شش سال قبل نویسنده این سطور در ضمن مقاله ای آرزو کرده بود که : " در حق این
نویسنده [ مرحوم دکتر غلامحسین ساعدی – گوهر مراد ] مجهول القدر تا به امروز چیزی
به عنوان یادنامه ؛ ویژه نامه و ... که معمول و رسم بزرگان است و گاهی به یاد
هنرمندان نشر می یابد انجام نیافته وشایسته و مستحق کار است که امید می رود خلاء
موجودی که در این میان مشاهده می شود به همت یارانش از قوه به فعل آید " طولی
نکشید که آرزوی صاحب این قلم برآورده شد و خلاء موجود به همت یکی از دوستان و
نزدیکان مرحوم ساعدی از قوه به فعل آمد .
انتشار کتاب شناختنامه ساعدی یکی از
چندین کتاب ارزشمند چاپ شده در چند سال اخیر است که در بر گیرنده فصولی گوناگون
است و نویسنده یا به عبارتی گرآورنده با شناختی که از دوستش داشته توانسته از عهده
این کار خطیر و سترگ سر فراز بیرون آید . دراین اثر ارزشمند دوستداران ساعدی صرف
نظر ار بعضی مسائل که تا به امروز ناگفته بود ؛ با شاعر بودن وی نیز روبرو هستند .
خود دکتر جواد مجابی اذعان دارند که تاکنون فقط یکی دو نفر از شاعر بودن ساعدی
مطلع بوده اند . ولی خوشبختانه اکنون چندین شعر وی زینت بخش این دفتر یا به دیگر
سخن ؛ شناختنامه است که جای بسی خوشبختی است . البته ناگفته پیداست که نباید که
نباید انتظار بیشتر از این اشعار ساعدی داشته باشیم زیرا به قول معروف فن حسابی وی
در وحله ی اول داستان نویسی و فیلمنامه نویسی بوده و در جنب این کارها گاهی اوقات
نیز به تک نگاری و دیگر کارها نیز دل می بست و گه گاهی تفننی کرده و شعری نیز
سروده که دکتر مجابی در آخر کتاب بخشی را به کتابشناسی دکتر ساعدی اختصاص داده اند
. چون راقم نیز در مقاله قبلی کتابشناسی ساعدی را ارائه داده بود آن دو را تطبیق و
به بیش از 30 مورد اختلاف اعم از اشتباه سالهای چاپ ؛ از قلم افتاده ها و ...
مشاهده کرد که اکنون به صورت نسبتا کامل با شرح حالی شتابزده ار صاحب ترجمه تقدیم
می گردد .زنده باد دکتر غلامحسین ساعدی که در بعضی ار آثارش با امضای گوهر مراد می نوشت از اعجوبه ها و نوابغ روزگار بود که در 24/10/1324 شمسی در حالی که زوزه باد گوشها را نوازش می کرد در محله چوپور میدانی شهر هزاره ها و خاطره ها – تبریز – چشم به جهان گشود . او تحصیلات ابتدائی را در دبستان بدر و دوره متوسطه را در دبیرستانهای منصور( طالقانی فعلی ) و حکمت به انتها رساند . در این سالها بود که اولین داستان خود را در هفته نامه دانش آموز و به سال 1330 توانست چاپ نماید . یعنی درست در 16 سالگی . بعد از آن نیز داستانهایی چند در مجله ی معلم امروز منتشره در تبریز به چاپ رساند و در ادامه همین فعالیتهای ادبی و هنری خویش مسئولیت سه روزنامه ی محلی فریاد ؛ مقصود و جوان آذربایجان را که قبل از 1332 منتشر می شدند به عهده گرفت.
دکتر غلامحسین ساعدی از دوره نوجوانی و جوانی همزمان با ادبیات به سیاست نیز دل بست و چون خود شاهد فراز و فرود حکومت ملی آذربایجان و ملی شدن صنعت نفت بود در وی اثر عجیبی گذاشت تا جایی که جوانی به آن سن و سال در دایره دید ساواک قرار گرفت و پا به عرصه ها و فعالیتهای سیاسی نهاد و در شکل گیری حرکات سیاسی دانش آموزان و دانشجویان تبریز نقش فعالی بر عهده گرفت و در مدت کوتاهی سخنران اغلب گردهمایی ها و اجتماعات سیاسی شد و در این داه پر خطر و صعب العبور بارها تحت تعقیب مامورین پلیس و ضرب و شتم آنها قرار گرفت .
رشته مورد علاقه ساعدی اگر چه قصه نویسی و نمایشنامه نویسی بود ولی هز از چند گاهی به تک نگاری ؛ ترجمه ؛ تحقیق و شعر نیز دل می بست . او توانست در سالهای نخستین و شباب جوانی خود به شخصیت خود نوع شایسته و ممتازی بدهد و این شایستگی تا آخر عمر با نامش هم قرین گشت . بی جهت نبود که دکتر رضا براهنی منتقد و دوست هم قلمش در حق وی نوشت : به نظر من نام ساعدی به عنوان بنیانگذار نمایشنامه نویسی جدید ایران، خواهد ماند. در عین حال ساعدی به عنوان یک قصه کوتاه نویس، یکی از ده، دوازده قصه نویس موفق ماست." در این راستا اکبر رادی نمایشنامه نویس و پیشکسوت قدر کشورمان پس از دیدن نمایشنامه (چوب به دستهای ورزیل) به کارگردانی جعفر والی که در تالار 25 شهریور در روی صحنه بود نوشته : "من اجرای این اثر را طلیعه ای در تئاتر بی بضاعت و خاموش ایران می دانم و بی درنگ به فروتنی ، عمق و عظمت آن تعظیم می کنم" از این رو بی جهت نبود که نام این نویسنده و شاعر ناکام چند دهه در کنار داستان نویسان و قصه نویسان چون هدایت، چوبک، بهرنگی، جمال زاده، ال احمد، دانشور ، میر صادقی و ... به موازات هم در محافل ادبی و مجالس انس به نیکی یاد می شد. فعالترین زمان زندگی ساعدی را باید سالهای 41 و 42 دانست. زیرا در این سالها او با پنج اثر ترزنده قلم فرسایی کرد، ولی بر عکس بعد از سال 59 تا فوتش به جز چند سخنرانی در خارج اثر دهانسوزی از وی مشاهده نمی کنیم یعنی پنج سال تقریبا سکوت اختیار می نماید.
البته نباید از مجموعه الفبای وی که در خارج نشر می شد یادی نکرد. ساعدی چون جوهره نوشتن را در وجود خود یافته بود، با مشکلات عدیده ای روبرو شد که مهمترین آنها سانسور بود. قسمتی از آثار ساعدی بعد از انقلاب توانست از قیچی نیز سانسور جان سالم به در ببرد و قسمت دیگر به قرار اطلاع در تملک وراثت آن مرحوم محافظت می شوند که امید می رود، به مرور، در دسترس عموم قرار گیرند و خوشبختانه چنین نیز می شود. آری او که در سایه تلاش و ممارست خود 20 ساله روانه دانشکده پزشکی شده بود، نوشت و نوشت تا اینکه دهها اثر ارزنده و در حد آکادمیک طبق این اندک توانستند به چاپخانه راه یابند و از این رو باید دکتر ساعدی را یکی از فعالترین نویسندگان قرن حاضر دانست. افسوس که شمع وجود این فرهیخته ادبیات در 2/10/1364 و در حالی که گویا پدر مهربانش بر سر بالینش بود، در دیار غربت (فرانسه) که از سال 61 در آنجا سکنی گزیده بود به خاموشی گرایید و سرچشمه فیض این ادیب و سخنور به خشکیده شد. در فقدان ساعدی اگر دو صد افسوس می خوریم، یک صدش برای این است که در کنار این آثار مانا اثری به زبان مادری خود کمتر نوشت و به یادگار گذاشت خر چند که به زادگاه خود عشق می ورزید که نمایشنامه ترکی قوردلار و نک نگاری های ایلخچی و خیاو دال بر این مدعا می باشند. همچنین در کتاب "برادرم صمد" نیز ساعدی در یکی از نامه هایش برای مرحوم صمد بهرنگی می نویسد: " ترجمه شعرها به ترکی فوق العاده خوب و مخصوصا مال نیما، طاهباز را قانع کرده ام که هر دو را در آرش چاپ بکند. این آدم را پیدا کنید و هر چه زودتر اگر ترجمه دیگری دارد با اسم و رسم خودش برایم بفرستند. این شماره آرش مخصوص شعر است... همین امروز "بایاتیلار" رسید سلام و تشکر مرا به برادران شمس برسانید. آگهیش را در انتقاد کتاب خواهم گذاشت. منتظر "افسانه های آذربایجان" هم هستم."
پیکر سرد، آرام و بی روح این نویسنده آذربایجانی با مشایعت انبوهی از دوستداران و هم قلمانش در قبرستان پرلاشز یعنی جایی که صادق هدایت در آنجا آرمیده در میان حزن و اندوه به خاک سپرده شد. ای کاش روزی جسدش به همت خانواده جلیله اش به زادگاهش برگردانده و در آرانگاهی که در شان و شخصیت محترم وی است به خاک سپرده شود روانش شاد و قبرش پرنور باد.
الف ترجمه ها:
1- شناخت خویشتن "ارتور جرسیلد" با محمد نقی براهنی ، تبریز ، 1342
2- قلب و بیماری های قلبی و فشار خون (ه بله کسلی) با همیاری محمد علی نقشینه ، تبریز 1342
3- آمریکا، آمریکا (الیاکازان) با محمد نثی براهنی ، امیر کبیر ، تهران 1343
4- خود پزوهی، با همکاری براهنی ، مجله معلم امروز ، دی ماه 1342، تبریز
ب – تحقیقات ، تک نگاری ها و مقالات:
1- ایلخچی ، موسسه تحقیقات و مطالعات اجتماعی 1342
2- خیا و یا مشگین شهر/ موسسه تحقیقات و مطالعات اجتماعی ، 1344
3- اهل هوا / موسسه تحقیقات و مطالعات اجتماعی ، 1345
4- ساوجبلاغ (چاپ ناشده)
5- قراداغ (چاپ ناشده) فقط تیره شاملوها در گاهنامه سهند تبریز (1349) چاپ شده است.
6- تئاتر امروز ایران در شهرستانها، روزنامه اطلاعات 28 مهر 1348
7- تئاتر مستند ، ویژه سینما و تئاتر ، آبان 1351
8- وقتی هفته هشت روز باشد، ویژه سینما و تئاتر ، بهمن 1352
9- طرح پیشنهادی برای تهیه یک گزارش کامل از تبریز (از امروز تبریز) با جلال آل اجمد، گاهنامه سهند تبریز
پ – داستانها :
1- خانه برف ، اندیشه و هنر ، دی 1377
2- تندیسه جاوید، مجله معلم امروز تبریز بهار 1388
3- ماسه های بادی ، دفترهای زمانه ، دی ماه 1357
4- شبان فریبک ، مجله صدف ، شهریور 1337
5- خانه های شهر ری،تبریز، 1336/ چاپ او این داستان در 1334 و در 16 صفحه مستقلا چاپ شده .
6- شب نشینی با شکوه ، مجموعه 12 داستان ، امیر کبیر، تهران 1339 / این داستان را با این نام در مجله معلم امروز تبریز نیز در سال 1337 ، شماره 5 و 6 چاپ شده چاپ ششم این مجموعه داستان در تابستان سال 1371 در زیر مجموعه جاویدان در 141 صفحه منشتر گردید.
7- عزاداران بیل ، جزوء شاهکارهای صاحب ترجمه 8 داستان پیوسته ، نیل، تهران 1343 این داستان به صورت فیلم سینمایی نیز با هنر نمایی هنرمندانی چون علی نصیریان، عزت ا... انتظامی و ... به اکران آمده و همچنین به ترکی آذربایجانی به توسط شاعره محبوب نگار خیاوی ترجمه شده که به توسط نشر اختر منتشر گردیده.
8- دندیل ، 4 داستان، جوانه، تهران 1345
9- واهمه های بی نام و نشان ، 4 داستان، نیل تهران، 1346
10- ترس و لرز، 6 داستان پیوسته ، زمان تهران 1347
11- گور و گهواره، 3 داستان، آگاه تهران 1356
12- شکسته بند، داستان بلند ، (ناتمام)
13- نخود هر آش (چاپ نشده) ، 1332
14- مرغ انجیر، مجله سخن ، 1335
15- صدا خونه ، مجله کلک، 1369 تهران
16- پادگان خاکستری مجله کلک 1369
17- مانع ، آتش (چاپ نشده) 1341
18- واگن سیاه ، کتاب جمعه / شماره اول ، 1358
19- مفتش، مجله معلم اروز ، تبریز 1326
20- پیگمالیون، مجله سخن ، تهران 1335 / این داستان در سال 1335 در 64 صفحه مستقلا چاپ گردیده.
21- شنبه شروع شد . مجله آرش
22- ای وای تو هم ، مجله آرش
23- میهمانی ، مجله آدینه
24- روح چاه ، دفترهای زمانه
25- ساندویچ ، کتاب به نگار، تهران 1368
26- آشفته جالان بیدار بخت، مجله آرش
27- شکاین ، اسفند 37
28- اسکندر و سمندر در گردباد (چاپ نشده)
29- بوسه عذرا (چاپ نشده)
30- خانه باید تمیز باشد (چاپ نشده)
31- جوجه تیغی (چاپ نشده)
32- مهدی دیگر دفترهای زمانه 1346
33- راز (گویا در کتاب هفته)
34- سایه به سایه
35- قدرت تازه (کتاب هفته ) شماره 26، فروردین 1341
36- آفتاب مهتاب ، سخن، دوره ششم، شماره 2، فروردین 1334
37- عروسی ، آرش ، شماره 3، 1341
38- دو برادر ، آرش 1341
39- ما نمی شنویم ، مجموعه سه داستان با نامهای 1- ما نمی شنویم 2- محال ممکن 3- از همه جا می شود شروع کرد. / بی جا، بی نا، بی تا/
40- ظهر که شد ، مجله معلم امروز ، بهار 1337 ، تبریز
ت : داستانهای کودکان :
1- کلاته نان ، انتشارات امیر کبیر ، تهران 1353
2- کلاته کار ، امیر کبیر ، تهران 1357
3- گمشده لب دریا ، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ، تهران 1348
4- یکی یک دونه (الفبا)
ث : لال بازی ها :
1- در انتظار ، نمایش پانتومیم ، آرش تیر ماه 1344
2- لال بازی ها ، نشر پیام، تهران 1342
3- شهادت (لال بازی ) آرش ، 1341
4- ده لال بازی ، ده نمایش پانتومیم ، آرش 1342 تهران
ج : متفرقه ها
1- کتاب زمان ویژه تئاتر ، ج 3 ، تهران 1348
2- کتاب الفبا ، شش جلد، 1356-1352 / مجله ادبی ، تهران – پاریس
3- کتاب جمعه ، سال اول ، شماره 6 / ویژه صمد بهرنگی ، شهریور 1357
4- علل اجتماعی پسیگونوروزها در آذربایجان که پایان نامه دکترای وی بود.
5- پیامها و سخنرانیهای دکتر محمد مصدق – با چند یاد آوری و پیشگفتار از وی –اسفند 1358 در دو نوار کاست صوتی
ج – فیلمنامه :
1- فصل گستاخی ، نیل ، تهران 1348
2- گاو، آگاه تهران 1350
3- عافیتگاه ، اسپرک ، تهران 1367
4- مولوس کورپوس با همکاری داروش مهر جویی ( براساس خانه باید تمیز باشد) ، (چاپ نشده)
5- دایره مینا (چاپ نشده)
6- دکتر اکبر (چاپ نشده)
7- رنسانس، (چاپ نشده)
خ : نمایشنامه ها :
1- کار با فک ها در سنگر : کتابفروشی تهران ، تبریز 1339
2- کلاته گل ، تهران 1340
3- چوب به دستهای ورزیل ، مروارید ، تهران 1344
4- بهترین بابای دنیا ، شفق ، تهران 1344
5- پنج نمایشنامه از انقلاب مشروطیت . نشر اشرفی تهران بی تا
6- آی بی کلاه ، آی با کلاه ، نیل ، تهران 1346
7- خانه روشنی ، پنج نمایشنامه ، اشرفی ، تهران 1346
8- خانه ها را خراب کنید ، آرش ، شماره 7 ، تهران 1342
9- دیکته و زاویه ، مجموعه 2 نمایش نامه ، نیل ، تهران 1347
10- پروار بندان ، نیل ، تهران 1348
11- وای بر مغلوب ، نیل ، تهران 1349
12- جانشین ، نیل ، تهران 1349
13- چشم در برابر چشم ، امیر کبیر ، تهران 1350
14- عاقبت قلم فرسایی ، مجموعه 2 نمایشنامه ، آگاه ، تهران 1354
15- گرگها ، آرش ، 1341
16- عروسی ، آرش ، اردیبهشت 1341
17- جانشین ، نیل ، تهران 1349
18- ماه عسل ، امیر کبیر ، تهران 1357
19- مار در معبد ، به نگار ، تهران 1372
20- اتللو در سرزمین عجایب ، پاریس
21- پرده داران آینه افروز ، پاریس
22- لیلاج ها ، مجله سخن ، 1336
23- ضجاک ، به نگار ، تهران 77
24- هنگامه آرایان (چاپ نشده)
25- سفر مرد خسته (نمایشنامه در چهار پرده ) (چاپ نشده)
26- (خرمن سوزها – باران- پرندگان در طویله – گربه ها) تهران 1338
27- خانه برف ، نمایشنامه تک پرده ای (سایه های شبانه) (چاپ نشده)
28- شادی نابهنگام (نیمه تمام ، چاپ نشده )
29- غیوران شب ، (چاپ نشده)
30- قاصدها ، مجله صدف ، فروردین 1337
31- تکه قبل از تکه شدن ، تکه بعد از تکه شدن (چاپ نشده)
32- ما را ز سر بریده می ترسانی ، (چاپ نشده)
33- تبعیدی یمگان ، (چاپ نشده)
34- خانه برف ، اندیشه و هنر ، دی ماه 1337
35- محاکمه میرزا رضا کرمانی ، مجله صدا
36- خیاط افسون شده ، مجله آدینه ، آبان 1367
37- بامها و زیر بامها ، امیر کبیر ، 1340
38- مرگ و ریشه در به دری ، الفبا جلد ششم ، 1354 تهران
39- از پا نیفتاده ، مجله آرش ، شماره 6 ، 1342 تهران
40- میمونه خاتون ، در سه تابلو ، مجله معلم امروز ، بهار 1337 ، تبریز
41- توپ ، نشر اشرفی ، تهران 1348
42- تاتار خندان
43- غریبه در شهر ، اسپیرک ، تهران، 1369
44- رمان ناتمام بی اسم 1351 (چاپ ناشده)
45- جای پنجه در هوا ، نا تمام (چاپ ناشده)
46- کاروان سفیران خدیو مصر به دیار امیر تاتار
47- مقتل ،1344 (چاپ ناشده) بخشهایی از این رمان در شماره های 4 و 5 ماهنامه تکاپو (1372) چاپ گردیده است.
48- پرندگان در طویله، شامل شش نمایشنامه به انضمام نمایشنامه ترکی (قوردلار) تهران 1378 نشر قطره – خود وی در جایی راجع به نوشتن نمایشنامه ترکی قوردلار می نویسد : ... از کارهایی که کرده ام ؛ همان نمایشنامه گرک ها را به ترکی تبریزی هم بنوبسم در نتیجه به دو زبان منتشر می شود . – بنگرید : نامه های غلامحسین ساعدی به طاهره کوزه گرانی ص 69 ؛ تهران نشر مشکی ؛ چاپ نخست 1389
49- شبان فریبک
50- تشنه انتقام – در سال 51 نوشته شده
51- رگ و ریشه ی در بدری / گوهر مراد / الفباء ؛ جلد 6 – تهران ؛ موسسه انتشارات امیر کبیر 1356
زیر نویس ها :
1- هفته نامه پیام نو/ تبریز ، دوشنبه 18 آبان 1377 / شماره 33 ، از سال اول
2- شناختنامه ساعدی ، جواد مجابی / نقل به مضمون ، نشر مرکز، تهران 1377
3- طلا در مس ، رضا براهنی / ج 3 ، ص 2008 / تهران 1371
4- متاسفانه راقم ماخذ این تکه را به یاد ندارد.
5- متاسفانه راقم ماخذ این تکه را به یاد ندارد.
6- ماهنامه کلک / آذر 1369 ، شماره 9 / کتابشناسی غلامحسین ساعدی ، علی دهباشی
7- یکبار هم کتابشناسی غلامحسین ساعدی در مجله آدینه چاپ گشته بود بنگرید: ماهنامه آدینه / شماره 29، صص 38-36
منابع مورد استفاده در این کتابشناسی :
1- مجله معلم امروز / 1336 تبریز ، شماره 6
2- نشریه کتابخانه ملی تبریز / شماره 2/ شهریور 1338
3- مجله معلم امروز / فصل بهار 1338/ تبریز
4- مجله آدینه / آبان 1367 ، تهران
5- مار در معبد/ چاپ اول ، تهران
6- مجله آرش ، شماره 6؟ 1342 ، تهران
7- مجله آرش ، شماره 7 / 1342 ، تهران
8- بامها و زیر بامها/ امیر کبیر ، 1340 تهران
9- مجله آرش 1341
10- کتاب جمعه ، شماره 6 / 1358 ، تهران
11- هفته نامه عصر آزادی / سال دوم ، منتشره در تبریز 7/3/77
12- برادرم صمد، اسد بهرنگی ، چاپ اول 1378 – تبریز ص 396
13- یادداشتها و ملاحظات شخصی نویسنده این سطور – رضا همراز
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر