۱۳۹۲ خرداد ۲۸, سه‌شنبه

ضرورت اقدام ملی برای پیگیری مطالبات ترکها در دولت جدید – م.قوشاچایلی



یازدهمین دوره‌ی انتخابات ریاست جمهوری ایران در حالی برگزار شد که ساکنین ایران به شکلی تقریبا غیر منتظره، در همان دور اول با رای دادن به حسن روحانی وی را به عنوان رئیس جمهور آینده‌ی ایران تعیین کردند. صرف نظر از توافقات احتمالی پشت پرده، مردمی که از گرانی‌ها و محدودیت‌ها خسته شده بودند با اعتماد به تغییرطلب‌ترین شخص در بین کاندیداها، تمایل خود به شرایط اقتصادی بهتر، فضای باز سیاسی-اجتماعی و آزادی‌های بیشتر را به نمایش گذاشتند. در این بین، گروه‌های ملی غیر فارس که اکثریت مطلق ساکنین ایران را تشکیل می‌دهند نقشی تعیین کننده داشته‌اند.
.
مسئله‌ی ‘قومیت‌ها’، از اصلی‌ترین محورهای تبلیغاتی کاندیداها

انکار وجود تبعیض ملی از سوی جریان‌های ایران‌محور، همواره یکی از چالش‌های اصلی جنبش‌های ملی-دموکراتیک غیرفارس بوده است. ولی همزمان با تغییرات وسیع جهانی و منطقه‌ای، توسعه‌ی روز افزون این جنبش‌ها و همچنین ایجاد مخاطرات جدی امنیتی برای ایران، حداقل به صورت ظاهری شاهد انعطاف برخی جریان‌های ایران‌محور در مورد مسئله‌ی ‘قومیت‌ها’ بوده‌ایم.
نمود اصلی این تغییر در جریان مناظره‌های انتخاباتی شاهد بودیم. عارف و روحانی به عنوان کاندیداهای نزدیک به اصلاح‌طلبان و کاندیداهای اصول‌گرایی چون رضایی، قالیباف و حتی ولایتی با اظهار نظر درباره‌ی مسئله‌ی ‘حقوق قومیت‌ها’، سعی در جذب آرای اکثریت غیرفارس ایران داشتند.

نخبگان و فعالین سیاسی ترک؛ منفعل در جریان انتخابات!

علی‌رغم توجه نسبی اکثر کاندیداها به برخی مطالبات ترکها، فعالین حرکت ملی آذربایجان برخورد سردی با جریان انتخابات داشتند و اکثر تشکیلات‌های سیاسی آذربایجانی با رویکرد تحریم به انتخابات نگریستند. به نظر بی‌اعتمادی بالا نسبت به گرو‌ه‌های مرکز و همچنین عدم وجود دید عمیق و استراتژیک، مانع ورود فعالین ترک به سیاست ورزی در عرصه‌ی مهم انتخابات شده است. این انفعال در حالی رخ داد، که کاندیداهای ریاست جمهوری در شهرهای ترک نشین با مطالبات و شعارهای ملی توده‌های هویت طلب مواجه شدند.
تنها فضای انتخاباتی که فعالین سیاسی ترک به طور همه جانبه وارد شدند، انتخابات شورای شهر در غرب آذربایجان بود (که البته این حضور، با موفقیت بالای کاندیداهای مورد حمایت فعالین حرکت ملی به نتیجه رسید).

وعده‌های روحانی و رای بالا از مناطق ترک نشین

حسن روحانی که خود رئیس یکی از بزرگترین مراکز تحقیقات استراتژیک جمهوری اسلامی است، به خوبی از سطح انتظارات و خواسته‌های توده‌های ترک و پتانسیل بالای مسائل ملی در آذربایجان آگاهی یافته است. برای همین وی در جریان سخنرانی‌های تبلیغاتی خود در شهرهای اورمیه و تبریز، وعده‌هایی برای رفع تبغیض قومیتی، ایجاد امکان برای آموزش و گسترش زبان‌های محلی (اجرای اصل پانزده قانون اساسی و تاسیس فرهنگستان زبان ‘آذری’) و همچنین احیای دریاچه‌ی اورمیه داد. وعده‌هایی که در شهرهای ترک نشین رایی بالاتر از متوسط کشوری را برای وی به ارمغان آورد.

روحانی قابل اعتماد نیست، اما …

حسن روحانی قبل از این رویکرد مناسب چشم‌گیری در قبال مسئله‌ی ملی در ایران نداشته است. حتی در بعضی موارد جهت گیری منفی وی را در این مورد شاهد بوده‌ایم. اما واقعیت این است که تاکنون وعده‌هایی در این سطح و به این شفافیت را در هیچ دوره‌ای و از سوی هیچ رئیس جمهوری داده نشده است. از سوی دیگر شرایط سیاسی-اجتماعی ایران به گونه‌ای است که روحانی مجبور به توجه به وعده‌هایی است که برای گسترش آزادی‌های اجتماعی و رفع تبعیضات قومی داده است.
در صورت عدم توجه، پیگیری و سیاست ورزی متخصصین و فعالین ترک، این وعده‌ها فقط در قبل از انتخابات خواهد ماند و در برنامه‌های اجرایی دولت جایی نخواهند داشت. فقط با پا فشاری و مبارزه‌ی مدنی است که می‌توان به تحقق این وعده‌ها امید داشت.

ضرورت اقدام ملی

تنها در صورت اقدام همه جانبه‌ی ملی در همه‌ی سطوح و به کارگیری حداکثر پتانسیل، می توان امکان و شرایط اجرایی شدن وعده‌های روحانی درباره‌ی آموزش زبان ترکی در مدارس و تاسیس فرهنگستان زبان ترکی[۱] را فراهم کرد. و گرنه برای مثال اگر فرهنگستانی هم تاسیس شود، به ترویج و گسترش زبان ترکیبی و ابداعی ترکی-فارسی و تبلیغ ایده‌ی ‘آذری‌گری’ خواهد پرداخت.
این اقدام از طرق و سطوح مختلف می تواند عملی شود. از جمله این راه‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
-          تعیین تیم‌های پیگیری مطالبات مرکب از متخصصین و فعالین
-          تلاش برای تاسیس سازمان‌های غیردولتی در زمینه زبان و فرهنگ ترکی که از طرق قانونی پیگیر مطالبات باشند
-          مذاکره با چهره‌های سیاسی اصلاح طلب و نزدیک به دولت روحانی
-          هماهنگی با شخصیت‌های سیاسی قابل اتکای ترک از جمله اساتید دانشگاه و برخی نمایندگان ادوار مجلس
-          استفاده از پتانسیل بالای جنبش دانشجویی و فضاهای دانشگاه‌ها برای مطرح، تبلیغ و پیگیری کردن مطالبات (در صورت باز شدن نسبی فضا شاهد جنبش دانشجویی پویاتری خواهیم بود)
-          تلاش برای آگاهی دهی به توده‌های مردم درباره‌ی اهمیت و ضرورت آموزش و گسترش زبان ترکی
-          نگارش نامه و طومارهای با تعداد امضای قابل توجه از تمامی شهرهای ترک نشین
-          تمرکز رسانه‌ای در حرکت ملی و تلاش برای اسفاده از ظرفیت رسانه‌های مستقل کشوری و محلی در این مسئله
-          سازمان‌دهی فعالین ملی، دانشجویان و توده‌های مردمی برای برگزاری تجمعات و میتینگ‌های مدنی مطالبه محور
-          تلاش برای برگزاری کلاس‌های غیر رسمی و البته علنی ترکی در شهرها و دانشگاه‌ها
-          انجام پروژه‌های علمی و آکادمیک درباره‌ی زبان ترکی و نحوه‌ی آموزش آن (پداقوژی) و مطالعه بر روی ساختارهای فرهنگستان‌ها و نهاد‌های زبانی در کشورهای ایران، ترکیه، جمهوری آذربایجان و …
-          …
سخن آخر: پیگیری مطالبات، منافاتی با حق تعیین سرنوشت ندارد

فضای نامناسب و سخت گیرانه‌ی موجود در حرکت ملی، بسیاری از فعالین را مجبور به برخوردی بسیار محتاطانه با مسئله طرح و پیگیری مطالبات در دولت آینده کرده است. نباید فراموش کرد مسائلی همچون آموزش زبان مادری و توجه به فرهنگ بومی، گسترش نشریات و رسانه‌های ترکی، شکل‌گیری سیستم مدیریتی غیر متمرکز در ایران و مطالباتی از این دست، در واقع قسمتی از پروسه‌ی طولانی بیداری ملی، توسعه‌ی ملی (ملت شوندگی) و حق تعیین سرنوشت است. این مطالبات، مرحله‌ای است در روند طبیعی حل مسئله‌ی ملی که باید طی شود.
به طور کلی در مورد مسائل آذربایجان سلطه‌ی دید حداکثر گرا و صفر و یکی، همواره مانعی در حرکت گام به گام به سوی اهداف بوده است. علی رغم این‌که نیروهای حداکثر گرا و غیر محافظه‌کار در موارد زیادی کارایی دارند، ولی نباید میدان توسعه‌ی ملی و سیاست ورزی خالی گذاشته شود. اگر به مبارزه‌ی موفق سایر ملت‌های بدون دولت و غیر حاکم نگاهی بیندازیم، به خوبی شاهد هماهنگی و همگامی این دو قسمت اصلی جنبش‌ها خواهیم بود.
اکنون نیز گرچه شرایط آینده و رویکرد دولت جدید هنوز به طور شفاف مشخص نشده است، اما امید است فعالین حرکت ملی با درک شرایط موجود، اندیشیدن تدابیر مناسب و ایجاد هماهنگی بین بخش‌های مختلف حرکت، حداکثر استفاده را از فضای به وجود آمده بکنند.

[۱] تورک دیلی قورومو: تاسیس فرهنگستان زبان ترکی می‌تواند زمینه را برای شکل‌گیری و تثبیت کامل زبان ترکی، همگرایی لهجه‌های مختلف ترکی در آذربایجان و سایر نقاط ایران و در نهایت رسمیت قانونی زبان ترکی آماده کند. لذا استفاده از پسوند مجعول ‘آذری’ و یا پسوند جغرافیایی ‘آذربایجانیمی‌تواند ضایعه‌ای بزرگ در روند همگرایی لهجه‌های ترکی و آموزش و رسمیت سراسری زبان ترکی ایجاد کند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر