ساوالان پورت :
یکسال از انقلاب مردم مصر گذشت,انقلابی که در مقابل هزینه های جانی و مالی مردم پدیدار شد ولی آیا اکنون به دموکراسی رسیده است؟آیا اکنون دیگر دغدغه ی عدم وجود آرامش که ناشی از وجود دیکتاتوری است مصر را تهدید نمیکند؟آیا مصر هم اکنون در آرامش است؟آیا دیگر صدای گلوله ای در شهرهای مصر شنیده نمیشود؟
جواب همه ی این سئوالات منفی است.صحبت از مصری است که بعد از یک سال که از انقلابش گذشته شاهد درگیری های شدید مردمی در شهرهای بزرگش هستیم,مجروح شدن بیش از هزار نفر وکشته شدن 76 نفر در یک بازی فوتبال در پورت سعید نمود عینی این ادعاست که مصر با انقلابش نه تنها به آزادی نرسید بلکه با این انقلاب جهشی منفی در پیشرفت و آزادی داشت.وقایع اخیر در مصر ما را به تفکر در مورد انقلاب در حرکت ملی رهنمون میکند.تحلیلگران و تئوریسین های حرکت ملی باید به تحلیل دقیق انقلاب های منطقه بپردازند تا بلایی که بر سر مصر آمد,دامنگیر انقلاب ما نشود.بعد از یکسالی که از انقلاب مصر میگذرد بخش اعظم قدرت هنوز در دست نظامیان است و میتوان گفت قانونی در جامعه حاکم نیست.این بی قانونی میتواند ناشی از عوامل داخلی و خارجی باشد.عوامل داخلی را میتوان به سه دسته تقسیم کرد:یا از طرف خواهان حکومت سابق است,یا از طرف سیاسیون از جمله نامزد های ریاست جمهوری به علت برگزاری سریع انتخابات و یا بوسیله ی مردمی که به دلیل یکسال بی قانونی در کشور اعتراض خود را نشان میدهند و خواستار بهبود شرایطند.عوامل خارجی را هم میتوان به دو دسته تقسیم کرد.گروه اول که از این انقلاب ناراضی اند و انقلاب باعث به خطر افتادن منافع آنها شده است (نظیر اسراییل-انفجارهای متعدد خط لوله ی مصر-اسراییل به ضرر اسراییل است و منافع اسراییل را تهدید میکند و یا درخواست غرامت 500میلیارد دلاری از اسراییل توسط مصر میتواند دلیل این اقدام باشد) و گروه دوم که به فکر منافع خود در آن کشورند و میخواهند از این شرایط استفاده کنند و امتیازاتی را به دست آورند(اغلب کشور های اروپایی و یا هر کشوری میتوانند از شرایط به وجود آمده به فکر ماهیگیری سیاسی خود باشند) ولی چیزی که حائز اهمیت است این است که شرایط بوجود آمده چه منشاء داخلی داشته باشد ,چه خارجی,نشان از عدم وجود کیفیت این انقلاب است و آن هم تقصیر خود انقلابیون است که فکرشان معطوف به انقلاب بود و برنامه ای برای بعد از انقلاب نداشتند.چنانکه البرادعی مدیر کل پیشین آژانس بین المللی انرژی اتمی خود را از نامزدی انتخابات مصر کنار کشید و دلیلش هم این بود که فساد در دوران بعد از مبارک همچنان در مصر که هم اکنون توسط شورای نظامی اداره می شود وجود دارد.در کنار این همه کشتار و بی قانونی وضعیت بحران زده ی اقتصاد این کشور نیز مردم مصر را بدبخت تر از دوران مبارک کرده است.
از اینرو لزوم تدوین برنامه های دراز مدت برای دوران قبل,بعد و خود انقلاب آذربایجان احساس میشود تا سرنوشت مصر گریبانگیر مردم آذربایجان نگردد.باید از هم اکنون زمانبندی تحویل قدرت از نظامیان به سیاسیون حرکت ملی روی میزکار فعالین حرکت ملی باشد.باید از هم اکنون به فکر اقتصاد دوران انقلاب بود.باید از هم اکنون به فکر مناسبات سیاسی بعد از انقلاب بود. و در یک کلام باید برنامه ای دراز مدت متناسب با شرایط تهیه کرد تا انقلابمان از کیفیت برخوردار بوده ودوران دو گذار موجود بین سه مرحله ی انقلاب یعنی زمان گذر از شروع انقلاب تا وقوع آن و گذر از دوران انقلاب به دوران حکومت ملی آذربایجان جنوبی به حد اقل برسد.
گلجک بیزیمدیر-آلپای سولدوزلو
یکسال از انقلاب مردم مصر گذشت,انقلابی که در مقابل هزینه های جانی و مالی مردم پدیدار شد ولی آیا اکنون به دموکراسی رسیده است؟آیا اکنون دیگر دغدغه ی عدم وجود آرامش که ناشی از وجود دیکتاتوری است مصر را تهدید نمیکند؟آیا مصر هم اکنون در آرامش است؟آیا دیگر صدای گلوله ای در شهرهای مصر شنیده نمیشود؟
جواب همه ی این سئوالات منفی است.صحبت از مصری است که بعد از یک سال که از انقلابش گذشته شاهد درگیری های شدید مردمی در شهرهای بزرگش هستیم,مجروح شدن بیش از هزار نفر وکشته شدن 76 نفر در یک بازی فوتبال در پورت سعید نمود عینی این ادعاست که مصر با انقلابش نه تنها به آزادی نرسید بلکه با این انقلاب جهشی منفی در پیشرفت و آزادی داشت.وقایع اخیر در مصر ما را به تفکر در مورد انقلاب در حرکت ملی رهنمون میکند.تحلیلگران و تئوریسین های حرکت ملی باید به تحلیل دقیق انقلاب های منطقه بپردازند تا بلایی که بر سر مصر آمد,دامنگیر انقلاب ما نشود.بعد از یکسالی که از انقلاب مصر میگذرد بخش اعظم قدرت هنوز در دست نظامیان است و میتوان گفت قانونی در جامعه حاکم نیست.این بی قانونی میتواند ناشی از عوامل داخلی و خارجی باشد.عوامل داخلی را میتوان به سه دسته تقسیم کرد:یا از طرف خواهان حکومت سابق است,یا از طرف سیاسیون از جمله نامزد های ریاست جمهوری به علت برگزاری سریع انتخابات و یا بوسیله ی مردمی که به دلیل یکسال بی قانونی در کشور اعتراض خود را نشان میدهند و خواستار بهبود شرایطند.عوامل خارجی را هم میتوان به دو دسته تقسیم کرد.گروه اول که از این انقلاب ناراضی اند و انقلاب باعث به خطر افتادن منافع آنها شده است (نظیر اسراییل-انفجارهای متعدد خط لوله ی مصر-اسراییل به ضرر اسراییل است و منافع اسراییل را تهدید میکند و یا درخواست غرامت 500میلیارد دلاری از اسراییل توسط مصر میتواند دلیل این اقدام باشد) و گروه دوم که به فکر منافع خود در آن کشورند و میخواهند از این شرایط استفاده کنند و امتیازاتی را به دست آورند(اغلب کشور های اروپایی و یا هر کشوری میتوانند از شرایط به وجود آمده به فکر ماهیگیری سیاسی خود باشند) ولی چیزی که حائز اهمیت است این است که شرایط بوجود آمده چه منشاء داخلی داشته باشد ,چه خارجی,نشان از عدم وجود کیفیت این انقلاب است و آن هم تقصیر خود انقلابیون است که فکرشان معطوف به انقلاب بود و برنامه ای برای بعد از انقلاب نداشتند.چنانکه البرادعی مدیر کل پیشین آژانس بین المللی انرژی اتمی خود را از نامزدی انتخابات مصر کنار کشید و دلیلش هم این بود که فساد در دوران بعد از مبارک همچنان در مصر که هم اکنون توسط شورای نظامی اداره می شود وجود دارد.در کنار این همه کشتار و بی قانونی وضعیت بحران زده ی اقتصاد این کشور نیز مردم مصر را بدبخت تر از دوران مبارک کرده است.
از اینرو لزوم تدوین برنامه های دراز مدت برای دوران قبل,بعد و خود انقلاب آذربایجان احساس میشود تا سرنوشت مصر گریبانگیر مردم آذربایجان نگردد.باید از هم اکنون زمانبندی تحویل قدرت از نظامیان به سیاسیون حرکت ملی روی میزکار فعالین حرکت ملی باشد.باید از هم اکنون به فکر اقتصاد دوران انقلاب بود.باید از هم اکنون به فکر مناسبات سیاسی بعد از انقلاب بود. و در یک کلام باید برنامه ای دراز مدت متناسب با شرایط تهیه کرد تا انقلابمان از کیفیت برخوردار بوده ودوران دو گذار موجود بین سه مرحله ی انقلاب یعنی زمان گذر از شروع انقلاب تا وقوع آن و گذر از دوران انقلاب به دوران حکومت ملی آذربایجان جنوبی به حد اقل برسد.
گلجک بیزیمدیر-آلپای سولدوزلو
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر