ساوالان پورت : کلیپی که چندی پیش برای دعوت از دختران آذربایجان برای خلق هنر موسیقی منتشر شد، شاید حرفهایی داشت پنهان که می بایست بصورت متنی هم تحلیل می شد
تا آنهایی که به دلایل متعدد از قبیل کمی سرعت اینترنت دسترسی به کلیپ نداشتند بدین وسیله از این دعوت و حرفهای زده شده آگاه گردند و این دعوت را به گوش همه دخترهای تورک آذربایجانی برسانند. همگان منتظریم تا 27 فروردین چند مارش زیبا برای تراختور از دختران خواهیم داشت؟!
کلیپ با اکران بزرگی از 27 فروردین شروع می شود. شاید برای آنهایی که در جریان نباشند سوالی باشد که این چه روزی است؟ چند ثانیه بعد پوستر دعوت از دختران برای آمدن به تپه های اطراف استادیوم سهند در 27 فروردین 89 به نمایش در می آید. کسی انتظار نداشت که این دعوت این چنین از طرف دختران اجابت گردد. اما تصاویر بعدی حاوی مستندات حضور خانواده ها بر فراز تپه هایی است که کیلومترها از جاده اصلی فاصله دارد. دختران غیور تورک زحمت پیاده روی چند کیلومتری و بالا رفتن از تپه ها در میان ماموران را به جان خریده بودند. مادران مسنی که پیاده روی برایشان سخت است هم همراه دخترانشان و همراه خانواده آمده بودند تا نشان دهند که این دختران غیور در دامان آنها پرورش یافته اند. شاید می خواستند نشان دهند سختی هایی که آنها کشیده اند نمی خواهند دخترانشان هم بکشند. می خواستند فریاد "یاشاسین آذربایجان" را همراه خانواده فریاد بزنند. می خواستند بگویند اگر مادر زنده است زبان مادری را زنده نگه خواهد داشت.
در ادامه کلیپ دعوت دوباره از دختران برای حضور در استادیوم آمده است. اما این بار با یک سوال پر معنی: آیا باز هم می آیند؟ با برخورد شدیدی که با حضور دختران در 27 فروردین 89 بر روی تپه ها شده بود، کسی انتظار نداشت که دختران باز هم این خطر را بر جان بخرند و برای آینده شغلی و اجتماعی شان دردسر درست کنند. اینجا صرفا یادآوری روزهایی است که تراختور هر روز حرف جدیدی در عرصه فرهنگ و هنر ارائه می کرد. حرف ها و شعارهایی که به گوش سایر تیم ها کاملا جدید بود، چرا که آنها فقط دو یا سه شعار را سالیان سالیان تکرار می کردند. اما تراختوری ها کارهای فرهنگی را در کنار ورزش پیش می برند.
کلیپ برگشت دوباره ایی بر حضور دختران بر فراز تپه ها در 27 فروردین دارد. این بار در طرف دیگری از استادیوم، که نشان می دهد هر جا دختران مجالی برای حضور بر روی تپه ها را داشتند استفاده کرده اند.
در ادامه با یادآوری پوستر "قیزلاردا گلسین"، با اضافه کردن سمبول اتحاد بر روی تپه ها، پوستری ارائه می گردد که برای نام گذاری 27 فروردین بعنوان روز دختران آذربایجانی طرفدار تراختور طراحی و منتشر شده بود که با استقبال آذربایجانی ها این روز برای یادآوری غیرت دختران آذربایجانی در اذهان ماندگار شد.
با شعار "گوج بیرلیکده" و با تصاویری که دیده می شده، از دختران دعوت شده بود که به صورت متحد و یکپارچه دست در دست هم بر روی تپه ها حضور یابند. در ادامه شعار "گوج بیرلیکده" کل تصویر را پر کرده و می خواهد به نوعی القا کند که "ائل گوجی، سیل گوجی"، یعنی با یکپارچگی قدرت در دستان ما خواهد بود.
ناگهان تصویر قطع شده و به صورت کاملا بی ربط دختری را در حال آواز خواندن نشان می دهد. اما... چرا این قدر بی ربط؟ با اندکی دقت متوجه می شویم که این یوروویژن و تیم آذربایجان است که در حال اجرای هنر خود در مسابقه هستند. این تصویر با دختر آذربایجانی شروع می شود. دختران آذربایجان شمالی در حال معرفی هنر موسیقی آذری به دنیا هستند. دوربین از دختر آذری شروع کرده، سن را دور می زند و به پسر آذری می رسد. در حالیکه برای تماشای یه مسابقه فوتبال در استادیوم سهند، دختران بر فراز تپه ها هم جایی نداشتند، از جامعه و پسران هم سنشان جدا شده اند ، در این تصاویر با حضور در جامعه و استفاده از هنر خود از اصالت و موسیقی خود دفاع می کنند.
تصاویر بعدی نشان دهنده میزان برادری آذربایجان و ترکیه است. ملتی که در طول تاریخ همچون بردار بوده اند، هیچوقت تاریخ و اصالت خود را فراموش نخواهند کرد و همدیگر را در کل تاریخ تنها نخواهند گذاشت. گزارشگر بی بی سی هم به خبردار بودن دنیا از این اتحاد و همدلی اذعان می کند و شاید هم حسادتی در پشت حرفهایش پنهان دارد. برای غیر تورک ها این یکپارچگی کاملا عجیب به نظر می رسد، مثل موقعی که تراختور و شهرداری علیه هم مسابقه دارند، و در یک زمین تمرین می کنند. تماشاگرانشان فریاد می زنند "آذربایجان تیم لری، فرق المز رنگ لری"، و دیگران مات و مبهوت در پی یافتن توجیهی برای خود هستند چرا که این اتفاق را درک نمی کنند. افرادی که فکر می کردند با آمدی تیم دیگری از آذربایجان دو دستگی در میان طرفداران خواهد افتاد، نمی توانند این اتفاقات را برای خودشان توجیه کنند. کلیپ در این قسمت اتحاد تورک ها و باخبری دنیا از این اتحاد را به تصویر می کشد.
با موسیقی اتحاد کلیپ ادامه می یابد. باز هم دختر آذری آوازی برای وطن خود و در حق اتحاد خوانده است. دختران مستعد آذری، یکی برنده مسابقه معتبر یوروویژن می شود، دیگری موسیقی دان معروفی که با موسیقی خود از آذربایجان، طبیعت، تاریخ و فرهنگ آن سخن می گوید و نشان می دهد که دختر آذری به اصالت و فرهنگ خود افتخار می کند. در این آواز دختر آذری به عشق خود به وطن و نفرت خود از دشمن اشاره می کند و می گوید که در کل دنیا آذری بودنش باعث سرافرازی اش است.
در ادامه کلیپ با نشان دادن عدد 3 به این نکته اشاره می کند که مبادا تورک های آذربایجان جنوبی فراموش شوند یا خود خود را به دست فراموشی بسپارند.
دختر آذری با فریاد "یاشا یاشا آذربایجان آذربایجان" آواز خود را تمام می کند و با همین فریاد کلیپ گذری به استادیوم سهند دارد. فریاد "یاشاسین آذربایجان" توسط هزاران نفر از تورک ها گوش فلک را هم کر می کند. اینجا کلیپ نشان می دهد که این شعار مختص آذربایجان جنوبی نیست و در کل تاریخ و کل آذربایجان فریاد زده شده است.
با تصاویری که از استادیوم و فریاد "یاشاسین آذربایجان" پخش می شود، دوباره به آذربایجان جنوبی بر می گردیم. این بار پسری با موسیقی رپ خود از تاریخ و بزرگان خود می گوید. از اینکه در طول تاریخ چه سختی هایی بر این ملت روا شده است تا از هویت و میهن خود دفاع کنند. با نشان دادن دانشگاه آذربایجان، یادآور شهر اولین هاست، حتی اولین دانشگاه هم مال ماست اما حیف که با تاریخ نگاری قلابی که مارا تورک نمی دانند، تاریخ تاسیس دانشگاه مان را هم چند سال عقب تر می اندازند که بعد از دانشگاه آنها باشد. موسیقی با حالتی گله وار از جوانان می خواهد مطالعه ایی بر تاریخ و فرهنگ خود کنند و خود را نشناخته ناخودآگاه پیرو دشمن نگردند.
کلیپ با اشاره به کتاب سوزی در آذربایجان جنوبی و تلاش برای محو کردن تاریخ و فرهنگ آن، از علل دوری جوانان امروزی از فرهنگ خود سخن می گوید. با تصاویری از لباس و رقص سنتی آذربایجان، یادآوری غنای فرهنگی آن است. خواننده در ادامه از دختران آذربایجانی دعوت به اتحاد و هبستگی دارد که برای مقابله با هجمه تهاجمات در مقابل دشمنان به آن نیاز است. با اشاره به زیبایی زبان تورکی می خواهد که به پست فطرتانی که به زبان وی می خندند توجه نکنند و با آشنایی با تاریخ و فرهنگ خود، به اصالت خود افتخار کنند. خواننده می خواهد نگاهی به تاریخ بکنیم و سنت ها و اعیاد خود را به یاد بیاوریم و در همین تاریخ به فرهنگ مهاجمان و آنهایی که ما را اسباب خنده خود کرده اند توجه کنیم. تاریخ حرف هایی دارد که نشان می دهد چه کسی لایق این است که مورد تمسخر واقع شود.
کلیپ در ادامه با اشاره با زبان مادری و "آنا تومروس" و تابلوی مشهور از ملکه آذربایجان در 2500 سال پیش، از بزرگی مادران آذری در طول تاریخ سخن می گوید. خواننده که شاید از گله خسته شده، با فریاد بغض واری از بزرگان تاریخ طلب کمک و همراهی می کند.
باز هم یک کار بی ربط دیگر!!؟ با دیدن تصویر مداح و موذن خوش صدای آذربایجانی، هر کس در اولین نگاه بی ربط بودن آن را در ذهن خود هلاجی می کند. اما ادامه کلیپ چیز دیگری می گوید. موذن خوش صدا و با غیرت سخن از زبان مادری و اقوام آذربایجان و اتحاد آن می راند. خدایا فریاد آذربایجان وارد قلمرو مذهب هم شده است. اگر تا چندی پیش فعالان آذربایجان را پان تورک و بی مذهب می خواندند، درباره این آواز زیبا چه خواهند گفت؟ حضار که برای عزاداری اما حسین گرد هم آمده اند با فریاد بلند به به، آواز هویت طلبی موذن تورک را همراهی می کنند. موذن تورک هم از خواب غفلت ملت در این برهه حساس و سرنوشت ساز گله دارد. از توطئه ایی سخن می گوید که با استفاده از غفلت مردم در حال رقم خوردن است. "بو میلت کی بله گدیپ یوخییا، من گورخییام اجنبی تور تورخیا"، همراه با تصاویری از دریاچه ارومیه حکایت از نگرانی آذربایجان و آذربایجانی از آینده خود و توطئه ایی که در حال اجراست دارد.
کلیپ با تصویر ماهواره ایی از دریاچه ارومیه و دریاچه وان ترکیه، این توطئه را نمایان می سازد و حرفهای عوام فریبانه که می گفتند خشکی دریاچه ارومیه دلیل طبیعی دارد نقش بر آب می کند. در ادامه کلیپ صدای انفجار هولناکی می آید. دود و آتش این انفجار سفید رنگ است و نشان می دهد که این انفجار بمب نمکی هشت میلیارد تنی است که در صورت خشکی دریاچه ارومیه شاید نه به این صورت بلکه آرام آرم به وقوع خواهد پیوست. که اگر چنین شود آتشی آذربایجان را فرا گرفته و از روی کره زمین محو خواهد کرد. آنسوی آتش جمله ایی نقش می بندد و می گوید که "گلجک بیزیمدیر" یعنی که نمی گذاریم از نقشه دنیا محو گردیم.
کلیپ ناگهان کلا تغییر موضوع می دهد. این بار سخن از تیم فوتبال ترکیه است و حرف های وطن دوستانه ایی که در آن گفته می شود. در ادامه نوشته می شود که "ترکیه قیزلاری ترکیه چون اخودو"، "تراختوروچون قیزلاردا اخوسون". موضوع دعوت از دختران تراختوری آذربایجان جنوبی به خلق اثر هنری برای آذربایجان و تراختور بوده است.
کلیپ با نشان دادن کلیپی که دختر ترکیه ایی برای تیم ملی اش خوانده، و آوازی که دختر آذربایجان شمالی برای وطن خود خوانده، دختری آذری که برنده مسابقه یوویژن شده جای خالی دختران آذربایجان جنوبی را در این میان به رخ می کشد. موسیقی هایی که از آذربایجان جنوبی در کلیپ پخش شده، توسط مردان آذری خوانده شده بود، یکی توسط جوان رپ خوان و دیگری موذن خوش صدا، که جای خالی دختران تورک آذربایجان جنوبی هر چه بیشتر پررنگ تر می شود. عرصه هنر موسیقی تشنه حضور دختران آذربایجان برای فریاد هویت طلبی با هنر موسیقی است. وظیفه بزرگی است که اکنون بر دوش دختران تورک منطقه نهاده می شود که این جای خالی را برای کور کردن بد خواهان پر کنند. تا 27 فروردین 1391 وقت زیادی نمانده!!!
دوباره دیدن کلیپ ارزشش را دارد. برای کسانی که ندیده اند هم توصیه میکنیم ببینند و منتشر کنند.
تا آنهایی که به دلایل متعدد از قبیل کمی سرعت اینترنت دسترسی به کلیپ نداشتند بدین وسیله از این دعوت و حرفهای زده شده آگاه گردند و این دعوت را به گوش همه دخترهای تورک آذربایجانی برسانند. همگان منتظریم تا 27 فروردین چند مارش زیبا برای تراختور از دختران خواهیم داشت؟!
کلیپ با اکران بزرگی از 27 فروردین شروع می شود. شاید برای آنهایی که در جریان نباشند سوالی باشد که این چه روزی است؟ چند ثانیه بعد پوستر دعوت از دختران برای آمدن به تپه های اطراف استادیوم سهند در 27 فروردین 89 به نمایش در می آید. کسی انتظار نداشت که این دعوت این چنین از طرف دختران اجابت گردد. اما تصاویر بعدی حاوی مستندات حضور خانواده ها بر فراز تپه هایی است که کیلومترها از جاده اصلی فاصله دارد. دختران غیور تورک زحمت پیاده روی چند کیلومتری و بالا رفتن از تپه ها در میان ماموران را به جان خریده بودند. مادران مسنی که پیاده روی برایشان سخت است هم همراه دخترانشان و همراه خانواده آمده بودند تا نشان دهند که این دختران غیور در دامان آنها پرورش یافته اند. شاید می خواستند نشان دهند سختی هایی که آنها کشیده اند نمی خواهند دخترانشان هم بکشند. می خواستند فریاد "یاشاسین آذربایجان" را همراه خانواده فریاد بزنند. می خواستند بگویند اگر مادر زنده است زبان مادری را زنده نگه خواهد داشت.
در ادامه کلیپ دعوت دوباره از دختران برای حضور در استادیوم آمده است. اما این بار با یک سوال پر معنی: آیا باز هم می آیند؟ با برخورد شدیدی که با حضور دختران در 27 فروردین 89 بر روی تپه ها شده بود، کسی انتظار نداشت که دختران باز هم این خطر را بر جان بخرند و برای آینده شغلی و اجتماعی شان دردسر درست کنند. اینجا صرفا یادآوری روزهایی است که تراختور هر روز حرف جدیدی در عرصه فرهنگ و هنر ارائه می کرد. حرف ها و شعارهایی که به گوش سایر تیم ها کاملا جدید بود، چرا که آنها فقط دو یا سه شعار را سالیان سالیان تکرار می کردند. اما تراختوری ها کارهای فرهنگی را در کنار ورزش پیش می برند.
کلیپ برگشت دوباره ایی بر حضور دختران بر فراز تپه ها در 27 فروردین دارد. این بار در طرف دیگری از استادیوم، که نشان می دهد هر جا دختران مجالی برای حضور بر روی تپه ها را داشتند استفاده کرده اند.
در ادامه با یادآوری پوستر "قیزلاردا گلسین"، با اضافه کردن سمبول اتحاد بر روی تپه ها، پوستری ارائه می گردد که برای نام گذاری 27 فروردین بعنوان روز دختران آذربایجانی طرفدار تراختور طراحی و منتشر شده بود که با استقبال آذربایجانی ها این روز برای یادآوری غیرت دختران آذربایجانی در اذهان ماندگار شد.
با شعار "گوج بیرلیکده" و با تصاویری که دیده می شده، از دختران دعوت شده بود که به صورت متحد و یکپارچه دست در دست هم بر روی تپه ها حضور یابند. در ادامه شعار "گوج بیرلیکده" کل تصویر را پر کرده و می خواهد به نوعی القا کند که "ائل گوجی، سیل گوجی"، یعنی با یکپارچگی قدرت در دستان ما خواهد بود.
ناگهان تصویر قطع شده و به صورت کاملا بی ربط دختری را در حال آواز خواندن نشان می دهد. اما... چرا این قدر بی ربط؟ با اندکی دقت متوجه می شویم که این یوروویژن و تیم آذربایجان است که در حال اجرای هنر خود در مسابقه هستند. این تصویر با دختر آذربایجانی شروع می شود. دختران آذربایجان شمالی در حال معرفی هنر موسیقی آذری به دنیا هستند. دوربین از دختر آذری شروع کرده، سن را دور می زند و به پسر آذری می رسد. در حالیکه برای تماشای یه مسابقه فوتبال در استادیوم سهند، دختران بر فراز تپه ها هم جایی نداشتند، از جامعه و پسران هم سنشان جدا شده اند ، در این تصاویر با حضور در جامعه و استفاده از هنر خود از اصالت و موسیقی خود دفاع می کنند.
تصاویر بعدی نشان دهنده میزان برادری آذربایجان و ترکیه است. ملتی که در طول تاریخ همچون بردار بوده اند، هیچوقت تاریخ و اصالت خود را فراموش نخواهند کرد و همدیگر را در کل تاریخ تنها نخواهند گذاشت. گزارشگر بی بی سی هم به خبردار بودن دنیا از این اتحاد و همدلی اذعان می کند و شاید هم حسادتی در پشت حرفهایش پنهان دارد. برای غیر تورک ها این یکپارچگی کاملا عجیب به نظر می رسد، مثل موقعی که تراختور و شهرداری علیه هم مسابقه دارند، و در یک زمین تمرین می کنند. تماشاگرانشان فریاد می زنند "آذربایجان تیم لری، فرق المز رنگ لری"، و دیگران مات و مبهوت در پی یافتن توجیهی برای خود هستند چرا که این اتفاق را درک نمی کنند. افرادی که فکر می کردند با آمدی تیم دیگری از آذربایجان دو دستگی در میان طرفداران خواهد افتاد، نمی توانند این اتفاقات را برای خودشان توجیه کنند. کلیپ در این قسمت اتحاد تورک ها و باخبری دنیا از این اتحاد را به تصویر می کشد.
با موسیقی اتحاد کلیپ ادامه می یابد. باز هم دختر آذری آوازی برای وطن خود و در حق اتحاد خوانده است. دختران مستعد آذری، یکی برنده مسابقه معتبر یوروویژن می شود، دیگری موسیقی دان معروفی که با موسیقی خود از آذربایجان، طبیعت، تاریخ و فرهنگ آن سخن می گوید و نشان می دهد که دختر آذری به اصالت و فرهنگ خود افتخار می کند. در این آواز دختر آذری به عشق خود به وطن و نفرت خود از دشمن اشاره می کند و می گوید که در کل دنیا آذری بودنش باعث سرافرازی اش است.
در ادامه کلیپ با نشان دادن عدد 3 به این نکته اشاره می کند که مبادا تورک های آذربایجان جنوبی فراموش شوند یا خود خود را به دست فراموشی بسپارند.
دختر آذری با فریاد "یاشا یاشا آذربایجان آذربایجان" آواز خود را تمام می کند و با همین فریاد کلیپ گذری به استادیوم سهند دارد. فریاد "یاشاسین آذربایجان" توسط هزاران نفر از تورک ها گوش فلک را هم کر می کند. اینجا کلیپ نشان می دهد که این شعار مختص آذربایجان جنوبی نیست و در کل تاریخ و کل آذربایجان فریاد زده شده است.
با تصاویری که از استادیوم و فریاد "یاشاسین آذربایجان" پخش می شود، دوباره به آذربایجان جنوبی بر می گردیم. این بار پسری با موسیقی رپ خود از تاریخ و بزرگان خود می گوید. از اینکه در طول تاریخ چه سختی هایی بر این ملت روا شده است تا از هویت و میهن خود دفاع کنند. با نشان دادن دانشگاه آذربایجان، یادآور شهر اولین هاست، حتی اولین دانشگاه هم مال ماست اما حیف که با تاریخ نگاری قلابی که مارا تورک نمی دانند، تاریخ تاسیس دانشگاه مان را هم چند سال عقب تر می اندازند که بعد از دانشگاه آنها باشد. موسیقی با حالتی گله وار از جوانان می خواهد مطالعه ایی بر تاریخ و فرهنگ خود کنند و خود را نشناخته ناخودآگاه پیرو دشمن نگردند.
کلیپ با اشاره به کتاب سوزی در آذربایجان جنوبی و تلاش برای محو کردن تاریخ و فرهنگ آن، از علل دوری جوانان امروزی از فرهنگ خود سخن می گوید. با تصاویری از لباس و رقص سنتی آذربایجان، یادآوری غنای فرهنگی آن است. خواننده در ادامه از دختران آذربایجانی دعوت به اتحاد و هبستگی دارد که برای مقابله با هجمه تهاجمات در مقابل دشمنان به آن نیاز است. با اشاره به زیبایی زبان تورکی می خواهد که به پست فطرتانی که به زبان وی می خندند توجه نکنند و با آشنایی با تاریخ و فرهنگ خود، به اصالت خود افتخار کنند. خواننده می خواهد نگاهی به تاریخ بکنیم و سنت ها و اعیاد خود را به یاد بیاوریم و در همین تاریخ به فرهنگ مهاجمان و آنهایی که ما را اسباب خنده خود کرده اند توجه کنیم. تاریخ حرف هایی دارد که نشان می دهد چه کسی لایق این است که مورد تمسخر واقع شود.
کلیپ در ادامه با اشاره با زبان مادری و "آنا تومروس" و تابلوی مشهور از ملکه آذربایجان در 2500 سال پیش، از بزرگی مادران آذری در طول تاریخ سخن می گوید. خواننده که شاید از گله خسته شده، با فریاد بغض واری از بزرگان تاریخ طلب کمک و همراهی می کند.
باز هم یک کار بی ربط دیگر!!؟ با دیدن تصویر مداح و موذن خوش صدای آذربایجانی، هر کس در اولین نگاه بی ربط بودن آن را در ذهن خود هلاجی می کند. اما ادامه کلیپ چیز دیگری می گوید. موذن خوش صدا و با غیرت سخن از زبان مادری و اقوام آذربایجان و اتحاد آن می راند. خدایا فریاد آذربایجان وارد قلمرو مذهب هم شده است. اگر تا چندی پیش فعالان آذربایجان را پان تورک و بی مذهب می خواندند، درباره این آواز زیبا چه خواهند گفت؟ حضار که برای عزاداری اما حسین گرد هم آمده اند با فریاد بلند به به، آواز هویت طلبی موذن تورک را همراهی می کنند. موذن تورک هم از خواب غفلت ملت در این برهه حساس و سرنوشت ساز گله دارد. از توطئه ایی سخن می گوید که با استفاده از غفلت مردم در حال رقم خوردن است. "بو میلت کی بله گدیپ یوخییا، من گورخییام اجنبی تور تورخیا"، همراه با تصاویری از دریاچه ارومیه حکایت از نگرانی آذربایجان و آذربایجانی از آینده خود و توطئه ایی که در حال اجراست دارد.
کلیپ با تصویر ماهواره ایی از دریاچه ارومیه و دریاچه وان ترکیه، این توطئه را نمایان می سازد و حرفهای عوام فریبانه که می گفتند خشکی دریاچه ارومیه دلیل طبیعی دارد نقش بر آب می کند. در ادامه کلیپ صدای انفجار هولناکی می آید. دود و آتش این انفجار سفید رنگ است و نشان می دهد که این انفجار بمب نمکی هشت میلیارد تنی است که در صورت خشکی دریاچه ارومیه شاید نه به این صورت بلکه آرام آرم به وقوع خواهد پیوست. که اگر چنین شود آتشی آذربایجان را فرا گرفته و از روی کره زمین محو خواهد کرد. آنسوی آتش جمله ایی نقش می بندد و می گوید که "گلجک بیزیمدیر" یعنی که نمی گذاریم از نقشه دنیا محو گردیم.
کلیپ ناگهان کلا تغییر موضوع می دهد. این بار سخن از تیم فوتبال ترکیه است و حرف های وطن دوستانه ایی که در آن گفته می شود. در ادامه نوشته می شود که "ترکیه قیزلاری ترکیه چون اخودو"، "تراختوروچون قیزلاردا اخوسون". موضوع دعوت از دختران تراختوری آذربایجان جنوبی به خلق اثر هنری برای آذربایجان و تراختور بوده است.
کلیپ با نشان دادن کلیپی که دختر ترکیه ایی برای تیم ملی اش خوانده، و آوازی که دختر آذربایجان شمالی برای وطن خود خوانده، دختری آذری که برنده مسابقه یوویژن شده جای خالی دختران آذربایجان جنوبی را در این میان به رخ می کشد. موسیقی هایی که از آذربایجان جنوبی در کلیپ پخش شده، توسط مردان آذری خوانده شده بود، یکی توسط جوان رپ خوان و دیگری موذن خوش صدا، که جای خالی دختران تورک آذربایجان جنوبی هر چه بیشتر پررنگ تر می شود. عرصه هنر موسیقی تشنه حضور دختران آذربایجان برای فریاد هویت طلبی با هنر موسیقی است. وظیفه بزرگی است که اکنون بر دوش دختران تورک منطقه نهاده می شود که این جای خالی را برای کور کردن بد خواهان پر کنند. تا 27 فروردین 1391 وقت زیادی نمانده!!!
دوباره دیدن کلیپ ارزشش را دارد. برای کسانی که ندیده اند هم توصیه میکنیم ببینند و منتشر کنند.
فایل پی دی اف حاوی ترتیب عکس ها و متن میباشد. البته متن فایل پی دی اف با متن اصلی اندکی فرق دارد. برای مشاهده بر روی لین زیر کلیک کنید
منبع : سایت تبریز سسی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر