کرده است . مصاحبه با ترجمه کردی در روزنامه رووداو در تاریخ 05-06-2013 بچاپ رسیده است.

1- تشکیلات مقاومت ملی آذربایجان در چە سالی فعالیت خود را آغاز کرد؟ حوزەی فعالیت و اهداف تشکیلات مقاومت ملی آذربایجان چیست؟

تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان در29 اسفند سال 1384 همزمان با شب عید سال نو اعلام موجودیت کرده است. همانگونه که در مرامنامه تشکیلاتی ما ذکر شده است منافع و مصالح "مام میهن آزربایجان" و "ملیت ترک" دو رکن اصلی افکار ما بوده و تئوری “ملت سازی، دولت سازی و اتحاد اراضی ملی" راستای اصلی مجادلات ما می باشد. به اعتقاد ما ملت ترک در آزربایجان جنوبی محق می باشد که سرنوشت ملی خود را تعیین کند.


2- آیا تشکیلات مقاومت ملی آذربایجان خواهان ایرانی آزاد و فدرال است یا درپی وحدت آذربایجانی جنوبی و شمالی یا تاسیس کشوری نوین در مناطق آذری تحت کنترل ایران می باشد؟

قبل از همه اجازه دهید این توضیح را بدهم که از نظر ما ملتی به نام آذری وجود ندارد و نام ملت ما ملت ترک آزربایجان می باشد. کلمه آذری یک اصلاح استعماری است و از شما خواهش می کنم از این اصطلاح استفاده نکنید.
تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان به "حق تعیین سرنوشت ملی" معتقد است و برای عینیت دادن به این حق مجادله میکند. ما اعتقاد داریم که اگر ما بتوانیم سرنوشت خویش را خودمان تعیین کنیم آنوقت ملتمان برای رسیدن به رفاه و سعادت خویش بهترین گزینه را انتخاب خواهد کرد.


3- از دیدگاه تشکیلات مقاومت ملی آذربایجان، در چهارچوب جمهوری اسلامی ایران دستیابی بە حقوق ملی و رفع تبعیض ملی، زبانی، اقتصادی و سیاسی امکان پذیر است؟

موانع سر راه ملتهای غیر فارس تنها رژیم جمهوری اسلامی نیست. همانطور که مستحضرید در زمان رژیم پهلوی نیز ملتهای غیر فارس از حقوق ملی محروم و از تبیعیضات فرهنگی، اقتصادی، سیاسی رنج می بردند ومتاسفانه بعد ازانقلاب نه تنها این مسائل حل نشد بلکه تشدید هم شد. اینها نشان می دهد که در ایران آنچه مسبب ستم ملی و تبعیض بین ملل فارس و غیر فارس است سیستم و تفکری ایست که بر مبنای ذهنیت شونیستی بنیان نهاده شده است. در ایران سیاستگذاریها اساس را هویت فارسی و منافع خلق فارس قرار داده است. مادام این تفکر از بین نرفته است نه درچهارچوب جمهوری اسلامی ونه در هیچ حکومت دیگر ستم ملی و تبیعضات بر علیه ملل غیر فارس درایران پایان نخواهد یافت. برای رهایی از ستم ملی ملل غیر فارس بایستی این سیستم را از میان برداشت.

4- چرا باوجود اینکە آزربایجانیها در مجموع بیشترین جمعیت ایران را تشکیل میدهند، اما کمترین دستاورد سیاسی و ملی داشتەاند و بیشتر مبارزات آذربایجان سراسری و در خدمت عموم ایران بودە 

است؟


جواب این سوال بسیار طولانی و پیچیده است و در حوصله این مصاحبه نیست. لیکن به اختصار می توان گفت حس در اکثریت بودن و حاکمیت و تبعات سوسیو پسیکولوژیک آن چنین فرایندی را رقم زده است. زمانی نظر روشنفکر آزربایجانی از کل ایران به نفس آزربایجان معطوف شده است که متوجه شده است ملت ترک موقعیت تاریخی ممتاز خود را از دست داده و در وضعیت استعمارزده قرار گرفته است. 

5- تیم تراختور تا چەحد توانستە است مانند تیم بارسلونا در وحدت کاتالانها نقش داشتە باشد و بە نماد ملی تبدیل شود و آیا تشکیلات مقاومت ملی آذربایجان و دیگر احزاب و تشکلهای آذربایجان میتوانند تراختور را بە ابزاری سیاسی برای دستیبای بە اهداف ملی تبدیل کنند؟

ملل تحت ستم و به مثابه آن ما برای رهایی از یوغ شوونیسم از هر فرصت و امکانی برای رسیدن به اهداف ملتمان استفاده می کنیم. با توجه به شرایط خفقان سیاسی حاکم بر ایران، آزربایجانیان به مانند کاتالانها دراسپانیا با حمایت همه جانبه از تیمهای محبوب خود مانند تراختور و تیم والیبال شهرداری اورمیه و با حضور ده ها هزار نفری در بازیهای این تیم مطالبات و اعتراضات خود بر علیه رژیم بیان می کنند. در چند سال اخیر تراختور نقش موثری در پیش برد بیداری ملی و احیا غرور ملی ایفا کرده است و بعنوان تربیون و میتینگ حرکت ملی آزربایجان بوده است. ما به تراختور به عنوان ابزار نگاه نمی کنیم بلکه تراختور را یکی از سمبولهای ملی آزربایجان می دانیم که در ایجاد غرور و بیداری ملی نقش انکار ناپذیری داشته است. سایر ملل تحت ستم درایران می توانند از این تجربه موفق حرکت ملی آزربایجان استفاده نمایند.


6- روابط تشکیلات مقاومت ملی آذربایجان با احزاب سراسری ایران و اپوزیسیون ایرانی چگونە است؟

اولا اصلاح احزاب سراسری به نفسه صحیح نیست. زیرا این احزاب کمتر از نصف کشور ایران را تحت پوشش قرار می دهند و عملاً در مناطق غیر فارس نفوذ چندانی ندارند. ثانیاً ساختار فکری احزاب و اپوزیسیون مرکزگرای ایران برتمامیت خواهی قومی بنا نهاده شده است. لذا آنها به هیچ وجه حاضر به رسمیت شناختن حقوق ملل غیر فارس از جمله ملت ترک آزربایجان نیستند. مادام این تفکر دربین احزاب اپوزیسیون ایرانی تغییر نیافته است امکان همکاری تا حد زیادی تقلیل می یابد. امید وار هستیم با تغییر رویه این احزاب امکان مذاکره برای ما مسیر شود. 





7- چرا تشکیلات مقاومت ملی آذربایجان بە کنگرەی ملیتهای ایران فدرال نپیوستە است، درحالی کە همەی اعضای کنگرە را ملیت های غیر فارس ایران تشکیل میدهند؟

همانطور که از نام آن مشخص است این تشکل به حل مشکلات ملل غیر فارس در چهارچوب ایران فدرال اعتقاد دارد. به نظر ما حل مشکل ملل غیر فارس در چهارچوب سیستم فدرالی تنها می تواند یکی از راهکارها باشد. همانطور که دربالا اشاره کردم ما به "حق تعیین سرنوشت ملی" اعتقاد داریم. اگر چهارچوبها مانع از تحقق این حق باشد برای ما قابل پذیرش نخواهد بود.

8- روابط تشکیلات مقاومت ملی آذربایجان با احزاب کوردی چگونە است و آیا هیچگاه رابطە و همکاری با احزاب کوردی داشتە است؟

با کمال تاسف باید بگویم عملکرد و گفتمان احزاب کوردی به هیچ وجه در مسیر درستی نبوده است. نوع گفتمان و شیوه تهاجمی که بکار رفته همکاری را نا مقدور ساخته است. ادعاهای ارضی بر سرزمینهای تاریخی آزربایجان و اقدامات مسلحانه احزاب کرد در محدوده تاریخی آزربایجان دو مساله عمده ایست که سد راه همکاری تشکلهای ترک و کرد می باشد.

9- چرا احزاب تورک و کورد بەجای متحد ساختن خود و نزدیکی و همکاری هرچە بیشتر، سعی در ایجاد دشمنی در میان مردم کورد و تورک می کنند؟ (در بیشتر موارد احزاب کوردستان و
آذربایجان بجای اتحاد برضد دشمن مشترک خود کە حکومتهای ایران است، توان و قدرت خود را در جنگ با یکدیگر فرسودەاند و تهران را در سیاست تفرقە بیانداز و حکومت کن پیروز کردەاند


جواب این سوال در سوال قبلی مستور می باشد. به جد معتقدیم اگر احزاب کرد از رویه ای که تاکنون در پیش گرفته اند دست بردارند و همکاری زمان دولت ملی آزربایجان به رهبری مرحوم پیشه وری و مرحوم قاضی محمد را الگو قرار بدهند باز هم می توانیم به نقاط مشترکی در مبارزه با دشمن مشترک برسیم .

10- در صورت خروج نیروهای ایران از آذربایجان غربی، آیندەی این استان مختلط از کورد و تورک چگونە خواهد بود؟

اساساً این سوال از نظر محتوا سوال صحیحی نیست. در این سوال نوعی تهدید شاید هم نوعی نگرانی وجود دارد. شاید این نگرانی که به حق هم می باشد از عملکرد نا صحیح احزاب کردی نشات می گیرد. متاسفانه زیاد خواهی احزاب کردی باعث دشمنی شده است. بیاد بیاورید اقدامات حزب دمکرات در شهرستان سولدوز و جنگ افروزی آن که باعث لطمات شدید انسانی به دو طرف شد. ما امید وار هستیم بعد از خروج ایران از آزربایجان بار دیگر احزاب کوردی در ورطه اشتباهات پیشین خود نیافتند. از طرف دیگر همه کسانی که به منطقه و روحیات آزربایجانیها آشنا می باشند می دانند که ملت ترک صلح جو و انساندوست هستند. اما در صورت تهدید خارجی هم امکانات و هم اراده کافی رای دفاع و حفظ مال و جان و ناموس خود را دارا می باشد. در چنان شرایطی قطعا حقوق تمام شهروندان چه ترک و چه کرد محفوظ و محترم خواهد بود.در ضمن تنها آزربایجان غربی نیست که شهرهای مختلط ترک و کرد دارد بلکه استانهای کردستان و کرمانشاه (قروه، بیجار، سونقور، صحنه و مناطق اطراف) نیز دارای جمعیت ترک می باشند و حقوق آنان نیز بایستی تحت تضمین مطمئن قرار گیرد.

11- چرا کمیته مردمی دفاع از غرب آذربایجان تشکیل شد، اما جبهەای برای کل آذربایجان تشکیل نشدە است؟ آیا خطر کورد بیشتر از خطرات جمهوری اسلامی ایران و پان فارسیزم و پان ایرانیزم است؟ یا اصلا کورد خطری برای آذربایجان است؟


من فکر می کنم طرح این سوال از کمیته دفاع از غرب آزربایجان صحیح می باشد. شما می توانید با این دوستان ارتباط بر قرار کنید و از خودشان سوال کنید.

12- استان آذربایجان غربی در نقشەهای کوردستان بزرگ و آذربایجان بزرگ گنجاندە میشود و احزاب سیاسی کورد و تورک این استان را جزء لاینفک خاک خود میدانند، تشکیلات مقاومت ملی آذربایجان آیندەی آذربایجان غربی را چگونە مینیند؟


این سوال قبلا پاسخ داده شد. اراضی تاریخی آزربایجان مشخص می باشد حدود آن معلوم و تعدی به آن قابل اغماض نیست. ملت ترک آزربایجان اراده، توان و امکانات دفاع از خود را دارد. موضوعیت چنین نقشه هایی چیزی جز جنگ روانی بر علیه آزربایجان نیست و قابلیت اجرایی شدن را ندارد. امیدوارم عقلای کرد اجازه درگیر شدن جوانان کرد در چنین پروژههای خونباری را ندهند و اجازه بدهند صلح و دوستی بر روابط دوملت حاکم باشد.

13- جمهوری اسلامی ایران و پان فارسها و پان ایرانیست ها تا چەحد در بزرگنمایی خطر کورد در ذهن مردم آذربایجان نقش داشتەاند؟


پان فارسیسم با طرح شعارهایی از قبیل کردها اصیل ترین ایرانی ها هستند! و تکیه بر هم نژاد بودنشان با کردها و پشتیبانی مطبوعاتی و رادیو تلوزیونی اپوزیسیون ایرانی از گفتمان تهاجمی بر علیه ملت ترک آزربایجان تا کنون سعی کرده است کردها را در مقابل ترکها قرار دهد. ما امیدوار هستیم ملت کرد با نگرش غیر احساسی و واقع بینانه در دام این لفاظی ها نیافتد. این قطعا به نفع هر دو ملت همسایه و هم صلح منطقه می باشد.

14-آیا احزاب آذری میتوانند وجود مردم کورد را در شهرهای کاملا کوردنشین مهاباد، بوکان، اشنویە، پیرانشهر و سردشت و شهرهای مختلط ارومیە، نغدە (سولدوز)، میاندوآب، تکاب، شاهین دژ، سلماس، خوی و ماکو نفی کنند؟ یا بلعکس احزاب کوردی میتوانند وجود ملت آذربایجان را در آذربایجان غربی نادیدە بگیرند؟

به نظر من سوال شما مبتنی بر و اقعیت های تاریخی نیست، شهر هایی که نام بردید همه در حیطه اراضی تاریخی آزربایجان می باشند. بسیاری از آنها که کاملا کردی نام برده اید تا همین بیست سی سال قبل تعادل جمعیتی ترک-کرد را داشتند که در پی مهاجرت اجباری ترک ها به این وضع در آمده اند. ما به کردها به چشم کسانی که باید مهاجرت اجباری را بپذیرند نگاه نمی کنیم. شهروندان آزربایجان چه ترک، چه کرد، چه طالش و یا غیره از حقوق شهروندی یکسانی برخوردار بوده و حق دارند خصوصیات ائتنیکی خود را حفظ کنند.
تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان طرح موضوع به این شیوه را قابل قبول نمی داند. البته که ما موجودیت اقلیت کرد در آزربایجان غربی را به رسمیت می شناسیم. و به همان شکل نیز انتظار داریم موجودیت جمعیت ترک در استانهای کردستان و کرمانشاه به رسمیت شناخته شود.


15- چرا احزاب آذربایجانی و تشکیلات مقاومت ملی آذربایجان احزاب کوردستان را بمانند جمهوری اسلامی ایران با نام (تروریست) خطاب می کنند، درحالیکە احزاب کوردستان بارها اعلام کردەاند کە جنگ آنها با ملت آذربایجان نبودە، بلکە برضد نیروهای نظامی ایران در مناطق کوردنشین بودە؟


متاسفانه همانگونه که قبلا توضیح داده شد سابقه این احزاب در اراضی تاریخی آزربایجان تروریستی می باشد. این احزاب ادعا دارند با حکومت تهران می جنگند ولی عملاً این جنگ را به اراضی تاریخی آزربایجان کشانده و مردم منطقه را متحمل آسیبهای جدی کرده اند. احزاب آزربایجانی عمداً تشکلهای سیویل و مخالف متدهای مسلحانه می باشند.

16- از دیدگاه تشکیلات مقاومت ملی آذربایجان آیا احزاب کورد و آذربایجانی میتوانند بمانند تجربەی سال 1324 و دوران جهوری آذربایجان و کوردستان باهم همکاری داشتە باشند؟


البته شرایط فعلی منطقه با شرایط آن زمان تا حدودی فرق کرده است ولی تجربه سال 1234 حکومتهای آزربایجان و کردستان می تواند نقطه شروع خوبی باشد.

17- تشکیلات مقاومت ملی آذربایجان با توجە بە همزبانی و هم نژادی با کدام یک از دولتهای آذربایجان و تورکیە روابط نزدیکتری دارد؟ آیا باکو و آنکارا با توجە بە منافع اقتصادی و روابط با ایران، از جنبش آزادیخواهانەی مردم آذربایجان جنوبی حمایت می کنند؟

وجود دولتهای آزربایجان شمالی و ترکیه اساسا برای مردم آزربایجان جنوبی الهام بخش می باشد. لیکن این دولتها در چهارچوب قوانین بین المللی کشورهای مستقل می باشند و تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان هیچ ارتباط ارگانیکی با این دولتها ندارد. چنین ادعاهایی از طرف دولت ایران و احزاب سانترالیست به منظور دستاویزی برای سرکوب ملت ترک آزربایجان مطرح می شود و اساساً موضوعیت ندارد. حرکت ملی آزربایجان یک جنبش مستقل می باشد.

18- آیا تشکیلات مقاومت ملی آذربایجان از سیاست نوین تورکیە در مورد کوردهای آن کشور حمایت میکند؟ اعتراف بە حقوق ملی کوردها در تورکیە و پایان جنگ و درگیری چندین سالە در آن کشور، چە تاثیری بر سیاستهای تهران در مورد ملیت های ساکن در ایران خواهد داشت؟

ما در عین حالی که در امور داخلی هیچ کشوری دخالت نمی کنیم اما طرفدار حل مشکلات از این دست در کشورهای منطقه بوده و هرگونه خشونت را محکوم می کنیم.
صلح در ترکیه امیدواری برای حل و فصل منازعات ملی در منطقه را افزایش می دهد که قطعا به سود همه ملل ساکن در منطقه است.


19- دیدگاه تشکیلات مقاومت ملی آذربایجان در مورد دولت اقلیم کوردستان چیست (از لحاظ سیاسی و اقتصادی)؟ آیا تشکیلات شما با دولت اقلیم کوردستان هیچ رابطەای داشتە است؟
( اقلیم کوردستان از سە استان اربیل، دهوک و سلیمانیە تشکیل شدە است وتمام ترکمن های اقلیم کردستان کە 7% جمعیت اقلیم را تشکیل میدهند دراستان اربیل سکونت دارند. طبق قوانین اقلیم کوردستان ترکمنی در مناطقی کە بیشتر ساکنان آن ترکمن هستند، زبان رسمی است و در دهها مدرسە و دبیرستان دولتی در اربیل زبان ترکمنی تدریس میشود. ترکمنها از مجموع 111 کرسی پارلمان کوردستان 5 کرسی ثابت دارند و 8 حزب ترکمنی بە پارلمان کوردستان راه یافتەاند و وزیر صنایع و معادن اقلیم کوردستان از جانب احزاب ترکمن انتخاب شدە است
بیشتر ترکمنها در خارج از مناطق تحت کنترل اقلیم کوردستان و در مناطقی کە طبق قانون اساسی عراق بە مناطق مورد اختلاف اربیل و بغداد یاد شدەاست، سکونت دارند بیشتر ترکمن ها در استان کرکوک، استان موصل و شهرهای تلعفر و دوزخرماتو ساکن هستند.)

ما روابطی با حاکمیت این اقلیم نداریم. به هر حال اقلیم کردستان در عراق الگوی خوبی برای ملل غیر فارس در ایران است. امیدوار هستیم برخی شایعات در مورد پشتیبانی این اقلیم از تحرکات تروریستی در آزربایجان صحیح نباشد و این اقلیم در امور داخلی همسایه ها پرهیز کند. قطعا تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان طرف دار همزیستی مسالمت آمیز ملت های همسایه است .

ولی در عین حال معلوماتی موجود می باشد که حاکمیت اقلیم کردستان عراق برای برقراری حاکمیت خود در کرکوک که شهری اساساً ترکمن نشین است شیوه های نامطلوبی را بکار می برد که باعث نگرانی می باشد. به عنوان مثال اگر به معلومات خود شما استناد کنیم مادامی که 7% نفوس اقلیم کردستان ترکمن است اصولا آنها باید در مجلس 111 نفره دارای 8 کرسی باشند. ولی به استناد معلومات شما دارای 5 کرسی می باشند.
20- از دیدگاه تشکیلات مقاومت ملی آذربایجان ترکمن ها در اقلیم کوردستان از حقوق ملی و سیاسی برخوردار هستند؟ آیا شما موافق بازگشت مناطق مورد اختلاف اربیل و بغداد بە اقلیم کوردستان هستید کە بیشتر ترکمنهای عراق در آن مناطق ساکن هستند؟

نمی توان گفت که ترکمنها در اقلیم کردستان دارای هیچ حقی نیستند ولی آیا این حقوق نسبت به درصد جمعیتی آنان متوازن است یا نه جای سوال دارد.
بی تردید اینکه سایر ترکمنها همچون مردم کرکوک ترجیح می دهند به بغداد وابسته باشند یا اربیل، ترجیحی است که متعلق به خلق ترکمن است. لذا مادامی خود خلق ترکمن مایل است در چهارچوب دولت عراق به حکومت مرکزی در بغداد وابسته باشد ما معتقدیم بایستی به نظر آنها احترام گذارد.


21- آیا دولت اقلیم کوردستان در آیندەای نزدیک اعلام استقلال خواهد کرد؟ و درصورت اعلام استقلال آیا دولتهای منطقە و جهان از این دولت تازە تاسیس استقبال خواهند کرد؟

این سوالی است که ما باید از شما بپرسیم. اما چیزی که ما می توانیم در این مورد بگوییم این است که ما به حق تعیین سرنوشت ملت ها معتقد بوده و به آن احترام قائل هستیم از این رو تصمیم آتی ملت کرد در عراق از نظر ما محترم است .
در آخر به نوبه خودم از خبرگزاری رووداو تشکر می کنم که این فرصت را برای ما فراهم آوردند.
امیدواریم این سر آغازی برای تبادل افکار روشنفکران ملت کرد و ملت ترک باشد تا شاید جلوی برخی حوادث ناخوشایند گرفته و تاریخ تکرار نشود.و زمینه رابرای همکاری هر چه بیشتر دو جانبه در مبارزه بر علیه رژیم اشغالگرفاشسیت فارس فراهم نماید .



فایل پی دی اف را می توانید از قسمت PDF در بالای صفحه دریافت نمایید

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر