۱۳۹۱ خرداد ۱۵, دوشنبه

عصبانیت پان ایرانیستها از نوشته زیر مجسمه نظامی گنجوی در شهر رم ــ تصویر

ساوالان پورت : پان ایرانیستها از نوشته زیر مجسمه نظامی گنجوی در شهر رم عصبانی شده اند. این مجسمه شاعر شهیر آذربایجانی در تاریخ بیست آوریل 2012 در ویلا بورگزه در شهر رم، نصب گردیده و در زیر آن چنین نوشته شده:

شاعر آذربایجانی، نیظامی گنجوی 1141-1209

هدیه جمهوری آذربایجان به شهر رم – 20آوریل 2012


 انجمن فرهنگی ایتالیا ایرانی "الفبا" یکی از گروههائی است که در تدارک کمپینی  است تا نشان دهد که نظامی گنجوی آذربایجانی نبوده است.

در فراخوان اين به اصطلاح انجمن فرهنگي که بر خلاف موضوع فعالیتش  نگران امور غير فرهنگي است آمده :

http://www.facebook.com/photo.php?fbid=3650464353649&set=p.3650464353649&type=1

 فراخوان

دوستان عزیز،

در تاریخ بیست آوریل 2012 در ویلا بورگزه در شهر رم، تندیسی از نظامی گنجوی نصب گردیده که در زیر آن چنین نوشته شده:

شاعر آذربایجانی، نیظامی گنجوی 1141-1209

هدیه جمهوری آذربایجان به شهر رم – 20آوریل 2012

عمل انجام شده گویای تحریف تاریخ است،و متأسفانه کسانی که دست به این کار زده اند (چه مجریان آذربایجانی و چه مجوز دهندگان ایتالیایی) رفتاری نا آگاهانه انجام داده اند.



الیاس ابن یوسف، متخلص به نظامی، شاعر و دانستانسرای ایرانی و پارسی گوی قرن ششم هجری ( قرن دوازدهم میلادی) است که بعنوان پیشوای داستانسرایی در ادب فارسی شناخته شده.

ما (انجمن فرهنگی ایتالیا ایرانی "الفبا") بر آن شدیم تا اقدامات اعتراض آمیزی، در برابر این کار انجام یافته، سازماندهی کنیم. اولین گام ما آگاهانیدن ایرانیان در داخل و خارج از کشوراست؛ گامهای بعدی میتوانند تهیه فراخوان به زبانهای مختلف و جمع آوری امضا از ایران شناسان، استادان تاریخ، شخصیتهای فرهنگی وسیاسی باشند. ما را در اینکار مهم، چه از نظر معنوی و چه فکری، یاری دهید
*
نظامی گنجوی همانطورکه از نام اش هم پیداست اهل شهر گنجه که امروز دومین شهر بزرگ جمهوری آذربایجان است بوده است. وی در شهر گنجه بدنیا آمده، در آنجا زندگی کرده و در آنجا هم درگذشته است.  در نوشته زير اين مجسمه نيز به آذربايجاني بودن اين شاعر اشاره شده اما از اينکه به چه زباني شعر ميگفته و يا واحد سياسي دوره زندگي نظامي چه ناميده ميشده  حرفي به ميان نيامده و لزومي هم برای آن نبوده است. در دوره نظامي اساسا  "ایران" به معنای امروزی وجود نداشت و خان نشین گنجه نیز هیچ وجه مشترکي با آن چيزي که امروز ايران خوانده میشود نداشت. حتي در  ایران دوره اخير نیز که پيش از حکومت پهلوي  بعنوان ممالک محروسه خوانده ميشد و  آذربایجان جنوبي نيز  یکی از ممالک  تشکيل دهنده آن بود، “گنجه”  خارج از حوزه ایران قرار داشت.

نکته ديگر اینست که نوشتن به یک زبان خاص به هیچ وجه تابعیت و تعلقات ائتنیکي  آدمها را تغییر نمی دهد. دکتر رضا براهنی، دکتر غلامحسین ساعدی، محمد حسین شهریار، پروین اعتصامی و جمع ديگر  نویسندگان آذربایجانی  با اینکه آثاري به زبان فارسي خلق کرده اند اما  هويت و تعلق فرهنگي اشان آذربايجاني است.شکي نيست که در آينده،  اگر بخش جنوبي آذربايجان نيز  واحد سياسي مجزائي را تشکيل دهد اينان  ديگر ايراني معرفي نخواهند شد. اين يک امر طبيعي و بديهي است و هيچ ربطي به اينکه اين شخصيت ها به چه زبان با خوانندگان خود ارتباط بر قرار کرده اند ندارد.  در زمان نظامی زبان شعر، بیشتر فارسی بوده است و وی نیز به فارسی شعر گفته است. کما اينکه در دوره حاضر زبان فارسي، زبان رسمي تحميلي براي آذربايجانيهاي ساکن ايران است و نویسندگان آذربایجانی  ناگزیر از استفاده از آن میباشند.

جای تاسف است که پان ایرانیسم تاریخ گذشته، بجای اینکه قدردان جمهوري آذربايجان (شمالي) باشد که بدون تنگ نظري هاي معمول، از يک هنرمند و يک شخصيت ادبي نامدار تقدير ميکند، تحت تاثیر  اندیشه های راسیستی که با آن بزرگ شده است اينگونه به حرکات رسوا دست میزند.

منبع : یوردنت

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر