۱۳۹۲ اردیبهشت ۱۰, سه‌شنبه

مذاکرات صلح در ترکیه و غرب آزربایجان- نگاه سیاسی اؤیرنجی سسی


یکی از مشکلات عمده ی سیاست داخلی ترکیه که در سال های اخیر اولویت دارترین موضوع بحث های سیاسی در داخل
کشور ترکیه بوده است، مسئله ی حقوق شهروندی کردهای ساکن در ترکیه است. سیاستمداران و نخبگان ترکیه ای از زوایای گوناگونی بدین مسئله نگریسته و پیشنهادهای مختلفی برای حل این مشکل در ترکیه داده اند. از جمله ی این راه حل ها که حزب حاکم ترکیه یعنی حزب عدالت و توسعه در پی تحقق آن می باشد روند صلح با گروه مسلح پ.ک.ک می باشد.
 این رویکرد حزب عدالت و توسعه با انتقادهای شدیدی از سوی مخالفان اقتدار حاکم مواجه شده است. مهمترین این انتقادهای وارده بر مشروعیت بخشی به گروهی است که نام آن بارها در فهرست گروه های تروریستی درج گردیده و تا به حال عامل کشته شدن بسیاری از سربازان و شهروندان ترکیه ای می باشد. این مخالفان بر این اندیشه هستند که دولت ترکیه با مخاطب قرار دادن امثالی همچون عبدالله اوجالان و مراد کاراایلان از یک سو به وجود سیستمی در داخل بوروکراسی ترکیه مشروعیت می دهند که ابتکار عمل این سیستم در دست این دو فرد است و از سوی دیگر شان و منزلت دولت ترکیه به عنوان دولتی که داعیه دار پیشروی در دنیای اسلام است با مخاطب قرار دادن یک گروه تروریستی کاهش پیدا می کند. چراکه در نظر ایشان مسئله ی کرد در ترکیه را نمی توان در مسئله ی تروریسم پ.ک.ک خلاصه نمود و همین مخاطب قرار دادن رادیکال ترین طیف موجود در مسئله ی کرد نوعی تسهیل روند تجزیه ی ترکیه می باشد. در مقابل این منتقدین، حزب عدالت و توسعه با توجه به این که اکثر مناصب اجرایی و قانون گذاری را در دست دارد به جد بر تصمیم خویش پافشاری کرده و بی توجه بدین انتقادات روندی که در نظر خویش دارد را پی می گیرد.
در آخرین گام این روندی که از سوی حزب حاکم به مذاکرات صلح مشهور گشته است، گروه مسلح پ.ک.ک با توجه به خواست عبدالله اوجالان از زندان که این خواست وی نیز در نتیجه ی مذاکرات صورت گرفته مابین دولت ترکیه و وی محقق گشته است تصمیم به خارج نمودن نیروهای خویش از ترکیه نموده است. این تصمیم پ.ک.ک چند روز پیش توسط مراد کاراایلان در یک نشست خبری اعلام گردید. بنا به گفته ی مراد کاراایلان از ماه جاری نیروهای مسلح پ.ک.ک آغاز به خروج از ترکیه خواهند نمود اما این خروج به معنای خلع سلاح این گروه نیست و جهت تامین امنیت نیروهای پ.ک.ک این خروج در چند مرحله انجام خواهد پذیرفت؛ و اگر در هر مرحله از این خروج طرف ترکیه ای به معاهدات خویش پایبند نماند روند خروج نیروها متوقف خواهد گردید. البته مراد کاراایلان این امر را نیز افزوده است که این خروج به معنای صلح نیست و نیروهای پ.ک.ک در مقرهای جدید خود منتظر پی گیری خواست های خویش از جمله آزادی عبدالله اوجالان از زندان و اعلان عفو عمومی خواهند بود.
پس از اعلان این خبر، روزنامه ی ملیت ترکیه به نقل از یک منبع آگاه اعلام کرد که دو کشور ایران و سوریه از جمله مکان هایی هستند که نیروهای پ.ک.ک در آنجا مستقر خواهند شد؛ به خصوص نیروهای رده بالای پ.ک.ک در کمپ شهیدان که تحت کنترل پژاک در ایران می باشد مستقر خواهند شد. به دنبال انتشار این خبر خبرگزاری الجزیره خبری به نقل از قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس ایران منتشر کرد که ایران حاضر است به گروه پ.ک.ک در مبارزه با کشور ترکیه یاری رسانده و سلاح های سنگین در اختیار این گروه قرار دهد به شرط آنکه این گروه به مبارزه ی خویش با ترکیه ادامه هد. اگرچه این خبر سریعا از سوی سفارت ایران در آنکارا تکذیب گردید اما مجموع این خبرها نشان از تغییر و تحولاتی در منطقه در باب مسئله ی تروریسم که به نام ملت کرد فعلیت می یابد دارد.
با انتشار این اخبار یکی از مسائلی که حرکت ملی آزربایجان را در این باب به اندیشه وا می دارد، مسئله تروریسم پژاک در غرب آزربایجان است. پژاک که به نوعی درازای پ.ک.ک در ایران است منطقه ی عملیاتی خویش را در مناطق غرب آزربایجان قرار داده است و این گروهک تروریستی علاوه بر انجام عملیات های تروریستی در زمینه ی مواردی چون قاچاق کالا، ناامن نمودن زندگی روستائیان در این منطقه، قاچاق اسلحه، قاچاق و توزیع مواد مخدر، تهدید ترکان غرب آزربایجان جهت خالی نمودن برخی از بناها و عدم سرمایه گذاری در این مناطق یا منع کردن ایشان از به کارگیری کارگران ترک و مجبور نمودنشان به باج دهی به این گروهک و به کارگیری کارگران سمپاد این گروهک سبب مشکل آفرینی برای شهروندان غرب آزربایجان گشته است. در کنار این روند اگر به اندیشه ی وجودی پژاک و دیگر احزاب کرد نظر بیاندازیم متاسفانه مشاهده می نماییم که بسیاری از شهرهای غرب آزربایجان که شهروندان کرد در اقلیت هستند به عنوان شهرهایی تماما کردنشین معرفی گشته که باید در نقشه ی رسمی و سیاسی کردستان داخل گردند. حال آنکه تجربه های تاریخی در این مناطق نشان می دهد که این گونه ادعاها تنها سبب افزایش نفرت قومی در منطقه است و بس و عدم بسنده نمودن به حق خویش و توسعه طلبی نخبگان کرد سبب ناراحتی های فراوانی در میان ملت کرد و ترک گشته است.
با در نظر گرفتن این مورد می توان به حق این نگرانی را داشت که سرازیر شدن نیروهای پژاک به غرب آزربایجان سبب قدرتمند گشتن پژاک گردیده و افزایش قدرت پژاک نیز مستقیما مناطق غرب آزربایجان را هم در وضعیت کنونی و هم برای آینده ای که ملت آزربایجان جنوبی چشم انتظار آن است با وضعیتی بحرانی تر مواجه کرده و مسئله ی تمامیت ارضی تاریخی، فرهنگی و سیاسی آزربایجان جنوبی را در زمینه ی حراست از آن موجودیت خویش با مشکلات بغرنج تری مواجه می سازد.
از این رو باید بدین حقیقت اعتراف نمود که مسئله ی غرب آزربایجان و نفرت پراکنی قومی از سوی پژاک در این منطقه چنان مسئله ی جدی است که نمی توان آن را بنا به هر مصلحتی در معرض بی اعتنایی قرار داد. درکنار این مسئله باید بدین مسئله نیز اعتراف نمود که در زمینه ی دولت ترکیه این دولت، ملت-دولتی سیاسی است و به سبب ذات ملت-دولت بودن منافع شهروندان خویش را بر هر امر دیگری من جمله نگاه ایدئولوژیک به هویت ترکی ارجح می داند و حقیقت سیاست ورزی امروزی نیز نگاه هایی فراتر از نگاه های ایدئولوژیک و ایسم های گوناگون را می طلبد. در مقابل آن نخبگان ملی گرا و هویت طلب آزربایجان جنوبی نیز باید در زمینه ی غرب آزربایجان حساسیت ویژه ای به خرج داده و فراتر از نگاه های ایدئولوژیک منافع ملت آزربایجان جنوبی را بر هر مسئله ی دیگری اولویت بدهند؛ چنان چه مسئله ی غرب آزربایجان از اولویت دارترین موارد در تعریف منافع ملی آزربایجان جنوبی است. چراکه چشم انتظار دیگری و آینده ای نامشخص که از هم اکنون باید در ساختن آن کوشید ماندن انتظاری عبث است.
مسئله ی تقویت پژاک در غرب آزربایجان مسئله ی ساده ای نیست که بتوان به راحتی از کنار آن گذشت. چراکه تجربه ی تاریخی این منطقه آینده ای با تصویری مبهم را برای ترکان این منطقه به تصویر می کشد.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر