ساوالان پورت : «قان یئرده قالماز»
مبارزینی که محکوم به اعدام شدند در جریان بازجویی و محاکمه و به ویژه در پای چوبه دار و یا در برابر جوخه آتش قهرمانانه از عقاید خود و شعارهای فرقه دموکرات و حکومت ملی آذربایجان دفاع کردند. سمبل این قهرمانان و پیشمرگ و سمبل تمام شهدای اعدامی فریدون ابراهیمی است
تولد : 29 آبان 1297
شهادت : اول خرداد 1326
1918 -1947
صبح روز اول خرداد، در خيابان ستارخان تبريز، جلوی باغ گلستان، مردی با گامهای استوار به طرف چوبه دار رفت. وقتی به چوبه اعدام رسيد، نگاهی پر از نفرت به دژخيمان انداخت و به آنها فرمان داد:
طناب را به گردنم بياندازيد…..دقايقی بعد ؛ زير اولين انوار آفتاب، که می دميد؛ ستاره ای ديگر در آسمان رزم ملت آذربایجان جاويدان می شد
فريدون ابراهيمی ، لیسانسیه حقوق سیاسی از دانشکده حقوق تهران، مفسر سیاسی فعال در اکثر روزنامههای تهران و عضو کمیته مرکزی فرقه و دادستان کل آذربایجان، فرزند میرزا غنی بود. میرزا غنی را به اتهام فعالیتهای آزادیخواهانه در زمان رضاخان بازداشت کردند. در زندان اردبیل به شدت شکنجه شد که به خودسوزی دست زد و نجاتش دادند. سالها در زندان قصر بود، سپس تبعید شد
و محکوم به اعدام گردید. فریدون پس از ورود قوای اعزامی به تبریز بازداشت شد
در زندان نمونه مقاومت و پایداری بود. در آستانه ورود شاه به تبریز چون احتمال میدادند که عفو عمومی خواهد داد، به دستور شاه با عجله فریدون ابراهیمی را در جلوی باغ گلستان به دار آویختند
. در زندان مخبرین روزنامه آمریکایی برای مصاحبه با وی مراجعه کردند. مصاحبه با آنها را رد کرد و اظهار داشت که آمریکا در سرزمین من مرتکب این همه فجایع شده و من با مخبرین روزنامههای آنها مصاحبه نمیکنم
زندانیان همبند اوبا افتخار از لحظات وداع ابراهیمی با یاران خود یاد میکند. او بهترین لباسش را پوشیده، صورت خود را تراشیده و به خود عطر زده، چنان که گویی به عروسی میرود. با لبخند همیشگی رفقا را به مقاومت و پایداری و ادامه مبارزه دعوت کرد. و با تکتک دوستانش روبوسی و خداحافظی کرد. با گامهای استوار به سوی چوبه دار رفت. در آنجا نطق کوتاهی ایراد نمود و در ضمن گفت که مسلمانها در روز جمعه سر مرغ را نمیبرند و شما انسانی را میکشید و با صدای رسا در حالی که شعار میداد، قهرمانانه به تاریخ پیوست
فریدون ابراهیمی در روز جمعه 1 خرداد 1326 در سنین جوانی به پایان زندگی پربار خود رسید. ایشان برای اولین بار در تبریز کتابی درباره هویت ملی آذربایجانیها نوشت که کتاب محبوب جوانان بود.
«قان یئرده قالماز»
آزادلیق آذربایجانیندی
منبع : آرازنیوز
مبارزینی که محکوم به اعدام شدند در جریان بازجویی و محاکمه و به ویژه در پای چوبه دار و یا در برابر جوخه آتش قهرمانانه از عقاید خود و شعارهای فرقه دموکرات و حکومت ملی آذربایجان دفاع کردند. سمبل این قهرمانان و پیشمرگ و سمبل تمام شهدای اعدامی فریدون ابراهیمی است
تولد : 29 آبان 1297
شهادت : اول خرداد 1326
1918 -1947
صبح روز اول خرداد، در خيابان ستارخان تبريز، جلوی باغ گلستان، مردی با گامهای استوار به طرف چوبه دار رفت. وقتی به چوبه اعدام رسيد، نگاهی پر از نفرت به دژخيمان انداخت و به آنها فرمان داد:
طناب را به گردنم بياندازيد…..دقايقی بعد ؛ زير اولين انوار آفتاب، که می دميد؛ ستاره ای ديگر در آسمان رزم ملت آذربایجان جاويدان می شد
فريدون ابراهيمی ، لیسانسیه حقوق سیاسی از دانشکده حقوق تهران، مفسر سیاسی فعال در اکثر روزنامههای تهران و عضو کمیته مرکزی فرقه و دادستان کل آذربایجان، فرزند میرزا غنی بود. میرزا غنی را به اتهام فعالیتهای آزادیخواهانه در زمان رضاخان بازداشت کردند. در زندان اردبیل به شدت شکنجه شد که به خودسوزی دست زد و نجاتش دادند. سالها در زندان قصر بود، سپس تبعید شد
و محکوم به اعدام گردید. فریدون پس از ورود قوای اعزامی به تبریز بازداشت شد
در زندان نمونه مقاومت و پایداری بود. در آستانه ورود شاه به تبریز چون احتمال میدادند که عفو عمومی خواهد داد، به دستور شاه با عجله فریدون ابراهیمی را در جلوی باغ گلستان به دار آویختند
. در زندان مخبرین روزنامه آمریکایی برای مصاحبه با وی مراجعه کردند. مصاحبه با آنها را رد کرد و اظهار داشت که آمریکا در سرزمین من مرتکب این همه فجایع شده و من با مخبرین روزنامههای آنها مصاحبه نمیکنم
زندانیان همبند اوبا افتخار از لحظات وداع ابراهیمی با یاران خود یاد میکند. او بهترین لباسش را پوشیده، صورت خود را تراشیده و به خود عطر زده، چنان که گویی به عروسی میرود. با لبخند همیشگی رفقا را به مقاومت و پایداری و ادامه مبارزه دعوت کرد. و با تکتک دوستانش روبوسی و خداحافظی کرد. با گامهای استوار به سوی چوبه دار رفت. در آنجا نطق کوتاهی ایراد نمود و در ضمن گفت که مسلمانها در روز جمعه سر مرغ را نمیبرند و شما انسانی را میکشید و با صدای رسا در حالی که شعار میداد، قهرمانانه به تاریخ پیوست
فریدون ابراهیمی در روز جمعه 1 خرداد 1326 در سنین جوانی به پایان زندگی پربار خود رسید. ایشان برای اولین بار در تبریز کتابی درباره هویت ملی آذربایجانیها نوشت که کتاب محبوب جوانان بود.
«قان یئرده قالماز»
آزادلیق آذربایجانیندی
منبع : آرازنیوز
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر