۱۳۹۱ مهر ۲۷, پنجشنبه

نگاه سیاسی اؤیرنجی سسی ــ شخصیت سازی،سنت سیاسی و حرکت ملی آزربایجان

ساوالان پورت : یکی از فاکتورهای تاثیرگذار در شکل دهی ماهیت مبارزات سیاسی در یک جامعه، فرهنگ سیاسی جامعه ای است که مبارزان سیاسی در آن، جهت تغییر و دگرگونی در قدرت سیاسی حاکم به مبارزه با نخبگان حاکم می پردازند.


فرهنگ سیاسی و واکاوی آن از جمله موضوعاتی است که در دهه های اخیر با گسترش تئوریهای مربوط به جنبش های اجتماعی مورد توجه پژوهشگران عرصه ی اجتماع قرار گرفته است و رفته رفته تاثیر این عامل در شکل دهی رفتار سیاسی نخبگان حاکم و غیرحاکم جز مهمترین موراد تاثیرگذار مطرح می گردد. انسان آزربایجانی بیش از هشتاد سال است که در فرهنگ آلوده به تبعیض نژادی حاکمان پان فارس گذران زندگی می کند و در این نزدیک به یک سده برخی از اخلاق ها در رفتار سیاسی وی ظهور نموده است که امروزه از آن ها می توان به موانع موجود در توسعه ی گفتمان حرکت ملی آزربایجان نام برد.



نزدیک به یک سده زندگی تحت استعمار، فرهنگ سیاسی آزربایجان را چنان استعمارزده به بار آورده است که حرکت ملی آزربایجان بعنوان گفتمان سیاسی نخبگان ملی گرای آزربایجان تحت تاثیر آن قرار گرفته است. اگرچه فرهنگ سیاسی در یک سده توان نهادینه شدن در ناخودآگاه جمعی جامعه را دارا نیست و برای شکل گیری آن قرن ها لازم است اما وقتی سنت گرایی موجود در جامعه ی آزربایجان جنوبی با سنت سیاسی آلوده به استعمار آمیخته می شود مشکل انسان آزربایجانی در سیر تعالی گفتمان ملی گرایی دوچندان شده و کار بدانجا می رسد که هر از گاه نخبگان پیشرودر حرکت ملی آزربایجان نیز تحت تاثیر این فرهنگ سیاسی قرار گرفته و دست به اعمالی می زنند که نه تنها سودی به حال ملی گرایی آزربایجان ندارد بلکه راه بر به انحراف کشیده شدن آن از تاریخچه ی مختص خود را هموار می نماید.



ریشه های گفتمان سیاسی ملی گرایی آزربایجان به اذعان بسیاری از نخبگان هویت طلب آزربایجانی در تحولات روی داده در دنیای ترک در دهه های پایانی قرن نوزده نهفته می باشد. یعنی زمانی که زبان ترکی به همت تشکیلات هایی سیاسی چون “تورک یوردو”، “تورک اوجاغی”و … که توسط بزرگمردانی چون علی بی حسین زاده، حسن بی زردابی، اسماعیل بی قاسپیرالی، احمد آغااوغلو، یوسف آقچورا و … بعنوان مهمترین عنصر در ملت سازی اقوام ترک زبان مطرح گردید و همگام با دنیای غرب اندیشه های نو به واسطه ی این افراد راه به اندیشه ی انسان ترک پیدا نمود. ناسیونالیسم آزربایجانی در این برهه از زمان و همگام با ورود ادبیات مدرنیستی به دنیای شرق در سراسر دنیای ترک شکل گرفت و در راس این گفتمان ملی گرا چهره های شاخصی چون محمدامین رسولزاده و میرزا جلیل محمدقلیزاده و ده ها تن اندیشمند دیگر جای گرفت.



ناسیونالیسم آزربایجانی به مدد این افراد در جنوب و شمال آزربایجان که به دلایل سیاسی تحت سیطره ی واحدهای سیاسی مجزا اداره می شدند گسترش پیدا کرد و طی ده ها سال مبارزات سیاسی و عقیدتی خویش سنتی سیاسی را بنیان نهاد که هم اکنون در جنوب آزربایجان با نام حرکت ملی آزربایجان در جریان است. این گفتمان در قسمت شمالی آزربایجان بعد از یک قرن توانست تحت رهبری “جبهه ی خلق آزربایجان” به قدرت سیاسی رسیده و پروسه ی دولت-ملت مدرن را در شمال آزربایجان عینیت بخشد. اما در جنوب آزربایجان هم اکنون در حال مبارزه با شوونیسم فارس است.



 چنانچه که در سطور فوق ذکر شد سنت سیاسی حرکت ملی آزربایجان را ناسیونالیزم آزربایجانی یعنی مبارزات بزرگمردانی چون رسولزاده، جلیل محمدقلیزاده و بعدها شیخ محمدخیابانی، پیشه وری و ده ها تن دیگر شکل می دهد. اما متاسفانه امروزه با نگاهی به وضعیت موجود در حرکت ملی آزربایجان با چندین کاستی هم موجود در حرکت ملی آزربایجان مواجه می شویم که در تضاد با سنت سیاسی ملی گرایی آزربایجان قرار دارد و به ذعن نگارنده از فرهنگ سیاسی استعمارزده ای ناشی می شود که در سطور اولیه ی نوشتار بدان ها اشاره شد.



ازمیان این کاستی ها مهمترین کاستی که در برخی از نخبگان ملی گرای آزربایجان مشاهده می شود حتی نخبگانی که متحمل هزینه هایی در حرکت ملی آزربایجان شده اند تشکیلات گریزی و گرایش این افراد به شخصیت سازی و شخصیت پرستی است. این افراد چنان در این رفتار نادرست خود پافشاری می کنند که گویی اندک آشنایی نیز با سنت سیاسی ناسیونالیسم آزربایجانی ندارند و کمترین مطالعه ای در این باب انجام نداده اند.



مطالعه ی سنت سیاسی ناسیونالیسم آزربایجانی این امر را بر همگان آشکار می کند که ناسیونالیسم آزربایجانی هیچ گاه بدون تشکیلات گرایی گام در وادی سیاست ننهاده است. محمدامین رسولزاده بعنوان پدر معنوی ناسیونالیست های آزربایجان و فردی که آزربایجان اگر اکنون زنده است و بیرقی بنام وی در میان بیرق های ملل دنیا به چشم می خورد وامدار مجاهدت های تشکیلات منتسب به اندیشه ی وی می باشد تمام طول عمر به گونه های گوناگون در تشکیلات های مختلف عمل سیاسی خویش را به فعلیت رساند و چنان به اصول عمل جمعی وفادار بود که در تمام نوشتارهای خود حرکت ملی آزربایجان را مرهون مبارزات تمامی مبارزین مساوات گرا بیان نموده و همواره بر این امر صحه گذاشته است که آن چه آزادی و ملت بودن را برای آزربایجان به ارمغان آورد تلاش های حزب مساوات بود نه شخص رسولزاده و افراد پیرامون آن!



این تشکیلات گرایی موجود در سنت سیاسی آزربایجان ناشی از پایبندی وی به اخلاق انسان مدرن بود. اما آن چه که امروزه در قالب شخصیت سازی و شخصیت پرستی در حرکت ملی آزربایجان توسط برخی نخبگان ملی گرا پی گیری می شود مستقیما ناشی از فرهنگ سیاسی ایرانی و فرهنگ استعمارگرای آن است.



مهمترین کاستی که تاریخ سیاسی مبارزات دموکراسی خواهانه ی فارس از آن رنج می برد نبود تشکلی تاثیرگذار در تاریخ آن می باشد. یعنی فرهنگ سیاسی ایران همواره جمع گریز و متمایل به فردگرایی منفی بوده است. بهمین دلیل آیت الله خمینی با وجود جمع های سیاسی مختلف توانست قدرت را در دستان خود قبضه کند و نظام سیاسی ایران همواره بر پاشنه ی افراد چرخید تا جمع های سیاسی. یعنی همان چیزی که می توان به گونه ای عوامانه از آن بعنوان مدل آخوندی نام برد. متاسفانه این نوع رفتار سیاسی تحت تاثیر زندگی در جامعه ی استعمارزده، عدم آشنایی با اصول فکری حرکت ملی آزربایجان و نبود مطالعه ی کافی چنان نهادینه شده است که برخی از فعالین حرکت ملی آزربایجان این گونه مبارزه را افتخار خود دانسته و شخصیت پرستی را سرلوحه ی اقدام سیاسی خویش و تخریب عمل جمعی را ماهیت وجودی خود بیان می نمایند.اگر بالواقع این افراد غم وطن دارند نخست باید چاره ای بدین فرهنگ و رفتار سیاسی خود نمایند تا ناسیونالیسم آزربایجان در محکمه ی تاریخ سربلند بیرون آید و سخنی برای گفتن داشته باشد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر