ساوالان پورت : سایت تابناک در تاریخ ۱۸ تیر خبری را در سایت خود با عنوان " اقوام ایرانی آینو در ژاپن " قرار داد و در مورد پیدایش زبان آینویی در شمال ژاپن و ایرانی ( البته یعنی فارسی) نامیدن زبان این قوم که فقط ۱۵ نفر به این زبان صحبت می کنند از اعمال تبعیض دولت ژاپن نسبت به این قوم و زبان مردم آن انتقاد کرد و برای نجات این زبان ۱۵ نفری چاره اندیشی کرد .
مسئولین این سایت از تمام ایران دوستان خواستند که " جهت نجات این زبان و نجات این قوم از تبعیض دولت ژاپن هر اقدامی که میدانند انجام دهند." (1)
ایکاش سایت تابناک و همکشوریهای فارس زبانی که مثل مسئولین سایت تابناک می اندیشند ، به اندازه زبان ۱۵ نفری مردم " آینو " در ژاپن ، به زبان بیش از ۳۰ میلیون ترک در ایران دل می سوزاندند و آن چیزی که برای زبان و مردم ۱۵ نفری آینو می خواستند برای زبان و مردم سی و چند میلیونی ترکان داخل ایران هم می خواستند !
شاید خالی از لطف نباشد یاد آوری کنیم که همین دو ماه و اندی پیش و در دهم اردیبهشت ماه بود که در حاشیه برنامه " نود " کودک ۶-۷ ساله آذربایجانی طرفدار تیم " تراختور " وقتی با زبان کودکانه خود شعر " دیلیم اؤلسه من ده اؤللم …. منیم دیلیم اؤلن دئییل …. باشقا دیله دؤنن دئییل " ( اگر زبان من بمیرد منهم می میرم …. زبان من هرگز نمی میرد ….و تبدیل به زبان دیگر نمی شود ) را با احساس کودکانه خود خواند و این شعر از برنامه نود پخش شد ، فردای ْآن روز سایت تابناک چنان بر آشفت که بر اثر همین بر اشفتگی ، مقاله ای را در سایت خود گذاشت و شعر این کودک خرد سال آذربایجانی را " شعر تند ضد ایرانی و علیه تمامیت ارضی " ارزیابی کرد ! (۲)
بر همین اساس و به دنبال این قضیه و بنا به خبرهای منتشر شده ، ضرغامی مدیر عامل صدا و سیما هم جهت ادای توضیحات در این زمینه به مجلس فرا خوانده شد !
جای تعجب اینجاست که شعر این کودک خردسال که جز مفهوم دوست داشتن زبان مادری ، چیز دیگری را معنی نمی دهد از نظر گردانندگان سایت تابناک و احتمالا نمایندگانی که آقای ضرغامی را به مجلس احضار کرده اند ، " ضد ایرانی و علیه تمامیت ارضی " تلقی شده است !
گویا در ایران نه تنها اصل ۱۵ قانون اساسی که کمترین حقوق فرهنگی غیر فارس زبانان ایران در تدریس و تحصیل به زبان خود در مدارس در آن قید شده اجرا شدنی نیست حتی به زعم عده ای که وزنه ای هم در کشور به حساب می آیند ، هیچ کسی و هیچ ملتی در ایران حق ندارد به زبان و فرهنگ خویش "عشق محاوره ای" هم بورزد و تنها زبان و فرهنگی که می توان به آن عشق ورزید فارسی است وگر نه دوست داشتن و عشق ورزیدن به زبانها و فرهنگهای غیر فارسی و مادری ، مفهومش ضد ایرانی بودن ، ضد تمامیت ارضی و تجزیه طلبی و پانیسم است !!
در مقابل ، سایت تابناک از پیدا شدن ۱۵ نفری از قوم " آینو " در ژاپن که در زبان آنها شماره ها شبیه فارسی و یا دری افغانی است ذوق زده شده و از اینکه احتمالا تعداد این افراد به ۱۵۰ هزار نفر می رسیده که در کشورهای روسیه و ژاپن زندگی می کردند ولی " بسیاری از والدین برای جلوگیری از تبعیض نژادی نسبت به فرزندانشان در ژاپن، هویت آینوی ایشان را (حتی از خودشان) پنهان میکنند. " اظها ر ناراحتی و نگرانی کرده و برای نجات زبان و قوم " آینو " از تبعیض دولت ژاپن که در سال ۱۹۹۱ فقط ۱۵ نفر به این زبان صحبت می کردند از همه ایران دوستان کمک خواسته است !
براستی چقدر درد آور است که ترکانی که اکثریت نسبی جمعیت ایران را تشکیل می دهند و جمعیت آنها درایران بیش از سی میلیون نفر است ، دردشان شبیه " آینو "ها در ژاپن است و بسیاری از خانواده های ساکن در تهران و دیگر شهرهای فارس نشین بخاطر همان حسی که والدین قوم ۱۵ نفری " آینو " دارند از صحبت کردن به زبان ترکی خود و یاد دادن آن به فرزندانشان امتناع کرده ، تلاش می کنند با فرزندانشان به فارسی صحبت کرده و تُرک بودن خود و یا حداقل فرزندانشان را پنهان کنند تا مورد تبعیض و تمسخر قرار نگیرند ! اما در این میان تنها یک فرق اساسی موجود است ، و آن اینکه جمعیت آینوها زبانها در ژاپن ۱۵ نفر و کل آینو زبانهایی که در ژاپن و روسیه و احتمالا چین زندگی می کنند ولی دیگر به زبان آینویی صحبت نمی کنند و به زبان کشورهایی که ساکن آن هستند تکلم می کنند در کل ۱۵۰ هزار نفر تخمین زده می شود که در میان خیل جمعیت بیش از یک میلیارد و شش صد میلیون نفری این سه کشور حتی اقلیت اندک هم به حساب نمی آیند ، اما ترکان ایران که نزدیک به نصف و یا حداقل دو پنجم از جمعیت ۷۵ میلیونی ایران را تشکیل می دهند ،سرنوشتی شبیه سرنوشت " آینو " ها دارند!
براستی آنهایی که درد ۱۵ نفر آینویی زبان ژاپن و یا ۱۵۰ هزار نفری آنها در سه کشور چین و روسیه و ژاپن را در آن دور دستها درک می کنند و به دنبال چاره این درد هستند هرگز درد بیش از ۳۰ میلیون نفری ترکان کشور خودرا حس کرده و به فکر چاره جویی افتاده اند ؟!
آیا خواسته ما ترکها جز این است که ما ترکها هم مثل شما فارسها حق و حقوقی مثل شما و به نسبت جمعیتمان در ایران داریم که حد اقل از زمان حاکمیت اسلام به این سو و در طول ۱۰۰۰ سال حاکمیت مستمر اجدادمان بر این کشور ، برای حفظ و حراست آن حتی با همزبانان خود هم به نبرد پرداخته ایم ؟
اگر ما ترکها با جمعیت بیش از سی میلیونی خود بتوانیم مثل شما همکشوری های فارس زبان در مدارس و دانشگاهایمان به زبان ترکی تحصیل کنیم ، تاریخ تحریف و تحقیر شده نه ، تاریخ واقعی مان را نوشته و به شخصیتهای تاریخی مان افتخار کرده ، متون آثار ادبی خود چون کتاب دیوان لغات التُرک ، کتاب پر ارزش و جهانی دده قورقود ، دیوان فضولی و ختایی ، واقف و " حیدر بابایه سلام " شهریار را در مدارس و دانشگاههایمان یاد گرفته بر حماسه کور اوغلو ، قوچاق نبی و زینب پاشا و ستارخان و باقرخان فیلمها ساخته ، در زمینه مطالعه و یادگیری علمی آثار موسیقی سنتی ، کلاسیک و مدرن خود در دانشگاه هایمان همت گماشته و غبار از سیمای آثار فولکلوریک و غنی خود به همت محققین و دانشمندانمان برباییم ، به خلق آثار سینمایی و اجرای تئاتر به زبان غنی و موسیقیایی ترکی خود اقدام کرده به نمایش بگذاریم و به این زبان اثار ادبی جدید و مدرن آفریده و به ملت خود و دنیا ارائه دهیم ، کارت عروسی ، مغازه و شرکت و موسسه و سنگ قبر پدر و مادر و عزیزان خودرا مثل شما به زبان خود بنویسم و ترک بودن خودرا بخاطر تحقیرها و توهینها و صدها دلیل دیگر پنهان نکنیم و مثل شما بر زبان و فرهنگمان افتخار کرده بر حماسه و حتی افسانه های خود ببالیم و زبان شما همکشوریها را هم در مدارس و دانشگاههایمان نه به زور و فشار و تحمیل بلکه از روی میل و رغبت ، داوطلبانه و با اشتیاق کامل در کنار زبان خود تحصییل کرده و شما هم زبان من همکشوریت را مثل من در مدارس و دانشگاههایت در کنار زبان خود یاد بگیری و وقتی بهم می رسیم نه به عنوان دیدار ارباب و رعیت و یا حاکم و محکوم ، بلکه مثل دو دوست و برادر صمیمی با حقوق مساوی و برابر در همه زمینه ها همدیگر را در آغوش گرفته و به هر کدام از زبانهای ترکی و فارسی خواستیم باهم به گفتگو بنشینیم ، چه کسی از ماها جرئت می کند شمارا پان فارسیست ، راسیست و نژادپرست خطاب کند و یا چه کسی از شماها می تواند ما را پان تورکیست و تجزیه طلب بنامد ؟
همکشوری فارس زبان ! من تا به حال در هیچکدام از تشکیلات و احزاب ترکها چه در ایران و چه در کشورهای دیگر ندیدم ترکها نامگذاری احزاب و تشکیلات خودرا با پیشوند " پان " شروع کنند که خود این واژه و یا پیشوند ، نماینده افراط گری در هر آرمان و ایده است ؛ اما این را در احزاب و تشکیلات همزبانان شما دیدم و می بینم .
حزب " پان ایرانیسم " که در اصل اهداف پان فارسیستی را دنبال می کند یکی از این احزاب افراطی است که از دهه بیست و از زمان محمد رضا پهلوی تشکیل شده و بعد از انقلاب اسلامی هم همچنان فعال بوده و هست و نامه رهبر آن دکتر محسن پزشکپور نماینده مجلس شورای ملی در زمان شاه را ، بعد از انقلاب به رئیس جمهور سابق سید محمد خاتمی هم دیده ایم ، رهبران این حزب اصلا اعتقادی به وجود غیر فارس زبانان و حقوق آنها در ایران و نقشه ترسیمی خود به نام " ایران بزرگ " که از قیرقیزستان ،ازبکستان ، ترکمنستان و قسمتی از غرب کشور چین در آسیای میانه گرفته تا افغانستان و قسمتی از پاکستان و ایران و قسمتی از عراق و سوریه تا کوههای قفقاز شامل کشورهای جمهوری آذربایجان ، ارمنستان ،گرجستان ،جمهوری خودمختار داغستان ( روسیه ) و قسمتی از استانهای شرق ترکیه ادامه دارد ، ندارند ؛ اما ما ترکها که حتی به اندازه ارمنیهای ۱۵۰ هزار نفری ایران از حق تحصیل به زبان خود در مدارس و دانشگاهها هم بهره ای نداریم وقتی صحبت از حق تحصیل به زبان ترکی به میان می آوریم به وسیله همین پان ایرانیستها و دیگر همزبانان شما به پان تورکیسم متهم می شویم !
به راستی تا به حال همزبانان شما گفته اند حقوق فرهنگی و تحصیل ما ترکها به زبان خودمان در مدارس و دانشکاهایمان با جمعیت چند ده میلیونی در این کشور چقدر است و بیشتر از آن خط قرمز شما همکشوریهای فارس به حساب می آید و اگر پا روی این خط قرمز بگذاریم می توانیم پان تورکیست و تجزیه طلب به حساب بیائیم ؟
ملتی که حتی حق تحصیل در حد ابتدایی در کشور خود ندارد چطور می تواند " پان تورکیست " شود و همه ترکهای دنیا را متحد کند تا حقوق غیر ترکها را زیر پا بگذارد ؟ ولی آنهایی که خودرا صاحب بلامنازع کشور می دانند و هیچ حقی هم از حقوقی که خود از آن برخوردارند به دیگر ملل و اقوام داخل کشور قائل نیستند و فکر الحاق سرزمینهای کشورهای دیگر را هم در سر می پرورانند می توانند دموکرات نامیده شوند ؟
آیا بجای اجرای تئوریهای پوچ نژاد و زبان برتر در کشور و یا پیش گرفتن سیاست نخ نما شده تحقیر زبانها و فرهنگها و مستحیل کردن آنها در زبان و فرهنگ حاکم و تراشیدن نژاد و زبان ساختگی برای ترکهای ایران که به تفرقه و دشمنی و تضاد در جامعه منجر می شود بهتر نیست حداقل به اندازه آن ۱۵ نفر آینویی زبانهای ژاپن توجهی به زبانها و فرهنگهای غیر فارسی کشور شود و تا دیر نشده با واقعیتها کنار آمده و حقوق همه ملل و اقوام در کشور به رسمیت شناخته شده و بر اساس کثرت جمعیت ، غیر فارسها هم مثل همکشوریهای فارس زبان از تمام حقوق و مزایای مادی ومعنوی کشور برخوردار شوند و حس نفرت و انزجار و حاکم و محکوم به دوستی و احترام متقابل تبدیل شود ؟
ملتی که حتی حق تحصیل در حد ابتدایی در کشور خود ندارد چطور می تواند " پان تورکیست " شود و همه ترکهای دنیا را متحد کند تا حقوق غیر ترکها را زیر پا بگذارد ؟ ولی آنهایی که خودرا صاحب بلامنازع کشور می دانند و هیچ حقی هم از حقوقی که خود از آن برخوردارند به دیگر ملل و اقوام داخل کشور قائل نیستند و فکر الحاق سرزمینهای کشورهای دیگر را هم در سر می پرورانند می توانند دموکرات نامیده شوند ؟
آیا بجای اجرای تئوریهای پوچ نژاد و زبان برتر در کشور و یا پیش گرفتن سیاست نخ نما شده تحقیر زبانها و فرهنگها و مستحیل کردن آنها در زبان و فرهنگ حاکم و تراشیدن نژاد و زبان ساختگی برای ترکهای ایران که به تفرقه و دشمنی و تضاد در جامعه منجر می شود بهتر نیست حداقل به اندازه آن ۱۵ نفر آینویی زبانهای ژاپن توجهی به زبانها و فرهنگهای غیر فارسی کشور شود و تا دیر نشده با واقعیتها کنار آمده و حقوق همه ملل و اقوام در کشور به رسمیت شناخته شده و بر اساس کثرت جمعیت ، غیر فارسها هم مثل همکشوریهای فارس زبان از تمام حقوق و مزایای مادی ومعنوی کشور برخوردار شوند و حس نفرت و انزجار و حاکم و محکوم به دوستی و احترام متقابل تبدیل شود ؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر