ساوالان پورت : اتحاد واژه بسیاری زیبا و ثقیلیست که شاید بسط آن در کلام راحت اما در عمل بسیار دشوار است.ما فکر می کنیم که اتحاد در صورتی ایجاد میشود که سلایق یکسان با تفکری واحد در کنارهم قرا بگیرند
ولی اینگونه نیست شاید این نوع اتحاد بارزتر و محبوب تر باشد ولی اتحاد یا همبستگی سلایق مختلف در کنارهم برای مبارزه با یک ساختار و دشمن واحد نیز نمونه ای است از این یکدلی که شاید به ندرت در حرکت ملی آذربایجان در مقوله سیاسی شاهد ان هستیم.حرکت ملی در ایران و در آذربایجان بستر دانشجویی دارد بستری که دانشجو دانشجو را تربیت می کند یعنی انحصار حرکت در قشر تحصیل کرده متوسط و در حیطه دانشگاهها.این بدین معنا نیست که حرکت ملی در سطح عوام و یا در سطح بسیار بالا رخنه ندارد ولی ضعف تاثیرات حرکت ملی در سطح پایین جامعه و سطح بالای جامعه کاملا مشهود و غیر قابل گریز است.جریان اصلاحات نیز با تحرک قشر دانشجو شروع شدو جریان آذربایجان نیز همانگونه اما چرا مستدام نبود و افت خیز داشت بماند.رژیم نیز به این امر بسیار عالی واقف است و با نفوذ عناصر بسیجی و امنیتی از طریق رانت های اعطای فضای دانشگاه را نیز در چنبره خود درآورد.بعد ازآن حرکت ملی منوط به نشر شعر و مقالات تاریخی و کلاسهای موسیقی و رقص گردید!! سیاستی کاملا زیرکانه زیرا رژیم حرکت را به این سمت سوق داد و سپس با دستگیر کردن چند شاعر و آموزگار موسیقی و رقص این گونه جلوه داد که رژیم جمهوری اسلامی تاب این گونه حرکات را ندارد و ما باید بدین طریق با او مبارزه کنیم و حرکت رفته رفته بیشتر بدین سمت متمایل شد زیرا فکر می کرد چون حکومت بازخورد منفی در این قضیه دارد پس مبارزه یعنی این! اشتباهی که به خوبی توسط حکومت به جنبش القاشد.رژیم توانست جنبش را کنترل کند حرفی که نقلش برای حقیر بسیار سخت است ولی اینگونه شد.اما باز مطالبات باقی بود وچگونه کنترل کردن آن مساله ای بود که حکومت دنبال آلترناتیوی برای آن میگشت لذا تصمیم براین شد تا حرکت سیاسی به سوی میادین ورزشی سوق داده شود تیم تراکتورسازی وارد لیگ برتر شد بازهم همان سیاست عده ای دستگیر شدند و چندین شعار ملی در آنجا و اینجای استادیوم ها داده شد و ملت تخلیه روحی شده به خانه بازگشتند و بازهم فکر کردند مبارزه یعنی این .همان چیزی که حکومت میخواست تخلیه مطالبات ملی و سیاسی در استادیوم ها و کنترل و کنترل و کنترل.بسیار زیرکانه حرکت از یک فضای آکادمیک به یک فضای فوتبالی کشیده شد !آری خودمان خواستیم و مطالبات نزول کرد.رژیم خود رهبری حرکت را برعهده گرفت و خود نیزآن را سرکوب کرد.چندین حرکت ملی مانند قیام خرداد و قلعه بابک و یا مجمع دانشگاهیان آذربایجانی نیز چون در راستای منوی نوشته شده حکومت نبودند آنی سرکوب شدند.بعد مساله دریاچه اورمیه پیش آمد دیگر حرکت تخلیه شده بود دیگر شاهد حضور چند صد هزار نفری که در استادیوم ها که اکثریت نه برای فوتبال بلکه برای نام آذربایجان به صحنه می آمدند نبودیم .خودمان را به چند بازی فوتبال قانع کردیم و تنزل دادیم.در مساله دریاچه اورمیه با اینکه با جان و خاک ما رابطه داشت ضعیف حاضر شدیم نه ملت بلکه اعضا و رهبران سیاسی حرکت .مقصر آنان بودند که با هدایت ناصحیح ملت رخوت و نا امیدی را در سطح مردم پاشیدند.فضای کمونیستی دوران استالین دوباره حاکم اوضاع شد.یکی به دیگری تهمت آدم فروشی زد آن یکی از ترس کارش قید حرکت را زد.دیگری برای اسم درآوردن خودش را الکی الکی به من را لطفا بگیرید درآورد و آبونمان دستگیری را ربود.یکی در خارج با تفکرات ناصحیح و با نفراتی که اصلا جز حرکت نبودند و الان در خارج دهانشان باز شده است سنگ حمایت از زندانیان سیاسی آذربایجان را به سینه زد.دیگری از کمپ اشرف فرار کرد.یکی تلویزیونی راه انداخت و پولی به جیب زددیگری پاسدار است و مامور رژیم .آن یکی کمونیست است.این مامور رژیم است. این نماد مانیست.این قرمز و آن آبی و آن یکی.........اینها حرفهاییست که شنیدیم و شنیدیم بعضی درست و کثیری غلط اما اصلا تماما این مطالب درست خوب الان باید چکارکنیم این همه هست و ما اما نیستیم. لزوم تشکیل یک کنفراس جامع حرکت ملی اجباریست که باید هرچه زودتر انجام پذیرد و سخن من برای تمامی رهبران جنبش می باشد تا با گذاشتن اختلافات سطحی این فرصت را از دست ندهند. در این کنفرانس مبانی مطرح شده رابرای رفع ابهامات و حل مسائل حقیر چند پیشنهاد داشتم که مرقوم می نمایم:
1ــ لزوم حل مساله پرچم:
مساله پرچم از زمان حرکات قلعه بابک پدیدار شد
نماد قرمز که توسط برخی احزاب حرکت ملی پیشنهاد شد
نماد ماه و ستاره سیاه که همانند پرپم جمهوری آذربایجان شمالی است ولی با رنگی متفاوت
نماد پرچم آذربایجان شمالی با نواری در وسط بیرق
تشکیل کنفراسی با عنوان بیرق و گفتگوی رو در رو میتواند این موضوع بسیار کوچک را که هم اکنون به اصلیترین مساله اختلافی تبدیل شده است را حل نماید.
2-افراد معلوم الحال:
نفوذ جمهوری اسلامی در حرکت ملی بسیار قوی است و کسانی که با جدیت مخالف اتحاد هستند یا نمی دانند و یا دانسته به رژیم خدمت میکنند.لذا تشکیل کمیته حقیقت یاب آذربایجان جنوبی برای مشخص کردن وجهه این نفرات الزامیست.
3-تجمیع پشتوانه مالی:
با ایجاد کنگره ملی منابع مالی در یک جهت آمده و احزاب را برحسب توان حمایت نموده و نفرات ساپورتر را به یک آرامش فکری رسانده که هزینه انجام شده بصورت یک جریان مستقیم صرفا در جهت مبارزه صحیح با نطام می باشد نه ایجاد یک تریبون جهت مبارزه داخلی در اپوزیسیون آذربایجان
4-ایجاد نظامنامه:
تدوین نطامنامه مدون و دموکراتیک جهت تمرین حکومت ملی در ساختار سیاسی خارج و تقویت قوای داخلی برای عدم سردرگمی فعالیتی و هم چنین منوط کردن اتفاق و عمل بر نطامنامه مشترک با حفظ خطوط قرمز البته نقطه چین حزبی که در راستای اهداف ملی آذربایجان می باشد و حذف ایدئولوژی غالب گرا در روند مبارزات و فعالیت های تک حزبی نما
5-مدیا:
ایجاد و تشکیل کمیته رسانه ای جهت ساخت یک تلویزیون و رسانه و یا نشریه واحد که مجال فعالیت و ابراز اندام برای هر گروه و سازمان سیاسی را بدهد.
6-کمیته حقوق بشر:
تشکیل کمیته حقوق بشر و انحلال دهها سازمان موازی حمایت از حقوق بشر زندانیان و فعالان حرکت ملی که نه تنها حمایت نکرده اند بلکه با تک صدایی و دستچین کردن مهره های مورد نطر خود انحصار گرایی و فاشیست را در ساختار حقوق بشر ایجاد کرده اند همان انحصاری که زندانیان سبزی در رسانه ها دارند بعضی معلوم الحال ها نیز به آن در حرکت ملی دامن میزنند. هم چنین تجمیع مبالغ جهت خلاص کردن زندانیان آذربایجانی بدون تبعیض با تامین قرار وثیقه یا ضمان
7-کمیته تحقیق و مجازات:
تحقیق منصفانه از وقایع و حرکات افراد و در صورت ثبوت اخراج فرد از کنگره و حرکت ملی جهت عدم ضربه بیشتر به ساختار حرکت
8-دیاسپورا:
تشکیل تیم دیپلماتیک جهت ایجاد لابی و شناسایی واحد توسط نهاد ها و ارگانها و حتی دول مختلف و ایجاد رابطه و گفتگو با آنها بصورت ید واحده سبب میشود که آنان نیز ما را به خود بقبولانند.
9-ارتباط با داخل:
ارتباط با اشخاص و نقفراتی که جانانه در کشور فعالیت نموده با تامین منابع مالی جهت تبلیغات فرهنگی و انجام مراسمات و تعیین کمیته مرکزی در کشور جهت یکدست کردن حرکات و لزوم پرهیز از اعتراضات و حرکات پراکنده
10-فضای سایبری:
ایجاد انجمن قلم و تالیف جهت مطالعات استراتژیک و تبین مانیفست حرکت ملی و کنکاش جهت انسجام و استحکام مواضع بنیادین حرکت ملی
اینها تنها نمونه ای از ایده آلهاییست که در ذهنم میپرورانم.خوابم گرفته است و صدای آواز قوپوز که منقطع ناشی از نت ضعیفم هست از یوتیوب پخش میشود.کاش کاش نمی دانم چه بنویسم سرما خورده ام و درازکش و دماغ کشان آخرین کلمات را با لمس انگشتانم بر صفحه کلید بی حس لپ تاپ می زنم ..چقدر خوابم می آید بگذار بخوابم تا شاید در رویاهایم نوشته هایم به واقعیت تبدیل شود من را بیدار نکنید خوابم را نخواهم فروخت..........
پایان قسمت اول
ولی اینگونه نیست شاید این نوع اتحاد بارزتر و محبوب تر باشد ولی اتحاد یا همبستگی سلایق مختلف در کنارهم برای مبارزه با یک ساختار و دشمن واحد نیز نمونه ای است از این یکدلی که شاید به ندرت در حرکت ملی آذربایجان در مقوله سیاسی شاهد ان هستیم.حرکت ملی در ایران و در آذربایجان بستر دانشجویی دارد بستری که دانشجو دانشجو را تربیت می کند یعنی انحصار حرکت در قشر تحصیل کرده متوسط و در حیطه دانشگاهها.این بدین معنا نیست که حرکت ملی در سطح عوام و یا در سطح بسیار بالا رخنه ندارد ولی ضعف تاثیرات حرکت ملی در سطح پایین جامعه و سطح بالای جامعه کاملا مشهود و غیر قابل گریز است.جریان اصلاحات نیز با تحرک قشر دانشجو شروع شدو جریان آذربایجان نیز همانگونه اما چرا مستدام نبود و افت خیز داشت بماند.رژیم نیز به این امر بسیار عالی واقف است و با نفوذ عناصر بسیجی و امنیتی از طریق رانت های اعطای فضای دانشگاه را نیز در چنبره خود درآورد.بعد ازآن حرکت ملی منوط به نشر شعر و مقالات تاریخی و کلاسهای موسیقی و رقص گردید!! سیاستی کاملا زیرکانه زیرا رژیم حرکت را به این سمت سوق داد و سپس با دستگیر کردن چند شاعر و آموزگار موسیقی و رقص این گونه جلوه داد که رژیم جمهوری اسلامی تاب این گونه حرکات را ندارد و ما باید بدین طریق با او مبارزه کنیم و حرکت رفته رفته بیشتر بدین سمت متمایل شد زیرا فکر می کرد چون حکومت بازخورد منفی در این قضیه دارد پس مبارزه یعنی این! اشتباهی که به خوبی توسط حکومت به جنبش القاشد.رژیم توانست جنبش را کنترل کند حرفی که نقلش برای حقیر بسیار سخت است ولی اینگونه شد.اما باز مطالبات باقی بود وچگونه کنترل کردن آن مساله ای بود که حکومت دنبال آلترناتیوی برای آن میگشت لذا تصمیم براین شد تا حرکت سیاسی به سوی میادین ورزشی سوق داده شود تیم تراکتورسازی وارد لیگ برتر شد بازهم همان سیاست عده ای دستگیر شدند و چندین شعار ملی در آنجا و اینجای استادیوم ها داده شد و ملت تخلیه روحی شده به خانه بازگشتند و بازهم فکر کردند مبارزه یعنی این .همان چیزی که حکومت میخواست تخلیه مطالبات ملی و سیاسی در استادیوم ها و کنترل و کنترل و کنترل.بسیار زیرکانه حرکت از یک فضای آکادمیک به یک فضای فوتبالی کشیده شد !آری خودمان خواستیم و مطالبات نزول کرد.رژیم خود رهبری حرکت را برعهده گرفت و خود نیزآن را سرکوب کرد.چندین حرکت ملی مانند قیام خرداد و قلعه بابک و یا مجمع دانشگاهیان آذربایجانی نیز چون در راستای منوی نوشته شده حکومت نبودند آنی سرکوب شدند.بعد مساله دریاچه اورمیه پیش آمد دیگر حرکت تخلیه شده بود دیگر شاهد حضور چند صد هزار نفری که در استادیوم ها که اکثریت نه برای فوتبال بلکه برای نام آذربایجان به صحنه می آمدند نبودیم .خودمان را به چند بازی فوتبال قانع کردیم و تنزل دادیم.در مساله دریاچه اورمیه با اینکه با جان و خاک ما رابطه داشت ضعیف حاضر شدیم نه ملت بلکه اعضا و رهبران سیاسی حرکت .مقصر آنان بودند که با هدایت ناصحیح ملت رخوت و نا امیدی را در سطح مردم پاشیدند.فضای کمونیستی دوران استالین دوباره حاکم اوضاع شد.یکی به دیگری تهمت آدم فروشی زد آن یکی از ترس کارش قید حرکت را زد.دیگری برای اسم درآوردن خودش را الکی الکی به من را لطفا بگیرید درآورد و آبونمان دستگیری را ربود.یکی در خارج با تفکرات ناصحیح و با نفراتی که اصلا جز حرکت نبودند و الان در خارج دهانشان باز شده است سنگ حمایت از زندانیان سیاسی آذربایجان را به سینه زد.دیگری از کمپ اشرف فرار کرد.یکی تلویزیونی راه انداخت و پولی به جیب زددیگری پاسدار است و مامور رژیم .آن یکی کمونیست است.این مامور رژیم است. این نماد مانیست.این قرمز و آن آبی و آن یکی.........اینها حرفهاییست که شنیدیم و شنیدیم بعضی درست و کثیری غلط اما اصلا تماما این مطالب درست خوب الان باید چکارکنیم این همه هست و ما اما نیستیم. لزوم تشکیل یک کنفراس جامع حرکت ملی اجباریست که باید هرچه زودتر انجام پذیرد و سخن من برای تمامی رهبران جنبش می باشد تا با گذاشتن اختلافات سطحی این فرصت را از دست ندهند. در این کنفرانس مبانی مطرح شده رابرای رفع ابهامات و حل مسائل حقیر چند پیشنهاد داشتم که مرقوم می نمایم:
1ــ لزوم حل مساله پرچم:
مساله پرچم از زمان حرکات قلعه بابک پدیدار شد
نماد قرمز که توسط برخی احزاب حرکت ملی پیشنهاد شد
نماد ماه و ستاره سیاه که همانند پرپم جمهوری آذربایجان شمالی است ولی با رنگی متفاوت
نماد پرچم آذربایجان شمالی با نواری در وسط بیرق
تشکیل کنفراسی با عنوان بیرق و گفتگوی رو در رو میتواند این موضوع بسیار کوچک را که هم اکنون به اصلیترین مساله اختلافی تبدیل شده است را حل نماید.
2-افراد معلوم الحال:
نفوذ جمهوری اسلامی در حرکت ملی بسیار قوی است و کسانی که با جدیت مخالف اتحاد هستند یا نمی دانند و یا دانسته به رژیم خدمت میکنند.لذا تشکیل کمیته حقیقت یاب آذربایجان جنوبی برای مشخص کردن وجهه این نفرات الزامیست.
3-تجمیع پشتوانه مالی:
با ایجاد کنگره ملی منابع مالی در یک جهت آمده و احزاب را برحسب توان حمایت نموده و نفرات ساپورتر را به یک آرامش فکری رسانده که هزینه انجام شده بصورت یک جریان مستقیم صرفا در جهت مبارزه صحیح با نطام می باشد نه ایجاد یک تریبون جهت مبارزه داخلی در اپوزیسیون آذربایجان
4-ایجاد نظامنامه:
تدوین نطامنامه مدون و دموکراتیک جهت تمرین حکومت ملی در ساختار سیاسی خارج و تقویت قوای داخلی برای عدم سردرگمی فعالیتی و هم چنین منوط کردن اتفاق و عمل بر نطامنامه مشترک با حفظ خطوط قرمز البته نقطه چین حزبی که در راستای اهداف ملی آذربایجان می باشد و حذف ایدئولوژی غالب گرا در روند مبارزات و فعالیت های تک حزبی نما
5-مدیا:
ایجاد و تشکیل کمیته رسانه ای جهت ساخت یک تلویزیون و رسانه و یا نشریه واحد که مجال فعالیت و ابراز اندام برای هر گروه و سازمان سیاسی را بدهد.
6-کمیته حقوق بشر:
تشکیل کمیته حقوق بشر و انحلال دهها سازمان موازی حمایت از حقوق بشر زندانیان و فعالان حرکت ملی که نه تنها حمایت نکرده اند بلکه با تک صدایی و دستچین کردن مهره های مورد نطر خود انحصار گرایی و فاشیست را در ساختار حقوق بشر ایجاد کرده اند همان انحصاری که زندانیان سبزی در رسانه ها دارند بعضی معلوم الحال ها نیز به آن در حرکت ملی دامن میزنند. هم چنین تجمیع مبالغ جهت خلاص کردن زندانیان آذربایجانی بدون تبعیض با تامین قرار وثیقه یا ضمان
7-کمیته تحقیق و مجازات:
تحقیق منصفانه از وقایع و حرکات افراد و در صورت ثبوت اخراج فرد از کنگره و حرکت ملی جهت عدم ضربه بیشتر به ساختار حرکت
8-دیاسپورا:
تشکیل تیم دیپلماتیک جهت ایجاد لابی و شناسایی واحد توسط نهاد ها و ارگانها و حتی دول مختلف و ایجاد رابطه و گفتگو با آنها بصورت ید واحده سبب میشود که آنان نیز ما را به خود بقبولانند.
9-ارتباط با داخل:
ارتباط با اشخاص و نقفراتی که جانانه در کشور فعالیت نموده با تامین منابع مالی جهت تبلیغات فرهنگی و انجام مراسمات و تعیین کمیته مرکزی در کشور جهت یکدست کردن حرکات و لزوم پرهیز از اعتراضات و حرکات پراکنده
10-فضای سایبری:
ایجاد انجمن قلم و تالیف جهت مطالعات استراتژیک و تبین مانیفست حرکت ملی و کنکاش جهت انسجام و استحکام مواضع بنیادین حرکت ملی
اینها تنها نمونه ای از ایده آلهاییست که در ذهنم میپرورانم.خوابم گرفته است و صدای آواز قوپوز که منقطع ناشی از نت ضعیفم هست از یوتیوب پخش میشود.کاش کاش نمی دانم چه بنویسم سرما خورده ام و درازکش و دماغ کشان آخرین کلمات را با لمس انگشتانم بر صفحه کلید بی حس لپ تاپ می زنم ..چقدر خوابم می آید بگذار بخوابم تا شاید در رویاهایم نوشته هایم به واقعیت تبدیل شود من را بیدار نکنید خوابم را نخواهم فروخت..........
پایان قسمت اول
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر