ساوالان پورت : خلق ترك ما به آن بلوغ سياسي و خودآگاهي ملي رسيده است كه در پاسخ به سياستها و دسيسه هاي استعماري و نژادپرستانه دولت ايران، پان ايرانيستها و آزربايجانگرايان استالينيست-سنتي، هر فرد ترك به تنهائي آتاتوركي شود و نداي "نه موتلو تورك´هم دييهنه" سردهد.
مئهران باهارلي
سؤزوموز
دولت ايران، پان ايرانيستها و آزربايجانگرايان استالينيست-سنتي، در جنگي رواني بر عليه خلق ترك، در كلاسه بندي اي كودكانه و بي اخلاقي اي كه از وسایل پیشبرد ایده ها و سیاستهای مورد نظرشان است، مدافعين نام و هويت ملي خلق ترك را به عنوان ترك گراي افراطي، پان تركيست، ايرانگرا و ... مي نامند. آنها سعي دارند با اين خلافگوییها و اتهام زنيهاي بي پايه و خزعبلات خود، نام ترك و هويت ملي ترك را به ابتذال كشانيده و با شيطان سازي و پست و منفور نمودن و مترادف ساختن آن با افراط و نژادپرستي و .... ، خلق ترك را از نام و هويت ملي ترك خويش ترسانيده، وي را به اجتناب و گريز داوطلبانه و طرد آن وادار سازند.
حال آنكه اولا دفاع از نام و هويت ملي خلق ترك ربطي به ترك گرائي و پان تركيسم و يا هيچ ايدئولوژي ديگري ندارد. دفاع از نام و هويت ملي خلق ترك همانقدر مي تواند ترك گرائي و پان تركيسم شمرده شود كه دفاع از هويت و نام ملي خلق كرد و يا تركمن، مي تواند به ترتيب كردگرائي و پان كرديسم و يا تركمن گرائي و پان توركمنيسم ناميده شود. اساسا دفاع از نام و هويت ملي هيچ ملت و گروه ملي اي، پانيسم و ملي گرائي و .... نيست. بلكه در اغلب موارد، مانند مورد خلق ترك ما، دقيقا مبارزه با پان ايرانيسم و سياستهاي استعماري و نژادپرستانه و مرتجعانه دولتهاي ايران و روسيه كمونيست و فتيشيستهاي همه-آزربايجان-انگار براي از بين بردن خلق ترك و هويت تركي بوده و رفتار و موضعي انساندوستانه، ضد استعماري و ضد نژادپرستي و كاملا همسو با نرمها و موازين مدرن و حقوق بشري و ... است.
دوما هويت ترك، نه تنها دقيقا آنتي تز ايران و ايرانگرائي است، بلكه تنها آنتي تز موجود اين دو نيز مي باشد. در ايران كثيرالمله كه ناسيوناليسم افراطي فارسي و پان ايرانيسم سعي دارد از مجموعه اين ملل، يك ملت ايران با يك هويت ملي ايراني بر اساس جغرافيا و مرزهاي سياسي خلق كند، اين هويت ائتنيكي-ملي واقعا موجود ترك بر اساس اتنيستيه-مليت است كه نافي هويت ملي ايراني بر اساس جغرافيا-مرزهاي سياسي و آنتي تز آن مي باشد، نه هويتهاي جعلي و استعمارساخته جديد باز هم بر مبناي جغرافيا و مرزها ..... به همين دليل است كه ناسيوناليسم افراطي فارس، پان ايرانيسم و دولت ايران از دوران مشروطيت بدين سو (ايضا روسيه پرستان و استالينيستها و كمونيسم زده ها) هرگز با هويت ملي ترك خلق ما آشتي نكرده اند و نخواهند كرد و همواره سعي در محو و نابود كردن آن داشته اند و خواهند داشت. در شرايط ايران، نه دفاع از نام و هويت واقعي خلق ترك كه بر اساس اتنيستيه-مليت است، بلكه سعي در ايجاد هويتهاي جعلي استعمار ساخته بر اساس جغرافيا و مرزهاي سياسي و تلاش بيهوده براي تبديل نام و هويت ملي خلق ترك بدانها از سوي عده اي فعال سياسي خارج نشين و ايدئولوژي زده متعلق به نسلهاي سابق و اسبق ناآشنا با خلق ترك و فرهنگ و جغرافيا و مسائل وي است كه كاملا همسو با ايرانگرائي و در خدمت آن مي باشد. اين سياستهاي ورشكسته ورشكستگان سياسي مذكور، مسئول درجه اول تخريب همه جانبه هويت ملي خلق ترك و مستعمرگي وطن تركي در هشتاد سال گذشته اند.
با اين وصف، وظيفه هر فرد ترك، چه عامي چه روشنفكر و نخبه و سياسي با هر مشي و انديشه و ايدئولوژي، از مليگرا گرفته تا ليبرال و كمونيست و مذهبي و .... اين است كه در درجه اول و به عنوان پايه و آغاز هر حركت و عمل سياسي و فرهنگي، از نام و هويت و حقوق ملي ملت خود يعني ترك دفاع كند. اين امر، وظيفه اي فوق عقيده و مرام و مساله اي غير ايدئولوژيك حتي فراسياسي است.
خلق ترك ما به آن بلوغ سياسي و خودآگاهي ملي رسيده است كه در پاسخ به سياستها و دسيسه هاي استعماري و نژادپرستانه دولت ايران، پان ايرانيستها و آزربايجانگرايان استالينيست-سنتي، هر فرد ترك به تنهائي آتاتوركي شود و نداي "نه موتلو تورك´هم دييهنه" سردهد. و به واقع نيز مدتهاست كه اين ندا را سرداده است: هاراي، هاراي، من "تورك"هم!.
گئرچهيه هو!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر