۱۳۹۰ دی ۲۷, سه‌شنبه

سیاست فاشیستی تخلیه آذربایجان ،مهاجرت اجباری ۲۰ میلیون نفرازآذربایجان در مدت ۴۵ سال

ساوالان پورت : * هفته نامه تجارت و توسعه شنبه ، ۰۳ مهر ۱۳۸۹ :بررسي آمار و ارقام نتايج سرشماري عمومي نفوس و مسکن سال ۱۳۸۵ حاکي از آن است که در فاصله سالهاي ۱۳۷۵ و ۱۳۸۵ در مجموع چهار ميليون و ۷۷۴ هزار و ۴۱ نفر بين استانهاي كشور جابه جا شده اند كه از اين تعداد يك ميليون و ۴۳۸ هزار و ۴۰۶ نفر به استان تهران وارد و ساكن شده اند.(البته که اکثریت مطلق این مهاجرتها از آذربایجان به فارسستان میباشد).
* روزنامه همشهری ء ۱۴​۷​۸۵ ء صفحه هويت ء آزاده بهشتي:
براساس نتايج مطالعات طرح سند مهاجرت معكوس، بيش از ۷۰ درصد مهاجرت‌ها به استان تهران ناشي از مشكلات اقتصادي است،اين ساده‌ترين و در عين حال بهترين نتيجه حاصل از بررسي‌ها در اين زمينه است.
نگاهي به حاشيه‌هاي پايتختء كه غالباً مهاجران و اقشار كم‌درآمد جامعه در آن ساكن هستندء نشان مي‌دهد، مشكلات اقتصادي، بيكاري و فقدان درآمد و مسكن مهمترين شاخص‌هاي مؤثر در مهاجرت به استان تهران است.براساس نتايج اين طرح، استان‌هاي آذربايجان شرقي، همدان، اردبيل و زنجان به ترتيب بيشترين مهاجرين را به استان تهران دارند.(دقت شود که این استانها تماما ترک نشین هستند).
مهاجرت حاصل دو اتفاق است( اتفاق که نه ،بلکه سیاستهای عمدی حاکمیت شوینیستی فارس برای آسیمیله کردن ملت آذربایجان،تاکید از بنده)، تجمع و تمركز امكانات در پايتخت و مشكلات زيرساختي در استان‌هاي مهاجرفرست.
* نصر نیوز، شماره خبر :۶۱۹۱، تاریخ انتشار : ۱۳۹۰​۰۸​۲۹
به گزارش نصر نیوز، استان آذربایجان شرقی در دهه های گذشته، تحت تاثیر مسائل مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و به ویژه جغرافیایی، با نقل و انتقالات شدید جمعیتی روبرو بوده است این استان در ۵۰ سال گذشته بیشترین مهاجرفرستی را در بین استان های ایران داشته است، به گونه ای که خالص مهاجرتی آن از حدود ۱۰۱ هزار نفر در سال ۱۳۴۵ ، به حدود ۲۲۴ هزار نفر در سال ۱۳۶۵ و بالاخره ۱۵۳ هزار نفر در سال ۱۳۸۵ ، رسیده و بنابراین در بین استان های ایران، رتبه اول داشته است.
در مقابل استان اصفهان نیز در دهه های گذشته تحت تاثیر برنامه ریزی اقتصادی و تمرکز سرمایه گذاری های صنعتی و افزایش امکانات رفاهی خدماتی و ایجاد فرصت های شغلی، با نقل و انتقالات شدید جمعیتی روبه رو بوده به طوری که سال ۱۳۸۵ بیش از۲۹۹ هزار و ۹۴۳ نفر به این سرزمین وارد شده اند.
رضا رحمانی ، نائب رئیس کمیسیون صنایع و معادن مجلس و نماینده مردم تبریز، اسکو و آذرشهر در مجلس شورای اسلامی معتقد است: ميزان نرخ مهاجر‌فرستي از آذربايجان ‌شرقي بيش از ميزان مهاجر‌فرستي استان‌هاي جنگ‌زده‌اي مانند ايلام و خوزستان است.
رحماني با اشاره به بالا بودن نرخ مهاجرت در آذربایجان شرقی معتقد است: در حال حاضر استان آذربايجان ‌شرقي از لحاظ ميزان نرخ مهاجر‌فرستي رتبه نخست كشوري را دارد.(البته از۶۰ سال قبل،از زمان اشغال آذربایجان توسط ارتش جنایتکار شاهنشاهی، آذربایجان این مقام اول را دارد)
وي در ادامه به افزايش نرخ بيكاري در اين استان اشاره كرد و بيان داشت: حفظ شاغلان فعال در واحدهاي صنعتي آذربايجان‌ شرقي در شرايط كنوني بسيار مهم‌تر از ايجاد مشاغل جديد است.(چون از اهداف حاکمیت شوینیستی فارس آگاه است وامیدی به اشتغالزایی ازطرف دولت را ندارد)
بررسي هاي كارشناسي نشان مي دهد كه اكثر مهاجرين خارج شده از استان را دو گروه داراي تخصص و سرمايه و فاقد تخصص و سرمايه تشكيل مي دهد كه گروه اول قشر كار آفرينان و صاحبان تخصص و سرمايه مي باشند كه در جستجوي شرايط مطلوب براي سرمايه ها و تخصص هاي خود به دليل فقدان امكانات زير بنايي و بستر هاي لازم استان را ترك مي كنند(بر این موارد باید نقطه مهمی را هم اضافه کرد، آنهم موانعی است که دولت ایران عمدا جلوی سرمایه داران بومی ایجاد کرده است تا جلوی سرمایه گذاری آنها در آذربایجان گرفته شده و با ارائه تهسیلات مختلف، مثلا معافیت های مالیاتی وغیره آنها را به سرمایه گذاری در فارسستان تشویق میکند. تاکید از بنده) و انگيزه گروه دوم در مهاجرت جستجوي كار و فرصت شغلي مناسب مي باشد.
مطالعات تجربي نشان مي دهد كه معمولاً مهاجرت، بيشتر در سنين فعاليت اتفاق افتاده و نيز اغلب مهاجران مرد بوده و بيشترين فراواني در سنين ۲۹ء۲۰ سالگي مشاهده مي گردد بنابراين با محاسبات ساده بيان نمود كه طي دهه ۱۳۶۵ء۱۳۷۵ بالغ برچند صد هزار نفر جمعيت فعال استان مهاجرت كرده اند.

حاکمیت شوونیستی فارس ۸۰ ساله که همواره با اعمال سیاست های مرکزگرایی و آسیمیلاسیون سعی در تخلیه جمعیتی آذربایجان به عنوان یک تهدید اساسی برای حفظ تمامیت ارضی و تداوم حاکمیت وسیطره ناسیونالیسم فارس داشته است.
علل و دلایل این موج عظیم مهاجرت از آذربایجان سرسبز که دارای ثروتهای خدادی بیشماری است به جهنم فارسستان که اکثرا مثل مناطق کرمان، یزد، اصفهان،... فاقد بنیادهای زیستی طبیعی میباشند، چیست؟
سیاست مهاجرت آذربایجانی ها به مناطق فارس نشین و فارس زبان کردن آنها و نسلهای بعدی شان سیاستی کاملا حساب شده ای است که از زمان رضا شاه اعمال می شود.و مسئله خشکاندن عمدی دریاچه اورمی و در نتیجه آن مهاجرت اجباری میلیون ها انسان از مناطق اطراف دریاچه در آینده، البته اگر موفق بشوند، نیز جزئی از این سیاستهای غیرانسانی فاشیسم فارس است.
آذربایجان در ۸۰ سال اخیر به علت سیاستهای آسیمیلاسیون حاکمیت نامشروع ودست نشانده فارس عمدا از لحاظ توسعه اقتصادی ،صنعتی، علمی، و انسانی عقب نگه داشته شده است .
آذربایجان بخاطر نبود سرمایه گذاری های دولتی ، جلوگیری از سرمایه گذاریهای خصوصی و توسعه نامتوازن و ناعادلانه در اثر نگاه خاص امنیتی وشوینیستی​، در قیاس با مناطق مرکزی و فارس نشین کشور، از وضعیت اقتصادی خیلی بد و با بیکاری بالاتری برخوردار است. که باعث تخلیه آذربایجان گشته است.
بر اساس آمار رسمی مرکز آمار ایران در ۴۵ سال اخیر ،علاوه بر تهران، استانهای کویری یزد ،کرمان ، اصفهان و... مهاجرپذیر بوده­ اند و استان­های حاصلخیزآذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل، همدان ، کرمانشاه، مهاجرفرست. لحظه­ ای تأمل در وضعیت بنیادهای زیستی(خاک حاصلخیز، آب و هوای مناسب، منابع آبی، استعدادهای طبیعی، معادن فراوان، نیروی کار ماهر و غیر ماهرو ...) این استان­ها و مقایسه سطحی استان­های مهاجرپذیر با استان­های مهاجرفرست ما را به عمق ماجرا و سیاست­های شدیدا تبعیض آمیز حاکمان قومگرا و نژادپرست ایران بیشتر آشنا می­سازد.
طبق این آمار دولتی ،فقط در سال ۱۳۸۵ ، ۳۰۰ هزار مهاجر وارد اصفهان میشوند، چرا؟ چه کسی اینهمه امکانات شغلی و رفاهی را در اصفهان فاقد امکانات طبیعی ایجاد کرده که اینهمه مهاجر را بسوی خود میکشد؟ و با کدام پول؟ پول غارت شده از معادن و دیگر منابع طبیعی و مالیات آذربایجان، الاهواز و ...
حاکمیت وابسته و نژادپرست فارس علاوه بر غارت و ویرانی آذربایجان با استثمار نیروی فکری و انسانی ملت آذربایجان ازآن به عنوان نیروی کار ارزان در توسعه و پیشرفت فارسستان نهایت استفاده را میکند.
چرا تا اواخر حکومت فاشیستی و دست نشانده رضا پالانی همچون پدیده ای وجود نداشت،وهیچ آذربایجانی برای پیدا کردن لقمه نانی در فارسستان آواره نمیشد؟
فلسفه پیدایش حاکمیت اقلیت فارس،(مراجعه شود به، \"بحثی در باره زبان آذری\" نوشته محمدرضا شعاری، چاپ ۱۳۲۶ شمسی، با اینکه نویسنده یک پان ایرانیست بود حقیقت اکثریت بودن ترکها و اقلیتی ۱۰%بودن فارسها در ایران را ۷۰ سال قبل اعتراف کرده است.) ، محو هویت ترکی جمعیت ترک ایران، بالاخص آذربایجانی ها و همچنین ایجاد سرزمینی کرد نشین حایل بین آذربایجان و ترکیه(در مقاله ای که ۸ سال قبل با عنوان، جغرافياي تاريخي آذربايجان، نوشتم، اشاراتی به این مسئله کرده ام) بود، این وظیفه از طرف اربابان ، برنامه ریزان و مجریان پروژه فارس سازی ایران ، یعنی دولت بریتانیا از طریق کمپانی هندشرقی بر عهده این قوم بی نام و نشان که تا اواخر قاجار در تمام اسناد تاریخی و دولتی \"تاجیک\" و زبانش \"دری\" نامیده میشد، گذاشته شد. کمپانی هندشرقی هم با اجیر کردن تاریخنویسان دروغین و بی وجدانی از گوشه و کنار دنیا و ایران برای این قوم نوکر وآلت دست، تاریخی دروغین اما خیلی با شکوهی را ساختند تا با جعل مشروعیت تاریخی برای آنها، حاکمیت آنها را موجه معرفی کنند تا راحتتر بتوانند نقشه های استعماگرانه خود را اجرا کنند، البته که سلب حاکمیت از ترکها و محو هویت ملی آنها در ایران مهمترین بخش پروژه استعماگرانه فارس سازی ممالک محروسه ایران بوده وهست.
با استناد به این آمارهای رسمی دولتی ،با یک حساب ساده میتوان نتیجه گیری کرد که بخش عمده آذربایجان تاریخی واتنیکی(استان‌هاي آذربايجان شرقي، همدان، اردبيل ، زنگان، آذربايجان غربی) در۴۵ سال اخیر مقام اول صدور مهاجر به تهران و فارسستان را دارا میباشند، و تنها از آذربايجان شرقي در مدت این ۴۵ سال جمعیتی بین ۵ تا ۱۰ میلیون نفر( بنا بر آمار رسمی سالانه حداقل ۱۰۱ هزار و حداکثر ۲۴۴ هزار) مجبور به مهاجرت شده اند. وحالا اگرتعداد مهاجرین دیگر استانهای آذربايجانی را هم براین رقم اضافه کنیم . با توجه به اینکه دیگر استانهای آذربايجانی جمعا بیش از دو برابراستان آذربايجان شرقي جمعیت دارند واگربا صرف نظر از میزان محرومیت بیشتردیگر استانهای آذربايجانی، میزان مهاجرت را با نسبت جمعیت این استانها حساب کنیم، تعداد مهاجرین ا ین استانها باید حداقل دو برابر تعداد مهاجرین از آذربايجان شرقي باشد، یعنی حداقل ۱۰ میلیون نفر، و با یک نتیجه گیری ساده، میتوان گفت که درمدت زمانی ۴۵ ساله، جمعیتی بین ۱۵ـ۲۰ میلیون نفر ازآذربايجان به تهران و فارسستان مهاجرت کرده اند. این یک پدیده طبیعی نیست بلکه یک پروژه غیر انسانی سازماندهی شده ای است که برای آذربايجان و ملت ترک آن یک فاجعه عظیم و وحشتناک میباشد. با سیاست های فاشیستی حاکمیت فارس نیروی کار ومغزها! ی متÙ �کر این ملت که مهمترین سرمایه های آذربایجان میباشند و همراه با آن بخش اعظم ثروت مادی آن به جای اینکه در خدمت پیشرفت وآبادانی آذربایجان بکار رود، برای آبادی کویرهای فارسستان استفاده میشود.
در رابطه با این آمارهای دولتی ، ذکر نقطه ای مهمی را برای کسانی که سعی در تحریف جمعیت ملت آذربایجان میکنند، لازم است: بر طبق این آمارها، فقط در مدت۴۵ سال گذشته تخمینأ جمعیتی بین ۱۵ـ۲۰ میلیون نفر ازآذربايجان به تهران و فارسستان مهاجرت کرده اند ولی ما میدانیم که این مهاجرتها از اواسط حکومت رضا پالانی شروع شده و بعد از اشغال دوباره آذربايجان و سقوط حکومت ملی ، موج تبعیدها و مهاجرت ها شدت گرفته است. لذا با احتساب آذربايجانیان خارج از سرزمین تاریخی آذربايجان، هنوز هم آذربايجانیان اکثریت جمعیت کشور جعلی ایران را تشکیل میدهند.
آتیلا آ. (ممدرضا)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر