۱۳۹۲ تیر ۱۹, چهارشنبه

شاید این زلزله باید رخ می داد...



شاید این زلزله باید بوقوع می پیوست تا برخی ها خبردار شوند که زادگاه علامه محمد تقی جعفری و کلنل محمدتقی خان پسیان جایی است بنام ورزقان که علی رغم اینکه مرکز شهرستان است و دومین ذخیره مس کشور را زیر پا دارد، از داشتن یک بیمارستان محروم است. شاید این زلزله باید رخ می داد تا برخی ها خبردار شوند که منطقه قره داغ (زادگاه ستارخان قراجه داغی) با بیش ار نیم میلیون جمعیت (برابر با جمعیت کشور قطر) حداقل یک فرودگاه اضطراری ندارد.
با دارا بودن معدن مس سونگون و مزرعه و معادن طلا و نفلین سینیت و ... بیشترین نرخ بیکاری در استان را دارد.مرکزش اهر بیمارستانی دارد که ترمینال اعزام بیمار به بیمارستانهای تبریز است. با وجود معلمان زحمت کش و خوش نام اهری که از خود گذشتگی هایشان در طول سالیان گذشته برای تربیت فرزندان این خاک حتی در دورافتاده ترین روستاهای قره داغ زبان زد خاص عام است و شخصیت هایی همچون پرفسور آخوندی(پدر علم دادرسی ایران) و پرفسور مدقالچی(رئیس انجمن ریاضیات ایران) را تحویل جامعه داده، خود بیشترین درصد بیسوادی در استان را دارد.
شاید این زلزله باید رخ می داد تا برخی ها خبردار شوند که تنها شاه راه منتهی به تبریز که اتوبان نیست، جاده اهر تبریز است که شهرهای خداآفرین،کلیبر،هوراند،ورزقان،اهر و هریس را به مرکز استان متصل می کند و به دلیل حجم ترافیک شدید و نا ایمن و غیر استاندارد بودن بسیاری از بخش های این مسیر سالهاست که رکورددار مرگ و میر ناشی از تصادفات رانندگی است.
شاید این زلزله باید رخ می داد تا برخی ها بدانند که در سال چه تعداد زن حامله در روستاهای دور افتاده ورزقان در مسیر انتقال به اهر و یا تبریز،از دست می روند.یا بدانند چه تعداد جوان به دلیل نبود درآمد مکفی در زادگاه خود به شهرهای بزرگ کوچ کرده و به کارهایی همچون دست فروشی و... مشغولند. یا بدانند در سال چه تعداد خودکشی در این منطقه صورت می گیرد و یا بدانند....
اما شاید هنوز هم بسیاری نمی دانند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر