بر اثر تملک زمین
های حاصل از خشک شدن دریاچه اورمیه دعوایی بین مسئولان و نهادی های ایران به وجود
آمده است . به گزارش اؤیرنجی سسی به نقل از رسانه های آزربایجان شرقی ، استاندار آزربایجان
شرقی، صرف آبیاری زمینهای کشاورزی افراد خاص و ذینفوذ منطقه شده است. از سوی
دیگر دعوا میان دستگاههای دولتی بر سر تصاحب زمینهای خشک شده اورمیه، مدتهاست
که شروع شده است.
احمد کیخا، معاون
محیط طبیعی سازمان محیط زیست کوتاهترین و سریعترین راهکار برای نجات دریاچه
اورمیه را ساماندهی جاده میانگذر آن میداند. جادهای که به رغم همه مخالفت ها با
خاکریزیهای فراوان دریاچه اورمیه را به دو نیم تقسیم کرد و سیر خشک شدن آن را
سریع کرد تا مردمی که پیش از این از طریق کشتی و با صرف ۲۰ دقیقه از اینسوی دریاچه به آنسوی
دریاچه میرفتند با صرف دو دقیقه دریاچه را طی کنند. این جاده میان گذر ارتباط
اکولوژیکی بین دریاچه را بههم زد تا با خشک شدن دریاچه اورمیه، ریزگردهای نمکی به
بحران جدی در محیط زیست کشور تبدیل شوند. بحرانی که البته از سوی متولیان امر
جدیدی گرفته نمیشود تا آنجا که احمد کیخا با بیان اینکه اگر مسئولان خطر
ریزگردهای نمکی را جدی گرفته باشند باید هرچه سریعتر فکری برای ساماندهی آبراهه
ها و جاده میانگذر دریاچه اورمیه کنند که البته معلوم میشود که مسئولان جدی
نگرفتهاند. چون همانطور که نادر قاضی پور نماینده مردم اورمیه در مجلس شورای
اسلامی میگوید بودجهای که با تلاش فراوان برای احیا دریاچه اورمیه تصویب شده از
سوی استاندار آزربایجان شرقی، صرف آبیاری زمینهای کشاورزی افراد خاص و ذینفوذ
منطقه شده است. از سوی دیگر دعوا میان دستگاههای دولتی بر سر تصاحب زمینهای خشک
شده اورمیه، مدتهاست که شروع شده است.
حال این سوال
پرسیده میشود که چطور دستگاهها ومتولیان استانی نمیدانند که ریزگردهای نمکی
قرار است چه بلایی بر سر زندگی انسانی و طبیعی منطقه بیاورد که به دنبال تصاحب
زمینها هستند؟ همچنین این سوال وجود دارد که استانداری آزربایجان شرقی با چه
استدلالی اعتبار احیای دریاچه اورمیه را صرف آبیاری زمینهای افراد خاص کرده است؟
سوالاتی که تاکنون پاسخ واضحی نیافتهاند.
در میان این اعتراضها، دولت دهم که اصرار زیادی روی ساخت زیرگذر داشت، همواره
انتقال آب ارس به دریاچه اورمیه را کلید نجات دریاچه اورمیه میدانست و احمدینژاد
رئیس دولت دهم در آخرین نطق تلویزیونی خود وعده این انتقال را به مردم منطقه برای
احیای دریاچه اورمیه داد و رحیمی معاون اول آن هم خبر شروع پروژه را با رسانهها
در میان گذاشت. اما احمدعلی کیخا آب پاکی را روی دست همگان میریزد میگوید :«تمام
آبی که از ارس قرار است به اورمیه منتقل شود ۲۷۰ میلیون متر مکعب است که دردی از این
دریاچه دوا نمیکند.» او میگوید:« در سالهای اول انقلاب میزان تولید محصولات
کشاورزی در حوزه دریاچه اورمیه ۲٫۵ میلیون تن با نیاز آبی برابر ۱٫۵ میلیارد متر مکعب در سال بود. این
درحالی است که در حال حاضر در این حوزه ۱۰میلیون تن محصول کشاورزی با تقاضای
آبی معادل ۵
میلیارد متر مکعب در سال تولید می شود.»
البته آب دریاچه
ارس هم که مدام دولت دهم روی انتقال آن به دریاچه اورمیه مانور میدهد و برخلاف
نظر کارشناسان حوزه محیط زیست، زمین شناسان و…. آن را تنها راه نجات دریاچه اورمیه
میدانند هم هرگز به ارس نمیرسد. چون به گفته قاضی پور این آب در مسیر رسیدن به
دریاچه مصرف میشود تا تنها راه نجات دولت دهم برای دریاچه اورمیه هرگز نتواند لب
تفیده دومین دریاچه شور جهان را خیس کند. از سوی دیگر کیخا درحالی میگوید اگر
مسئولان خطر ریزگردهای نمکی را جدی بگیرند اقدامی درخور احیای دریاچه انجام خواهند
داد که عملکرد وزارتخانههایی چون وزارت کشاورزی آنطور نشان میدهد که این وزارتخانه
هیچ ارتباطی بین حوزه مدیریت خود و شرایط امروز دریاچه اورمیه نمیبیند. در حالی
که اگر این وزارتخانه مسئله را جدی میگرفت باید پیش از اینکه افکارعمومی و سازمانهایی
چون محیطزیست به ساخت پل میانگذر اعتراض کنند، اعتراض میکرد. اما این وزارتخانه
نه مخالفتی با ساخت این پل کرد نه هرگز ساخت سدها را تهدیدی برای زمینهای کشاورزی
دانست. این درحالی است که به گفته کیخا تقاضای آبی محصولات کشاورزی حوزه دریاچه
اورمیه در ۳۰
سال اخیر ۳٫۵ میلیارد متر مکعب افزایش یافته و
نیاز آبی دریاچه اورمیه برای جلوگیری از خشک شدن و در حقیقت حقآبه مورد توافق با
وزارت نیرو برای احیا این دریاچه سالانه معادل ۳٫۱ میلیارد متر مکعب است . همانطور که
کیخا هم میگوید:«این افزایش نیاز آبی محصولات کشاورزی دقیقا از حقآبه دریاچه اورمیه
گرفته شده و در حالیکه مسئولان مدام از افزایش تولید محصولات کشاورزی دم میزنند
هرگز از خود نپرسیدهاند که این افزایش محصول به چه قیمتی به دست آمده است.»به
اعتقاد او خشک شدن و نابودی دریاچه اورمیه تنها یکی از هزینههایی است که افزایش
غیر اصولی محصولات کشاورزی این حوزه به بار آورده و تبعات ناشی از این خشک شدن
هجوم ریزگردهای نمکی به تمام استانهای همجوار آزربایجان و حتی دیگر استانها در
دراز مدت است و همچنین اثری که این ریزگردها برسلامت مردم می گذارند.
تنها یک سوم از
دریاچه مانده است
هرچند بسیاری از
جمله برخی از کارشناسان استانی خشک شدن دریاچه اورمیه را تا ۹۰ د رصد میدانند اما کیخا اعتقاد دارد
که در حال حاضر که تنها یک سوم از مساحت این دریاچه باقی مانده هنوز هم با
اقداماتی میتوان جلوی نابودی و خشک شدن کامل این دریاچه ارزشمند راگرفت که
مهمترین و عملی ترین این راهکارها لایروبی مسیر ها و آبراهه های منتهی به مرکز
دریاچه است چرا که به دلیل اینکه این راه آبراهه ها را رسوب گرفته همان اندک آبی
که گاها به سمت دریاچه هدایت می شود هرگز به مرکز آن نمیرسد و اغلب تبخیر شده از
بین میرود.به اعتقاد کیخا، ساماندهی جادهای که در وسط بستر این دریاچه احداث شده
و مانع ارتباط آب در طرفین این دریاچه میشود یکی دیگر از راهکارهای عملیاتی است
که هرچه سریعتر باید نسبت به آن تصمیمگیری شود. او در پاسخ به اینکه منظور شما
این است که برای نجات دریاچه اورمیه باید این جاده تخریب شود هم میگوید: «از نظر
زیست محیطی هر گونه دستکاری در بستر تالابها و دریاچه ها از قبیل جاده و اسکله
مضر است اما تصمیمگیری برای این جاده به عهده ما نیست و مسئولان باید با در نظر
گرفتن جوانب مختلف و تبعاتی که خشک شدن دریاچه دارد به هر حال تصمیم درستی برای
ساماندهی این وضعیت بگیرند.» او میگوید:«از دیگر راهکارهای کم هزینه و عملیاتی
کاهش سطح زیر کشت محصولات کشاورزی، افزایش راندمان آبیاری این محصولات و تغییر
الگوی کشت در این حوزه است که اگر سرنوشت دریاچه و مردم برای مسئولان مهم باشد و
اگر خطر ریزگردهای نمکی را جدی گرفته باشند حتما در دستور کار قرار خواهند داد.»
بارورکردن ابرها
پرهزینه است
بارورکردن ابرها
در دولت دهم یکی از گزینه های اصلی برای نجات دریاچه اورمیه، حل آلودگی کلانشهرها
و… بوده است. اما کیخا درحالی در پایان دولت دهم آن را بسیار پرهزینه میداند که
به گفتة کارشناسان در اورمیه چند باری انجام گرفته. البته او درحالی این روش را
یکی از سریعترین روشها برای نجات دریاچه اورمیه میداند که تاکنون تاثیرگذار
نبوده است.
انتقال آبها
مشکلات محیط زیستی را افزایش می دهد
نتقال آبها هرگز
در کشور پاسخ مطلوبی نداده، شاید به آبادانی منطقه مقصد منجر شده باشد اما قطعا به
نابودی و خشکسالی منطقه مبدا منجر شده است. با این وجود بخش بسیاری زیادی از تصمیمگیری
دولتمردان ما صرف طرح های انتقال آب می شود. کیخا هم در پاسخ به اینکه مسئولان و
نمایندگان اورمیه معتقدند آب ارس هرگز به دریاچه نمی رسد و آبی که از ارس به
اورمیه منتقل می شود باز هم در بخش کشاورزی مصرف میشود، میگوید: به نظر من
انتقال آب بین حوزهای آخرین جایگزینی است که باید برای نجات دریاچه اورمیه در نظر
گرفته شود زیرا ضمن اینکه بسیار زمان بر و پر هزینه است، مبدا را هم در درازمدت با
چالش مواجه میکند.کیخا در حالی به مانند بسیاری از کارشناسان محیط زیست انتقال آب
را راه حلی برای نجات دریاچه اورمیه نمی بیند که دولت دهم هیچ راهکار دیگری برای
نجات و جلوگیری از یک بحران محیط زیستی ارائه نکرد تا دولت یازدهم یکی از سختترین
دوره های محیط زیستی خود را آغاز کند.
سلام
پاسخحذفببخشید شما از کدام تمپلیت استفاده کردید؟ تو بلاگ من هر کاری میکنم نوشته هارو چپ به راست تنظیم می کنه.نمی تونم مثل شما راست به چپ کنم