نگاه سیاسی اؤیرنجی سسی؛ استاندار کُرد! برای آزربایجان!!

بنا به اخبار منتشر شده انتصاب آقای فریدون همتی به سمت استانداری آزربایجان غربی تقریباً قطعی شده است. ظاهراً حکم استانداری ایشان از سوی وزیر کشور داده است و تنها تفیذ حکم از سوی رئیس جمهور باقی مانده است. همچنین ایشان برای جلب حمایت روحانیون متنفذ استان از جمله آقایان حسنی و قریشی با آنان دیدار داشته است. لازم به ذکر است آقای همتی کُرد شیعه مذهب اهل استان ایلام است و سابقاً سمت مدیرکل صدا و سیمای آزربایجان غربی را دارا بوده است.

متاسفانه هر روز که می گذرد فصل تازه ای از سیاست خزنده تغییر معادلات به نفع اقلیت کرد در غرب آزربایجان آشکار می شود. از سرازیری دلارهای نفتی شمال عراق به غرب آزربایجان برای خرید املاک و تبلیغات انتخاباتی گرفته تا مستقر کردن هزاران تروریست پ ک ک در کوههای مرز ترکیه، از نامه نگاری فعالین سیاسی کرد به رئیس جمهور گرفته تا انتشار انواع کتابها و نقشه هایی که ادعاهای ارضی گروههای سیاسی کرد را تبلیغ می کنند و انواع دیگر از این موارد، در اصل همه اجزاء یک پروژه ه اند. بسیار ساده لوحانه خواهد بود اگر تمامی این تحولات را اتفاقی و بدون طرح ریزی تصور کنیم. و اکنون تعیین استاندار کُرد برای استان در برنامه است، آنهم کسی که تعلق خاطر ژرف وی به ریشه قومی اش در زمان مدیر کلی ایشان بر صدا و سیمای آزربایجان غربی بر کسی پوشیده نماند! به واقع این مورد آخر نه یک حرکت خزنده، بلکه هجمه ای آشکار است.

قدری بی پرده سخن بگوییم؛ از زمانی که حرکت ملی در آزربایجان قوت گرفت و مرکز محوران به دغدغه تمامیت ارضی افتادند و نیز هم زمان علایق پارسی-آریایی بر هویت شیعی جامعه فارس زبان چربید آزربایجانیهای شیعی دیروز که خودی محسوب می شدند به یکباره به ترکهای نامحرم و غیرقابل اعتمادی تبدیل شدند که که هر آینه ممکن است همچون گذشته بنیاد حکومت ایرانی! (آریایی!) را به مخاطره اندازند. از طرف دیگر کردهای سنی غیرخودی دیروز نیز به پسرعموهای آریایی نیمه خودی تبدیل شدند که حداقل به اندازه ترکها پتاسیل خطر آفرینی ندارند و می شود از آنها برای خنثی کردن ترکها استفاده کرد.

تهران کُردیزه کردن آزربایجان غربی را در برنامه کاری خود قرار داده است و این طرح مرحله به مرحله عملیاتی می شود. از نظر حاکمیت این طرح برای تحت کنترل در آوردن آزربایجان و رفع خطر تجزیه آزربایجان در آینده ضروریست.

کردها نیز که از دیرباز چشم به اراضی تاریخی آزربایجان دوخته اند و اخیراً نیز در عراق و ترکیه به نوایی رسیده اند طبیعتاً این فرصت را مغتنم شمرده و تمام اهتمام خود را در این جهت به کار بسته اند.

پروسه ای که در غرب آزربایجان طی می شود بسیار شبیه پروسه ایست که در کرکوک طی می شود. تنها تفاوت این است که بازی در آنسوی مرز چند پرده جلوتر از این سوی مرز است. خواه نا خواه انسان احساس می کند هر دو این پروسه ها از یک مرکز هدایت می شوند و یا حداقل از همدیگر کپی برداری شده اند. واقعاً این همه شباهت معنی دار نیست؟ به خصوص اینکه بازیگران نیز در هر دو طرف تقریباً همان بازیگران هستند!

آیا براستی ملت آزربایجان با دستان بسته محکوم به گردن نهادن بدین دسیسه هاست یا اراده مقاومت دارد؟ شاید ترکهای عراق اقلیت کوچکی در کشورشان باشند ولی با وجود اینکه ترکها در ایران دارای پتانسیل بسیار عظیمی هستند آیا محکومند که به سرنوشت برادران عراقی خود تن دردهند؟

بدون شک جواب این سوال “خیر” است.

گویا این آقایان در محاسبات خود همه چیز را لحاظ کرده اند غیر از ارده ملت ترک آزربایجان! ملت ترک بارها و بارها هم در گذشته های دور و هم در تاریخ معاصر نشان داده است ملتی نیست که زیر بار مذلت برود. بهتر از همه همین آقایان می دانند که ملت آزربایجان ملتی تاریخ ساز است.

به نظر می رسد بار دیگر زمان آن رسیده است تا آزربایجان با عزم و رشادت ذاتی خود ورقی دیگر بر تاریخ زرینش بیفزاید.

۱۳۹۲/۰۷/۰۳