مسئله حقوق اقلیتها
در ایران از مسائلی بود که برای نامزدهای ریاست جمهوری در آستانه برگزاری انتخابات
اهمیت داشت. بیشتر نامزدها بهویژه در سالهای گذشته غیر از تأکید بر اجرای مادههای
قانون اساسی که به حقوق اقلیتها ناظر است، وعدههایی هم به مردم مناطق اقلیتی
دادهاند. حسن روحانی، رئیس جمهور ایران تقریباً بیش از سایر نامزدهای دوره یازدهم
ریاست جمهوری از حقوق اقلیتها سخن گفته است. او حتی پس از برگزاری انتخابات در
مراسم تودیع و معارفه وزرای کشور بار دیگر بر حقوق اقلیتها تأکید کرد. یکی از
وعدههای او تأسیس «فرهنگستان زبان و ادب آذری» است. روحانی پیش از برگزاری
انتخابات در میان مردم تبریز گفت: «برای آذربایجان در دولت تدبیر و امید شاهد تأسیس
فرهنگستان زبان و ادب آذری در شهر تبریز خواهیم بود.»
وعده رئیس جمهور
جدید ایران برای تأسیس این فرهنگستان تا چه اندازه عملی است؟ در ایران پر تنوع به
لحاظ زبانی، آیا امکان تاسیس فرهنگستان زبان فقط برای زبان ترکی میسر است؟ چرا
روحانی به مردم آذربایجان این وعده را داد؟ در گفتوگو با دکتر صدیقه عدالتی جامعهشناس
و نویسنده آذربایجانی، یوسف عزیزی بنیطرف فعال سیاسی عرب و عضو کانون نویسندگان
ایران، دکتر محمدعلی توفیقی روزنامهنگار و کارشناس مسائل کردستان به بررسی مسئله
حقوق اقلیتها و تأسیس «فرهنگستان زبان و ادب آذری» توسط دولت حسن روحانی پرداختهایم.
زبان ترکی در
ایران
برخی از آمارها،
ترکهای ایران را بیش از ۳۷
میلیون و از آنان بهعنوان بزرگترین گروه اتنیکی ایران یاد میکنند. اما سازمان
دیدبان حقوق بشر در تازهترین گزارش خود که در مورد پنج زندانی سیاسی منتشر کرده
بود، گفته است جمعیت ترکها بیش از ۱۵
میلیون نفر در ایران است. اگرچه نتایج سرشماری در ایران بر اساس ملیت یا قومیت
اعلام نمیشود اما آمارهایی که در دست است، نشان میدهد ترکها بخش قابل توجهی از
مردم ایران را تشکیل میدهند و به همین خاطر در کارزارهای انتخاباتی توجه بیشتری
به آنان نشان داده میشود.
دکتر صدیقه عدالتی
جامعهشناس مقیم آلمان میگوید: «گزارشها و آمارها درباره تعداد مردمانی که به
زبان ترکی آذربایجانی صحبت میکنند، خیلی متفاوت است. برخی از آمارها میگویند ۲۵ میلیون و حتی طبق برخی آمارهای دولتی
شمار ترکزبانان ۴۰
میلیون نفر در ایران است.»
مردم آذربایجان
ایران از دههها پیش مانند سایر گروههای اتنیکی ایران از حق تحصیل به زبان مادری
محروم بودند. در کنار این محرومیت، تلاشهای مردمی برای یادگیری و تدریس زبان
مادریشان با فشار و سرکوب نیروهای دولتی مواجه شده است.
صدیقه عدالتی میگوید:
«مردم آذربایجان مانند بقیه مردمان غیر فارس با جان و دل مشتاق هستند که زبانشان
رسمی شود، به زبان مادریشان صحبت کنند و بتوانند در مدارس زبان مادریشان را
تدریس کنند. هر کس اقدامی در این راستا کرده، حتی اگر تلاش کرده زبان مادریش را
بیاموزد، یا مقاله و داستانی به زبان مادریاش بنویسد، از طرف دولت با تضعییقاتی
روبرو شده است. بیش از ۲۰۰
نفر از جوانان فقط به دلیل اینکه به زبان آذربایجانی داستان نوشتند، دستگیر شدند.»
این نویسنده
آذربایجانی به یکی از نمونههای فشار دستگاههای امنیتی جمهوری اسلامی برای
جلوگیری از فعالیتهای فرهنگی در آذربایجان اشاره میکند و میافزاید: «چند وقت
پیش نمایشگاه کتاب بینالمللی در تهران برگزار شده بود و با وجود آنکه با حضور
ناشران آذربایجانی در نمایشگاه موافقت کرده بودند، اما اجازه ندادند که در
نمایشگاه شرکت کنند و کتابهایشان را به نمایش بگذارند. وقتی هم اعتراض کردند، با
ضرب و شتم نیروهای امنیتی روبرو شدند. این وضع زبان ترکی آذربایجانی در ایران و
تمام زبانهای غیر فارسی در ایران است.»
از طرف دیگر به
موازات ممنوعیت زبان مادری در آذربایجان و فشار نیروهای امنیتی برخی از کارشناسان
بر این باورند روند «آسمیلاسیون» یا «یکسانسازی» ملیتهای غیر فارس در دوران
پهلوی آغاز شده و در جمهوری اسلامی هم ادامه پیدا کرده است. علیرضا اصغرزاده در
کتاب «ایران و چالش تنوع» که بهتازگی ترجمه فارسی آن منتشر شده است، از مدرسهها
بهعنوان موتور اصلی آسمیلاسیون در جوامع اقلیتی یاد میکند.
خانم عدالتی هم در
اینباره میگوید: «از زمان پهلوی زبان آذربایجانی ممنوع شد و در زمان جمهوری اسلامی
هم هیچ اقدامی برای رفع این ممنوعیت و رسمی شدن آن صورت نگرفت. حتی مادههای
قانونی هم اجرا نشد و هر کس اقدامی بهصورت غیر رسمی در خانه و دانشگاه کرد و سعی
داشت دستور زبان ترکی را بیاموزاند یا مقالاتی بنویسد، دستگیر شد.»
نگاه امنیتی و
اقلیتها
نتایج انتخابات
یازهمین دور انتخابات ریاست جمهوری در ایران نشان داد، حسن روحانی در سه استان
کردستان، سیستان و بلوچستان و آذربایجان غربی بیشترین درصد آراء را به خود اختصاص
داده است. به نظر میرسد استقبال از حسن روحانی در این سه استان که محل سکونت بخشی
از اقلیتهاست به وعدههایی ربط دارد که به مردم این مناطق داده بود.
روحانی در بیانیه
شماره سهاش گفته بود در صورت استقرار دولت تدبیر و امید ۱۰ بند این بیانیه را از شعار به عمل در
میآورد. در بند ۹
این بیانیه در تبیین سیاستهای دولت یازدهم نسبت به اقوام آمده است: «تغییر نگاه
امنیتی نسبت به اقوام و فرهنگهای ایرانی و تبدیل ساختار و روشهای سیاسی-امنیتی
به نظام مدیریت علمی و کارآمد، به منظور استفاده بهینه از منابع بکر و سرشار مادی
و انسانی این مناطق.»
از دیرباز فعالان
حقوق اقلیتها در ایران از نگاه امنیتی به موضوع اقلیتها انتقاد میکردهاند، اما
تاکنون این انتقادها به جایی نرسیده و نگاه امنیتی کماکان به مسئله اقلیتها باقیست.
یوسف عزیزی بنیطرف
میگوید: «اکنون مسئله ملیتهای غیر فارس با ثقل تمام خودش را تحمیل کرده و به
برنامه کار دولت آقای روحانی اضافه شده است. پیش از آن هم البته در طی سه یا چهار
انتخابات یعنی از دوم خرداد به این سو ما شاهدیم که مسئله ملیتهای غیر فارس به تدریج
مطرح شده است. آقای روحانی برنامه دهگانهاش را مطرح کرده که مهمترین آن، مسئله
تدریس زبان ملیتهای غیر فارس در دورههای ابتدایی است. البته موضوع دیگر تبدیل
نگاه امنیتی به نگاه سیاسی به ملیتهای درون ایران است. مسئله مهم دیگری که آقای
روحانی مطرح کرده، تشکیل فرهنگستان زبان ترکی در تبریز است. برنامه ده مادهای
آقای روحانی با حداقلی که ما فعالان ملیتهای غیر فارس میخواهیم همگون است. منتها
اینکه تا چه حد اجرا شود یک بحث دیگر است.»
حسن روحانی پس از
انتخابات وعدههایی را که به اقلیتهای ایران داده بود از یاد نبرد. او در مراسم
مراسم تودیع و معارفه وزرای کشور دولت قبلی و فعلی گفت، هیچ مقامی بهویژه مسئولان
وزارت کشور نباید بین اقوام و مذاهب مختلف و ادیان رسمی در دادن حقوق شهروندی
تفاوتی قائل شود، زیرا همه در این حقوق برابر هستند.
با وجود وعدههای
رؤسای جمهور ایران در دورههای گذشته چرا مسائل و مشکلات مربوط به اقلیتها کماکان
پابرجاست؟ محمود احمدینژاد رئیس جمهور دو دوره پیش در سال ۱۳۸۸ مصوبهای به وزارت علوم، تحقیقات و
فناوری اعلام کرد که بر اساس آن دو واحد درس اختیاری زبان و ادبیات زبانهای کردی،
عربی، ترکی در دانشگاهها ارائه میشد. در سال ۱۳۹۰ خورشیدی هم محمدرضا مخبر دزفولی،
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در ایران اعلام کرد که دانشگاههای ایران میتوانند
با نظارت فرهنگستان زبان و ادب فارسی دو واحد اختیاری برای آموزش «زبانهای محلی»
داشته باشند.
صدیقه عدالتی طرح
تدریس به زبانهای ترکی و دیگر زبانها در ایران را بیشتر جنبه تبلیغاتی برای
نامزدهای انتخاباتی میداند و میگوید: «احمدینژاد در تبلیغات خودش گفته بود دو
واحد درس زبان ملیتها تدریس خواهد شد. هر وقت که این آقایان میخواهند رأی بیشتر
بیاورند یا در حال مسابقه انتخاباتی هستند و کارشان گیر است به آذربایجان میروند
و چند جمله به زبان آذربایجانی صحبت میکنند. یا میگویند، جد و آبای ما ترک بوده
و میخواهند از احساسات پاک جوانان آذربایجانی سوءاستفاده کنند.»
اما به باور
محمدعلی توفیقی حل مسائل اقلیتها در ایران در حد اختیارات رئیس جمهور نیست. او میگوید:
«به دلیل نگرش امنیتی به معضلات مربوط به ملیتها یا اقوام ایرانی، حل آنان تبدیل
به تابویی شده است. از آنجایی که فقیهان حاکم در ایران نگاهشان نسبت به مسئله
قومیتها و ملیتها یک موضوع امنیتی است بنابراین هر چیزی را از زاویه اینکه ممکن
است امنیت ملی را با خطر مواجه کند یا همبستگی ملی را به خطر بیندازد، با آن
مخالفت و مقاومت میکنند.»
فرهنگستان زبان؛
از شعار تا عمل
در سال ۱۳۱۴ فرهنگستان زبان فارسی در ایران تأسیس
شد. فرهنگستان زبان فارسی اگرچه تاکنون فراز و نشیبهایی را از سر گذرانده،اما هر
چه هست از تأسیس آن نزدیک به ۸۰
سال میگذرد. غیر از تجربه فرهنگستان زبان فارسی در ایران، چندین فرهنگستان به
زبان اقوام و ملیتهای ایران در کشورهای همسایه تأسیس شدهاند. یوسف عزیزی بنیطرف
در این باره میگوید: «ماهایی که همتباریم در آنسوی مرزها تجربههای آمادهای
داریم. در مورد عربها مثلاً فرهگستان زبان عربی در عراق ۷۰ الی ۸۰ سال قدمت دارد. فرهنگستان زبان در
سوریه و مصر ۹۰
الی ۱۰۰ سال
قدمت دارند. در کردستان عراق هم فرهنگستان زبان کردی تشکیل شده و در مورد دیگر جاها
هم به همین شکل. در کشورهای همسایه و همفرهنگ تجربه وجود دارد و میشود از آن هم
استفاده کرد. به اضافه اینکه فارسی هم کارکردش مشخص است و از تجارب فرهنگستان
فارسی نیز میتوان سود برد.»
با توجه به این
تجربیات، آقای بنیطرف بر آن است که بهسادگی میتوان فرهنگستانی هم برای زبان
ترکی بنیان نهاد. به باور این عضو کانون نویسندگان ایران، مخالفت با حقوق اقوام و
ملیتهای ایران از ۸۰
سال پیش شروع شده و همچنان ادامه دارد و لذا چشمانداز چندان روشنی برای تحقق این
خواسته ساده وجود ندارد.
اما این پرسش پیش
میآید که بهراستی چه نیروهایی در درون حاکمیت با تحقق سادهترین خواستههای
اقلیتهای قومی و ملی مخالفاند؟ روحانی چگونه میتواند بر موانع تأسیس «فرهنگستان
زبان و ادب آذری» چیره شود؟
بنیطرف میگوید:
«سازمانها، احزاب و شخصیتهایی دارای گرایش ناسیونالیستی فارسمحور با پیشنهادهای
مطرح شده از سوی آقای روحانی در زمینه حقوق اقوام مخالفاند. اینها در درون دولت
با شکل و شمایل اسلامی و در حاشیه دولت به شکل صرفاً ناسیونالیستی سعی میکنند که
هم مانع بشوند از تدریس زبانهای غیر فارسی و هم جلوی تشکیل فرهنگستان زبان ترکی
را بگیرند. اگر آقای روحانی و تیماش بتوانند بر این موانع چیره شوند، شاید بشود
امید بست که این فرهنگستان تشکیل گردد.»
اما در هر حال این
واقعیت دارد که برای نخستین بار حسن روحانی پیشنهاد تشکیل «فرهنگستان زبان و ادب
آذری» را در میان آورد. چرا زبان ترکی و نه دیگر زبانها مانند بلوچی، کردی یا
عربی؟
محمد علی توفیقی
درباره انگیزه روحانی از طرح چنین پیشنهادی میگوید: «اگر خوشبینانه به موضوع
نگاه کنیم شاید آقای روحانی این مسئله را در نظر گرفته که به هر حال شکستن تابوی
زبانهای ملی متفاوتی که در ایران وجود دارد از راه آذربایجان راحتتر باشد و
مقاومت کمتری در برابر آن وجود دارد. شاید آقای روحانی اینطور فکر کرده که با
توجه به اینکه آذریها در ساخت قدرت فعلی ایران حضور دارند و تاحدودی مشکلاتشان از
اقوام دیگر مانند کردها، عربها، بلوچها کمتر هست، از زاویه آذربایجان شاید راحتتر
بتواند این سد را بشکند. البته حقیقتش را بخواهید من زیاد خوشبین نیستم.»
یوسف عزیزی بنیطرف
تأسیس «فرهنگستان زبان و ادب آذری» را لازم میداند اما میگوید کافی نیست. به
باور او زمانی کفایت میکند که سایر اقوام و ملیتهای ایرانی مانند عرب، بلوچ،
ترکمن دارای فرهنگستان زبانهای خودشان باشند.
صدیقه عدالتی
تأسیس این فرهنگستان را برای زبان ترکی بعید میداند و میگوید: «زبان نیروی
سیاسی، قدرت و حاکمیت است. تا زمانی که یک نظام سیاسی یا یک قدرت پشت زبان نباشد،
آن زبان رسمی نمیشود. اگر هم فرهنگستان زبان ترکی تأسیس شود که اصلا امکان ندارد
باز در خدمت جمهوری اسلامی خواهد بود.»
او در ادامه میافزاید:
«وقتی جوانان به خاطر یادگیری و یاد دادن زبان مادریشان دستگیر میشوند، چگونه میتوانیم
بپذیریم که جمهوری اسلامی میخواهد فرهنگستان زبان آذری تأسیس کند.»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر