۱۳۹۰ اسفند ۱۳, شنبه

تركان در آينده اي بسيار نزديك از اسارت فارسها رسته، آزاد و خوشبخت خواهند شد (جوابيه روشني بيك به اعتراض دو آزربايجاني) ــ مئهران باهارلي

ساوالان پورت : روشني بيك دوست حقيقي تركان ساكن در ايران و آزربايجان جنوبي

مقاله آزار دهنده تقي اراني – پان ايرانيست ماركسيست- در دفاع از نژادپرستي آريائي و ضرورت امحاء ملت و زبان و فرهنگ ترك در ايران بنام "آزربايجان يا يك مساله مماتي و حياتي براي ايران"

در پاسخ به "جوابيه به نامه دو آزربايجاني ايراني" نوشته خاورميانه شناس برجسته ترك عثماني "روشني بيك" به تحرير در آمده است (لينك مقاله اراني در جواب نوشته روشني بيك چنين است:



آزربايجان يا يك مساله مماتي و حياتي براي ايران- تقي اراني

روشني بيك، يكي از محققين و ژورناليستهاي برجسته عثماني و از دوستان حقيقي ملت ترك ساكن در ايران و وطن آزربايجان جنوبي در آغاز قرن بيستم است. تحليلها و آناليزهاي وي در باره خاورميانه، ايران و تركهاي ساكن در ايران-آزربايجان جنوبي كه قريب به يك صد سال پيش نوشته شده اند بسيار كارشناسانه، دقيق، منطقي و محكم اند و درستي بسياري از آنها را تاريخ در سالها و دهه هاي آتي و يك به يك به اثبات رسانيده است. به عنوان مثال وي زمانيكه هنوز رضاخان وزير جنگ بود، مقالات متعددي در افشاء ماهيت او منتشر كرده و در آنها رضاخان را به عنوان مهره بي اختيار امپرياليسم انگليس و دولت نوپاي ايران را دولتي كه به كندن گور تركها اقدام خواهد كرد معرفي مي نمود.



در ادامه نوشته حاضر، مقاله اي از وي بنام "جوابيه روشني بيك در پاسخ به نامه اعتراضي دو آزربايجاني ايراني ساكن در عثماني" آورده شده است. اين دو آزربايجاني ايراني- احتمالا از كاركنان سفارت ايران در استانبول- در نامه ارساليشان به روزنامه وطن چاپ استانبول، منكر ترك بودن خود و تركان آزربايجان شده و آريائي بودنشان را ادعا كرده بودند. جوابيه كوتاه روشني بيك به اين دو، كه مانند ديگر نوشته هاي وي از سر دانائي، وقوف و پختگي سياسي نوشته شده، از منطقي آهنين برخوردار است و در ضمن تنها چيزي كه در آن وجود ندارد "پان تركيسم" و "خيالپرستي" است. سطر سطر اين جوابيه، آكنده از محبت و احترام زائد الوصف وي نسبت به تركان و وطن آزربايجاني است. روشني بيك در اين نوشته به غايت واقع گرايانه كه درستي خود را امروز نيز عينا حفظ كرده است، با زبان روزنامه نگاري-سياسي حرفه اي و لحني متين، جدي و محترمانه، از پايمال شدن حقوق ملي ملت ترك ساكن در ايران توسط استعمار چند قرنه فارسي سخن مي گويد، بر عليه سياستهاي فارسسازي در ايران هشدار داده، و رهائي تركان ساكن در ايران و آزربايجان جنوبي در آينده نزديك را نويد مي دهد



در زير نخست ترجمه جوابيه روشني بيك به نامه اعتراضي دو آزربايجاني به زبان فارسي، سپس به تركي-آزربايجان و با رسم الخط فونئتيك سؤزوموز و در آخر به تركي-عثماني با دو رسم الخط اصلي عربي و به لاتين داده شده است. كلمات داخل پارانتز ( ) از آن روشني بيك، و اضافات داخل كروشه [ ] از آن من است.



نت: روشني بيك در جوابيه خود شمار تركان آزربايجان جنوبي را چهار ميليون تن ذكر مي كند. با توجه به اينكه در سال ١٩٢٤ جمعيت ايران حدود ١٠٦٥٢٠٠٠ نفر بوده است، بنا به وي در اين سال تركان آزربايجان جنوبي ٣٧،٦ درصد كل جمعيت ايران را تشكيل مي داده اند. اراني در مقاله خويش، تركان آزربايجان جنوبي را ٣ ميليون و يا ٢٨،٢ درصد كل جمعيت ايران دانسته است



پاسخ به اعتراض دو آزربايجاني



روشني بيك- ٢٨ آگوست ١٩٢٤



ترجمه به فارسي: مئهران باهارلي



روشني بيك، از ترك بودن آزربايجان، از تائيد اين واقعيت توسط علم بشر، تاريخ و ميراث تاريخي موجود، و از احتمال وجود اشخاص منفرد فارس شده [در ميان تركان ايران] سخن مي گويد



روشني بيك، متخصص امور خاورميانه، جواب زير را در پاسخ به نامه اعتراضي به امضاي دو تن كه به اداره نشريه مان رسيده است مي دهد



اولا به خاطر آنكه در امضاي خود، اعلام كرده ايد كه از اعضاي "كلوب نژاد ايراني" [در تركيه] هستيد، سپاسگذارم. زيرا در سايه شما، مطلع گشتيم كه در وطنمان، علاوه بر موسسه "دبستان ايرانيان" كه مشغول به فارس ساختن كودكان ترك آزربايجاني است، كلوبي نيز وجود دارد كه در همان استقامت مشغول به فعاليت است



از اين ادعاي شما كه در ضمن آزربايجاني بودن از نسل "آريائيها" هستيد، به هيچ وجه شگفت زده نشدم. البته فارس ساختن دو نفر ترك توسط كابوس فارسي چند قرنه، چيز فوق العاده اي نيست. به پيش رانده شدن اين ادعا نه تنها از سوي دو نفر، حتي از سوي دو هزار نفر از ميان چهار ميليون ترك نيز، مساله بزرگي نيست. ارقام دو و دو هزار در مقابل رقم چهار ميليون، آنقدر كوچكند كه ارزش به جدي گرفته شدن را نيز ندارند



محض تسلي خاطرتان اين را نيز بگويم كه جميع عقلاي فارس هم، ادعا مي كنند كه تركان ايران اصلا فارس بوده و از سوي مغولان و به زور ترك گرديده اند. اما ادعاي اينگونه اشخاص و نيز كساني مانند شما كه مليت خود را انكار نموده ايد، چيزي به جز ناله اي مايوسانه در مقابل علم، تاريخ و حقيقت نيست



به همان اندازه كه پوشاندن خورشيد با گِل بعيد است، فارسسازي چهار ميليون ترك كه مشت خود را بر عليه تحكم فارسي گره زده اند نيز، آنهم در مجاورت تركيه محال است. علم بشر، هيچگونه فارسيتي [نشاني از فارس بودن] در شمال غرب ايران امروز را به خاطر ندارد



قيزيل اؤزه‌ن" و رودخانه هايي مانند آن كه در اين سرزمين روانند، همواره به عنوان ترك جاري بوده اند. "قاراجاداغ" و سلسله كوههاي عظيمي مانند آن، هرگز عجميت [فارس بودن] را نپذيرفته اند. ويرانه "گؤي مسجيد" كه بسان تاج تمدن در تبريز قرار دارد، يك ميراث قديمي ترك است. همچنين "ارك" تبريز كه با قامت بلندبالاي خود، بر وطن ترك نظاره مي كند، شاهدي جاويدان از اجداد شريف ترك مي باشد. "سولطانييه مسجيدي" (در شرق زنجان) كه باعث اعجاب متخصصان آثار باستاني گرديده، باز شاه اثري از تركيت كبير است. "مراغه" و شهرهاي قديمي مشابه آن، با همه بناها و همه آثارشان، شهرهائي ترك اند



والحاصل، امروز وطني بزرگ كه در زير كابوس فارسي در تضرع است، با هر ذره اش و با چهار ميليون ملت خويش، سرتاسر ترك است. حتي فارسهائي كه شما آنها را مدح نموده ايد، هنگام سركوب اين ملت نجيب و در مقام تحقير وي، به او با نام "تركِ ..." خطاب مي كنند



آقايان



شما با انكار مليت خود، حداكثر مجازات را به خود داديد. زيرا ساقط شدن از مليت شريف ترك، فلاكتي بزرگ است. با اينهمه شما از صلاحيت انجام همچو كاري برخوردار هستيد. اما فارس سازي وطني بزرگ و چهار ميليون ترك نجيب و با ناموس، نه تنها خارج از قدرت افرادي مانند شما، بلكه بيرون از توان همه دنياست



از شما مي پرسم: آيا مي توانيد ميليونها اسم تركي را در وطني كه به بزرگي نصف آناطولي [تركيه] است، [با نامهاي فارسي] عوض كنيد؟ آيا مي توانيد زبان، وجدان و خون چهار ميليون انسان را كه در آن سرزمين مي زيند، تغيير دهيد؟ آيا مي توانيد هزاران ابنيه [تاريخي ترك] را تخريب كنيد؟ همچنين آيا مي توانيد صفحات درخشان خاندانهاي بي شمار ترك كه در قرون متمادي در آنجا سلطنت نموده اند را از تاريخ جهان حذف كنيد؟ و در نهايت، آيا مي توانيد ميليونها بلبل ترك را كه در اين وطن ترك  [به تركي]  آواز سر مي دهند خاموش سازيد؟



نه خير آقايان



عصر ما، عصر مليت است. انسانها امروز "الله، من و حق من" گفته فرياد مي كشند. اين صدا را، حتي سلاحهاي هراسناكي كه آتش و مرگ فرو ميريزند نيز نمي توانند خفه كنند. براي شما مژده اي دارم: اين تركان [ايران] در آينده اي بسيار نزديك، از اسارت رسته، آزاد و خوشبخت خواهند شد



در نامه تان از روابط دوستانه دو ملت (يعني ايران و تركيه) بحث نموده و از مختل شدن آن مي نويسيد. نيك بدانيد كه اينگونه تعبيرها صرفا مي تواند در افواه مقامات رسمي جايي براي خود پيدا كند. شما كابوسي كه چهار ميليون ترك تحت اسارت خود را به فرياد در آورده را نمي توانيد محبوب هيچ تركي [ترك تركيه اي] بكنيد. تا زمانيكه صداي ناله و زاري خواهران و برادران ما به گوشمان مي رسد، قدرت ستمگري كه آنها را به فرياد واداشته، علاوه بر آنها دشمن منفور ما نيز خواهد بود



و اما در باره نظر مساعد افكار عمومي ايران نسبت به تركيه در سالهاي جنگ جهاني [اول] و جنگ استقلال [تركيه]؛ با اجازه شما چهره واقعي اين حادثه را در مقالات آينده مان بيان خواهيم ساخت. زيرا ما، با صفت شخصي كه نزديكترين روابط را داشته در محل خود شاهد وقايع مذكور بوده ايم



اين را نيز علاوه كنم كه اينجا تركيه است. در اينجا صرفا انسانهائي مي توانند احترام ببينند كه تركها و تركيت را عزيز شمارند. هرگاه گستاخاني كه قصد تعرض به تركان، تركيت و عشق بدانها را دارند نيز وجود داشته باشند، ما را با آنها رفتاري به جز ابراز نفرت و خوار شمردنشان نخواهد بود



روشني

روزنامه وطن ٢٧ محرم ١٣٤٣، ٢٨ آگوست ١٩٢٤، چهارشنبه، صفحه ٢

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر